سلام بچا این رو دوباره مینویسم اخه یه بار رد شد
کت:😕مری از تو انتظار نداشتم که بدون من غذا بخوری واقع نکه😭😭😭مری:خوب چیه من گشنم بود😂مایک:ابجی کار خیلی بدی کردی نگا کتی رو ناراحت کردی ........... تام:بچه ها بیاین با هاتون کار دارم(بچا راستی مرینت توی شرکت باباش مدل این جور چیزایه و تام هم یکی از بزرگ ترین شرک های فرانسه رو داره همه چیز میسازه) مایک میخوام یکی از دوستات که خیلی خوش استایل رو بهم معرفی کنی چون لباس جدید درست کردن برای همین باید یک دختر که مرینت و یک پسر که یکی از دوستای تویه برای این لباس ها عالی میشن میخواستم ببینم میتونی جور کنی؟؟؟؟؟؟؟ مایک:ام بزارین فکر کنم لوکا که خیلی کار داره وقت نمیکنه میمونه ادرین که اونم داره دنبال کار میگرده خوبه اره ادرین میاد........... کت:بابا😭مگه من مردم که مرینت با یه پسر دیگه عکس بگیره اونم چی عکس های وای خدا نمیتونم بگم........ تام:کت تو نمیتونی توی اون عکس ها باشی قبوله.......... مری:بله قبول بابا.......... سابرین:خوب بچها برین دیگه بخوابین باشه کت توهم برو خونتون😄راوی:مرینت میره توی اتاقش و لباس مناسبی انتخاب میکنه و میپوشه(لباس مری)
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
عااااااالی بود 💚🌿🌹
عالییییییییییییییییی
♥🤩
مرسی