
لایك و کامنت فراموش نشه🍩🌸
یه عده اومدن سمتمون که چرا دارین میرین و از این حرفا اما ادرین راضیشون کرد.از عمارت خارج شدیم.هوففف هیچی هم نتونستم بخورم دارم از گشنگی میمیرم.توی ماشین نشستیم. روشنش کرد و به راه افتاد. مرینت:شام نخورده منو می بری خونه؟:/ با ابروهای بالا رفته نگام کرد.با تعجب گفت:چه پررویی! _آینهههه(جرررررر😹)_باشه شکمو.خیالم راحت شداز این که گشنه نمیرم خونه.چشمام رو بستم و سرم رو به صندلی تکیه دادم. عوضی چجوری هم بو*سیدتم!..یه لحظه از این که یادم اومد استادمه و منو ....... اخم کردم. – با یه من عسلم نمیشه خوردت! اخم هات رو وا کن. با همون حالت بهش نگاه کردم. – من اخم کردم، به شما چه؟ _باشه پس،تو گشنته،به من چه!😌✌ سریع اخم هام رو وا کردم:باشه باشه فقط منو گشنه نفرست خونهههه😭 _باشه بابا😂 کوتاه بهم نگاه کرد. سرمو به سمت شیشه چرخوندم و دستمو زیر چونم زدم. سعی کردم لبخند نزنم اما نتونستم.
بازومو گرفت که دستشو پس زدم و انگشت اشارمو به سمتش گرفتم که یه دستشو بالا برد. – باشه باشه، آرام باش حیوان.چشمهام تا آخرین حد ممکن گرد شدند. انگار فهمید چی گفت که دستشو روی دهنش گذاشت و با خنده گفت: معذرت میخوام، از بس به نینو و ادرینا گفتم تیکه کلامم شده😐 با همون حالت گفتم: ناسلامتی استاد این مملکتید! تا حالا همچین استادی ندیده بودم! خندید و گفت: خوبه که یه استاد شیطون داشته باشی، نکنه میخواستی از اون مغرورا باشه که نتونی سر کلاسش نفس بکشی؟ آروم خندیدم و سرمو به چپ و راست تکون دادم که کوتاه بهم نگاه کرد. – آهان، حالا شد، چهرهی مهربون بیشتر بهت میاد تا برج زهرمار. اینبار بلندتر خندیدم. –ادرین بخدا با این کارا و حرف هات دیگه نمیتونم به عنوان استادم ببینمت. کمی به سمتم خم شد. – مثلا به عنوان کی میبینیم؟ – یه پسر شر(هعیییی😐😔حداقل خوبه نگفت شیز جاست اِ فرند😂✌) با خنده گفتم: بهم حق بدید که روز اول به عنوان یه دانشجو دیدمتون. خندید و ضبطو روشن کرد و صداشو بالا برد. بلند گفت: تو هنوز منو کاملا نشناختی دانشجو کوچولو. با حرص بلند گفتم: اگه یه بار دیگه بهم بگید دانشجو کوچولو منم بهتون میگم… کشیده ادامه دادم: استاد.
رفتیم رستوران. نشستیم و گارسون اومد و سفارش هارو گرفت.....سرم رو گذاشتم روی میز. مرینت:هوففقف چرا نمیارن. _صبر داشته باش مری😂...داشتم از گشنگی هلاااااک می شدم.بالاخره بعد 40 دقیقه غذا رو اوردن.خیلی گشنم بود و دلم میخواست حمله ور شم سمت غذا اما چون با ادرین بودم سعی کردم خانومانه بخورم.شام تموم شد.ادرین حساب کرد و راه افتادیم سمت عمارتمون و 5 دقیقه بعد رسیدیم.نگاهم رو سمتش سوق دادم و گفتم:ممنون بابت شام _خواهش میکنم:)...پیاده شدم:خدافظ _خدافظ.فردا میبینمت. _چی؟ _فردا با من کلاس داری😂 _نههههه🫠 _بای تا فردا ظهر😁😂 _اه..بای.وارد شدم که ماریتا و مارتین پریدن سمتم از ترس سکته کردم. مرینت:بیشعورا سکته کردمممم😐💔 ماریتا:زود تعریف کن چیشددددد مرینت:هیس..الان مامان بابا میفهمن،برین بعدا تعریف میکنم.از پله ها بالا رفتم و وارد اتاقم شدم کفشم و در اوردم و پرت کردم یه گوشه اتاق.پیراهنمم رو در اوردم و تاپ و شلوارک کوتاه مشکیم که به شدتتتتت نرم بود رو پوشیدم و خودم رو پرت کردم رو تخت.اخیشششش تختمممم دلم براش تنگ شده بود.با صدای تق تق در به هوفی کشیدم.
مرینت:بیاین تو. در محکم باز شد و اومدن تو.ماریتا:خبببب چیشدددددد. _هیچی،رفتیم مهمونی دوست ادرین نینو اومد که فهمیدن بوی فرند الیاعه و سر یه چیزی بحث کردیم و از مهمونی اومدیم بیرون و رفتیم رستوران شام خوردیم و الانم اینجا،در خدمت شما. مارتین:الیا گرل فرند دوست ادرینه؟😐 مرینت:اره..ماریتا مشکوک گفت: هیچ اتفاق رمانتیکی هم نیفتاد؟ با یادآوری بو.... بد.نم د.ا.غ کرد.– نه، فیلم که نیست خواهر من، زندگیه واقعیه. ماریتا:بااااووووشه._حلا گامشید بیرون میخوام بخوابممممممم. مارتین و ماریتا:شب بخیر _شب بخیر....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
الان میرم دوباره یه سری از حرف هارو حذف میکنم تا ببینم چی میشه😐💔
گایز یه دور پریروز گذاشتم ر.د شد😐🖤
دیشب هم دوباره گذاشتم الان دیدم ر.د شده😑🖤
پارت بعد بررسیت فرزندانم!😐🌸
اگه کسی دید منتشر کنه ممنون😐🌸
سلوم اجو خوبی😀💖
عه وا من داستانتو تازه دیدم😁
همشو خوندم خیلی عالی بود☺💞
صبر کن بینم، اصلا منو یادت میاد؟!😐
سلاااام نفسم مرسییی
مرسییییییی
تو خوبییییی؟
مرضیه میزنم دهنتو خورد میکنمااااااا😐🥊مگه میشه یادم نیاد😐❤
اوه اوه.. غلط خوردم😐😂
بعدیی
به خدااااا بررسیه از دیروز😑💔
عالییییی بود❤️🩹
مرسیییی
عالی
مرسییییی
عالی عالی عالی بعدی
مرسییی
فردا میزارم
عالییییییی 🌚❤
مرسییییی
عالییییییییییییییییی
۱۵ لایک شده ۴۱ کامنت و ۷۱ بازدید بعدی🥺
به داستان جدیدم سر بزن🍃💞
مرسییییییییی
فردا صبح میزارم🍓🌸
باشه💞