
^_^
هلوووو گایز (: نظر خواستم راجب پارت های بعدی داستان اما کسی کمک نکرداااا ، مهم نیس بریم برا پارت ۶ 😂(: ***** & مینیونگ ویو & با سوبین رفتیم کافه که یوجین و میونگ رو دیدم داشتن باهم حرف میزدن دستی بهشون تکون دادم که اومدن سمتم و گفتم : خب میونگ و یوجین ، این بهترین دوستم سوبین هستش از دوران دبیرستان دوستمه ! سوبین بلند و با لبخن گف : خوشبختم 😊 با میونگ و یوجین دست داد که میونگ گفت : میونگ هستم خوشبختم 😊 با ارنجش به بازوی یوجین زد که یوجین گف : اهم چیزه منم خر یعنی یوجین هستم 😁 بعد اینکه منو سوبین رفتیم اتاقکارم صدای دعوای میونگ و سوبین داشت میومد که با سوبین سرک کشیدیم و دیدیم میونگ داره میگه : اسکللللل من سر دعوا بهت گفتم خر حالا چرا داشتی جلو دوست خوشتیپ خانم لی اسکل بازی درمیاوردی ؟؟؟؟؟؟ یوجین : خودت گفتیییی به هرکی که اسممو پرسید بگم خر هستم … درضمن دوست نونا ۲۳ سالشه ازت کوچیکتره نمیتونی مخشو بزنی 😏 میونگ : پسره ی پروووووو ، و افتاد دنبال یوجین ، منو یوجین داشتیم از خنده میمردیم 🤣 که به سوبین گفتم : وایسا برم دوتا قهوه بیارم بیا 😉 وقتی رفتم قهوه بیارم صدای سوبین میومد که پای تلفن داش به یه نفر میگف : اره … اون الهه ی زیبایی هستش … نه بابا … اره …. دوس پ•سر نداره … مال خودم میکنمش … هه من از دستم هر کاری برمیاد …. اره خبرشو بهت دادم همراهش شیرینیتم میدم … اک … بای … شیطونیم گل کرد قهوه هارو اوردم و رو میز گذاشتم و گفتم : خب خب این سوبین ما رو کی کراش زده که لقبشو الهه ی زیباییم گذاشته هوم ؟😈 سوبین یه لحظه هول شد بعد که خودشو جمع و جور کرد گف : دوستم رو یکی کراش زده اسمشو الهه ی زیبایی گذاشته داشتم اونو مسخره میکردم 😅
قهومو مزه کردمو گفتم : دریاچه ی نزدیکی خونمون یادته ؟ سوبین : هوم … برا اسکیت میرفتیم؟ مینیونگ : ارع … میخوای امروز بازم بریم ؟ سوبین : عیب نداره … ***** پرش زمانی به ۳ ساعت بعد ) با سوبین رفتیم اونجا سوبین رفت برا خودش کفش اسکیت دار بخره که جیمینو هوسوک هم دیدم اونجان ! بعد اینکه سوبین کفشاشو خرید اونجا یه مرد اومدو بهم گف : اوه خانم لی … امروز اسکیت روی یخ با رقص داریم میخوام مثل چند سال پیش باز تو مسابقه شرکت کنید … رو به سوبین گفتم : رقص روی یخ بلدی ؟ سوبین : ام … نه ! یهو مرده یکی رو صدا زد … دیدم جیمین میاد سمتم که مدیر گف : اقای پارک یکی از بهترین دنسرامونه … چطوره که با خانم پارک یه همکاری ای داشتت باشید هم ؟ سرمو تند تند تکون دادم و با خنده ی ضایعی گفتم : ام اقا ببینید اقای پارک خیلی ماهره اما من زیاد تخصصی بلد نیستم 😅 جیمین : لطف دارید اما منم رقص رو یخ رو تخصصی بلد نیستم من توی رقص روی زمین ماهرم 😅 مرد : عیب نداره شما بیاید من اکیش کنم … به زور از سوبین جدا شدم و رفتم … جیمین با یکی از دستاش دستمو گرفت و اونیکی رو روی پهلوم گذاش ! و شروع کردیم به رقصیدن … درست مثل چندسال پیش … دلم برا اون موقع تنگ شدع … & سوبین ویو & باید از همون اول اون پسره جیمین رو میکشتممم … با حرص به رقصیدن مینیونگ و جیمین نگاه میکرد … پارک جیمین یه روز نابودت میکنم !
$ جیمین ویو $ یه چیزی داش یادم میومد … اون دختره …. چرا … وای چشام سیاهی رف …. و کاتتتتتت …. پارت بعدی به نظرتون چی میشه ؟ (:
بای✨🌸💜
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی
عالی بود نونا 💜
فالووو کن منم بک میدم
اوکی
کوماوو ✨💜
_میسو
تنها چیزی ک به دست آورد چند تا فن فیکشن از دخترای نوجوونی بود ک عاشق پسرای ۲۰ سالن و دیگه هیچی دستگیرش نشد...
این ی تیکه از پارت ۱۰ فن فیکشن بنده حساب میشه>-<
خوشحال میشم اگه بهش سر بزنی و از ی فن فیکشن تخیلی...دور از کلیشه لذت ببری🧡🔥
گاااااد چرا لحظه حساس کاتتتتت
✨😭😂
_میسو
فالووووو مساوی بک
هایمنیهسولوییستتازهکارم💗
بهفناممیگمپیکسی:)🧚🏻♀️
میشهبهتستبیومسربزنیوپیکسیبشی؟^^🍓
میدونمتبلیغاخستتکردهولیماهمبدونتبلیغهیچفنیپیدانمیکنیم؛🧊
مرسیکهدرکمیکنی•-•🧁
مایلبهپین؟:)🍯
فالللوووووووووووووووووو
بکککککککککککککککککککک