11 اسلاید صحیح/غلط توسط: Marinate♡ انتشار: 2 سال پیش 133 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
لایک یادت نره❤
صبح) الیا: مثل همیشه رفتم تو اتاق مرینت که ببینم خانم دوباره فرار کرده یا نه که دیدم بعله 😑 خانم رینبودش بدبخت را بسته و گذاشته جای خودش رینبودش: همممممممم😠😡🤬(بچها مرینت دهنشو بسته) الیا: دهنشو باز کردم رینبودش: همین الان اسب من را اماده کن باید یک تصفیه حساب با مرینت کنم الیا: باشه من میرم به ملکه بگم(داد👈🏻)اپل جک : اسب ها رو اماده کن ررتی سانست بیان رینبودش را باز کنید همه: باشه
پیش سابین اینا)
(***🍑توجه خواهر برادر ادرین و خانوادش و لایلا و خوانواده مرینت تو پزیرایی هستن و دارن صبحانه میخورن***) املی: وای این خیلی خوشمزست🤤 اردین: من عاشق موزم😋 سابین: نوش جان😊 (رینبو با و الیا درو با شتاب باز میکنن راستی تصور کنید مو های رینبو رفته بالا) سابین: چی شده😐 الیا: با عرز پوزش و ادب باید بگم( سرفه) شازده خانم در رفته (همه بجز خوانواده ادرین زدن تو سرشون) مارینا: دوباره😑 مارتین: خداوندا این چه خواهریه به ما دادی😫 ادرین: فرار کرده؟ ایلدا: حدود هروز فرار میکنه و مری تو جنگل یک بار تازه از مرزم رد تر شد وقتی ۵ سالش بود املی: خوب حالا چطوری فرار میکنه اپل جک: والا ما کل قصر رو تله گذاری کردیم نمیدونیم این از کدوم سوراخ میره بیرون سابین: حالا این حرفا رو ول کن برید دنبالش مارتین: محز احتیات یک تناب دیگه با خودتون ببرید😕 الیا: لازم نکرده تو بگی املی: میگم اشکال نداره ادرین و اردین و ادرینا و ارینا هم باهاتون بیان و کاگامی و لوکا و نینو الیا: ایراد نداره ببینیم میتونن از پسش بر بیان😏
پیش مرینت)داشتم روی درخت استراحت میکردم تیکی: وجدانن چرا دوباره فرار کردی مرینت: خوب من مجبورم ولخره ملکه بشم و دیگه اجازه ندارم برم بیرون یعنی نمیشه برای اخرین بار ها هم فرار کنم تیکی: نکته خوبی بود 😑(چند دقیقه بعد)تیکی: ام مرینت فکر کنم سوار نظام رسید مرینت: کیا تیکی: خوانواده اگراست مرینت: وایییی😈😈 خندههههه به نظرم بهتره بهشون نشون بدم مرینت کیه 😈 تیکی: خداوندا شفا😕😑
ادرین : داشتیم با اسب دنبال مرینت میگشتیم
خدا اخه این چطوری فرار کرده ولی به لطف کاگامی و لوکو و نینو و اردین به زودی پیداش میکنم😏(🍑خودشیفته😒 ادرین: تو کی باشی 🍑 خفه) اردین: داشتیم دنبال مرینت میگشتیم که انگار از زمین بلند شدم که دیدم وایییییی😱😨 از درخت اویزونم😱😱 کمکککککککککککک(داد) ادرین: تو اونجا چه قلطی میکنی😨 اردین: نیمیدونم داشتم مثل شما به دور و ورم نگاه میکردم که انگار بلند شدم😱 کاگامی: به نظرم جاش خوبه😑 ادرین: موافقم نینو: داشتم به اردین نگاه میکردم که رفتم تو زمین واییییییییی خدا افتادم تو چاه (کمککککککککککک)ادرین: نینو جون مادرت تو اونجا چیکار نیکنی😑😫 نینو: منم مثل اردین😑 کاگامی: عجیبه " که یهو اسبم منو پرت کرد انگار ۳ متر اونور تر رفتم"(داد) انتقامم را بگیرید ادرین: کاگامی هم از دست دادیم😐 البته الان از اینکه از وجود سردش راحت شدیم☺ لوکا: کمکککککککککک ادرین: که دیدم لوکا هم اویزونه " خدا من چه گناهی کردم " که احساس کردم بوته ها تکون میخوره 😨 کی اونجاست😠 که یهو یک چیزی پرید روم (داد)کمککککککککک مرینت: اروم با منم ادرین: ام توییییی..... یع....