عشق بی پایانp24🌺🎀
و بردم گذاشتمش رو مبل و فیلمو گذاشتم تهیونگ: بیا فیلم ببینیم و سرشو روی پاهام گذاشت و منم چیزی نگفتمو نازش کردم موهاش توی صورتش ریخته بود و مثل ابریشم نرم بود دیدن ساکته نزدیکش شدم خوابیده بود سرشو ب.و.س کردم و نمیدونم چی شد خودم خوابم برد از زبان تهیونگ : از خواب بیدار شدم دیدم ا/ت خوابه باید به پرواز برسیم اروم گفتم : چاگیااا بیدار شو دیگه دیر شد ا/ت: حتی تکونم نخورد تهیونگ: باشا خودت خواستی اصن من خودم تنها.میرم فرانسههههه یک دفعه ا/ت پرید از خواب و گفت: دارم اماده میشم در عرض دو دقیقه اماده شد و.رفتیم سوار ماشین شدیم....
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عالی پارت بعد
🧡💚💛
💗❤️💜💚💛
💚💙💜❤️💗
💙💜🖤💚
❤️💙👍
💜💗💚
💚💗💜
❤️💗💙💜💚
🧡🤞💜