یع....یعنی معلومه که تویی مرینت: از این کاری که میکنم معضرت میخوام😁 ادرین: چه کاری؟ مرینت: این😁(یعو ادرین افتاد تو گودال) مرینت: وای خدا رو شکر دخترا نیومدن شما رو به راحتی میشه از سر راه برداشت😏 اپل جک: فکر نکنم😁😈👿 (که اپل جک با طناب میگیردش) مرینت: خداااااااا تیکی: اخیش راحت شدم اپل جک: خفه بچها کمک کنید اگراست ها را بیاریم بیرون همه: باشه
ادرین : داشتیم با اسب دنبال مرینت میگشتیم
خدا اخه این چطوری فرار کرده ولی به لطف کاگامی و لوکو و نینو و اردین به زودی پیداش میکنم😏(🍑خودشیفته😒 ادرین: تو کی باشی 🍑 خفه) اردین: داشتیم دنبال مرینت میگشتیم که انگار از زمین بلند شدم که دیدم وایییییی😱😨 از درخت اویزونم😱😱 کمکککککککککککک(داد) ادرین: تو اونجا چه قلطی میکنی😨 اردین: نیمیدونم داشتم مثل شما به دور و ورم نگاه میکردم که انگار بلند شدم😱 کاگامی: به نظرم جاش خوبه😑 ادرین: موافقم نینو: داشتم به اردین نگاه میکردم که رفتم تو زمین واییییییییی خدا افتادم تو چاه (کمککککککککککک)ادرین: نینو جون مادرت تو اونجا چیکار نیکنی😑😫 نینو: منم مثل اردین😑 کاگامی: عجیبه " که یهو اسبم منو پرت کرد انگار ۳ متر اونور تر رفتم"(داد) انتقامم را بگیرید ادرین: کاگامی هم از دست دادیم😐 البته الان از اینکه از وجود سردش راحت شدیم☺ لوکا: کمکککککککککک ادرین: که دیدم لوکا هم اویزونه " خدا من چه گناهی کردم " که احساس کردم بوته ها تکون میخوره 😨 کی اونجاست😠 که یهو یک چیزی پرید روم (داد)کمککککککککک مرینت: اروم با منم ادرین: ام توییییی..... یع....یع....یعنی معلومه که تویی مرینت: از این کاری که میکنم معضرت میخوام😁 ادرین: چه کاری؟ مرینت: این😁(یعو ادرین افتاد تو گودال) مرینت: وای خدا رو شکر دخترا نیومدن شما رو به راحتی میشه از سر راه برداشت😏 اپل جک: فکر نکنم😁😈👿 (که اپل جک با طناب میگیردش) مرینت: خداااااااا تیکی: اخیش راحت شدم اپل جک: خفه بچها کمک کنید اگراست ها را بیاریم بیرون همه: باشه
تیکی: ممنون که خودتون را رسوندین
اپل جک: خواهش😌 مرینت: ببینم تو الان طرف کی هستی ها تیکی : خودم مرینت: بعدا میکشمت اپل جک: " مرینتو به اسب بستم " خوب حالا بریم به اگراست ها کمک کنیم🙂 ررتی: ببین سر این بدبخت ها چی اورده ( درحال کمک کردن به اگراست ها) مرینت: دیدم دارن به اگراست ها کمک میکنن به تیکی علامت دادم طنابو با دندوناش پاره کنه وقتی این کارو کرد سریع از اسب پیاده شدم داشتم فرار میکردم که پام رفت رو چوب😖😨🤦🏻♀️ اردین: (داد)داره فرار میکنه😫 رینبودش: چیییییی عمرا بزارم در بری مرینت: سریع سوت زدم تا اسپریت بیاد (اسپرید اسم اسبش هست) وقتی امد سریع پریدم روش ررتی: وای فرار کرد اپل جک: نمیزارم کسی منو زیر سوال بگیره من میگیرمت پینکی: راستش اسباهام فراری داده همه:🙄 ادرین: من میرم دنبالش اسب من هنوز هستش الیا : این چوب و طناب را بگیر ادرین:ممنون
مرینت: داشتم با اسپریت فرار میکردم داشتم از شهر رد میشدم همه مردم داشتن پچ وچ میکردن دیدم وای ادرین داره دنبالم میکنه 😨 بدبخت شدم
بجنب اسپریت دختر تو میتونی 🐴 هرررررر(همون صدای باشه اسب ها) تیکی: مرینت فکر خوبی نیست مرینت: تیکیتو قایم شو ( از زبان ادرین :دیدم داره سرعتش را زیاد میکنه منم سرعتم را زیاد کردم که دقیقا نزدیک دم اسبش بودم طنابو اماده کردم تا بگیرمش که مرینت جا خالی داد دوباره هم جا خالی داد ادرین: مرینت اگه سرعتت را کم کنی قول میدم که از طناب استفاده نکنم مرینت: از کجا بهت اعتماد کنم😠🤨 ادرین: اگه سرعتت را کم کنی میزارم بیشتر بیرون باشی مرینت: نگاهی به تیکی کردم تیکی: به علامت اره سرم را تکون دادم مرینت: اههههه باورم نمیشه اینو میگم😖😒...... باشه ادرین:😃 مرینت: ولی اینجا نه یکم جلو تر ادرین: باشه
( چند دقیقه بعد)
ادرین: ام داریم کجا میریم مرینت: میفهمی ولی نباید به دخترا راجب اینجا چیزی بگی فهمیدی😠🤫 ادرین: باشه🤐 مرینت: رسیدیم ادرین:" اونجا یک ابشار بود باورم نمیشه خیلی قشنگ بود🤩 مرینت: خوشت امد ادرین: چقدر قشنگه مرینت یک قارم هست بیا ( میرن بالای سنگ بعد از ابشار رد میشن تو مثل کارتونا) ادرین: وای چقدر قشنگ مرینت: اینجا رو وقتی از سر بازا فرار میکردم پیدا کردم و اینجا بود که با اسپریت اشنا شدم ادرین: یعنی از بچگی تا الان فرار میکردی مرینت: 😅😅 اره من زیاد از قصر خوشم نمیاد ادرین: خوب دلایلش😏 مرینت: باشه 1_خیلی لباس های پوف پوفی و مسخره ای دارن 2_تاج که از همه بدتر 3_مهمونی های حال بهم زنی دارن ادرین:😂😂😂 تاحالا دختری ندیدم از قصر و پرنسس بودن بدش بیاد مرینت: ما اینیم دیگه😏 (هردو خندیدن😂) مرینت: راستش قبل از اینکه تو بیای میخواستم به کلی از این کشور فرار کنم ادرین: چطوری مرینت: تو این قار یک راه مخفی به بیرون از مرزه میخواستم یک فرصت خوب پیدا کنم تا فرار کنم ولی خوب حتی اگه فرار کنم بابا زود پیدام میکنه به لطف دخترا ادرین: 😂😂 مرینت:😁 ادرین: ام بهتر بریم پدرت مارو میکشه مرینت: 😂😂 اره واقا دوست دارم ببینم قیافش چیه 😏
(دقایقی بعد در قصر)$( قیافه پدر مرینت)$
مرینت: اصلا انتضار این قیافه را نداشتم ادرین: منم تمام: پرنسس مرینت دوپان چانگ کجا بودی( داد) مرینت: ترجیه میدم چیزی نگم😑😒 گابریل: تو بگو ادرین😡 ادرین: من بدبخت که بیهوش شدم یادم نیست گابریل و تام: کدوم گوری بودین قیافه مامانا:😱😨😨 مرینت و ادرین😑 خواهران و برادران:😏😂🤣 تام: مرینت تو یک پرنسس..... مرینت: بلا بلا بلا حوصله نصیحت های پرنسسانت را ندارم من که رفتم تام: مرینت تا ۳ میشمارم اگه بر نگردی من میدونم و تو ۱ مرینت:..... تام ۲ مرینت😑 تام: ۲و نیم😥 سابین:😑 املی و گابریل😐 تام: ۳ برگرد بینم مرینت: تا ۱۰۰ بشماری من نمیام بای ( و درو کوبید) سابین: این اولین بار نیست تام اون از اژدها هم ۱ درصد هم نمیترسه چه برسه به تو 🤦🏻♀️ گابریل: ماشالا املی : من یک فکری دارم😀
لایک فراموش نشه برو بعدی شرایطه
بلاکید
بای
11 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
پارت بعدددددددددد😬😬😬
عاااالیلییییید فوقولااادهخههههه
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
20
19
18
17
16
15
14