
عشق بی پایانp7
تهیونگ:یییی یعنی من قبول شدم سریع با پای پیاده از خوشحالی دویدم و به کمپانی رفتم توی راه زنگ زدم به جیمین : هیونگگگگگگ قبول شدم قبول شدم باورم نمیشه جیمین : خیلی خوشحالم ته بدو بیا کمپانی (جیمین همون اول قبول شد) باشه هیونگ سریع رسیدم کمپانی هنوز نفس نفس میزدم که رییس کمپانی گفت : سلام کیم تهیونگ من پی دی نیمم خوش اومدی به کمپانی بیگ هیت منم ادای احترام کردم و منو راهنمایی کرد که رفتیم پیش بقیه اعضا پی دی نیم : تهیونگ تو الان عضو گروه بی تی اسی و اینا هم گروهی هاتن نامجون : سلام من کیم نامجونم به بی تی اس خوش اومدی بقیه اعضا هم خودشونو معرفی کردن نامجون : خب تهیونگ حالا اسم روی استیجت رو چی بزاریم؟؟ من : راستش امممم وی .... وی خوبه ؟ نامجون : اوم جالبه وی مخففه ویکتوری ؟ اره نامجون عالیه بهت میاد خب کوچیک ترین عضو ما جانگکوکه که ما بهش میگیم کوکی و بزرگ ترینمون جینه بعد چند مین که باهم
صمیمی شدیم قرار شد بریم خوابگاه ولی دلم میخواست ا/ت رو ببینم پس اونا رفتن منم زنگ زدم به ا/ت +سلاممممم ا/ت خوبی ؟ -(نفس نفس زدن)ااا اره خوبم +چرا نفس نفس میزنی ؟ -سر تمرین بودم دلم برات تنگ شده + منم همینطور میای پارک ///// ؟ -اره الان میام ___________________••••••• پرش زمانی سلام چاگیاااا سلام تهیونگاااا از زبان شخص سوم ا/ت پرید ب.غ.ل تهیونگ خوردن زمین تهیونگ:اخخخخخ ا/ت :خب خب اسم گروه ما بلک پینکه ولی فعلا من کاراموزم تهیونگ:مال ما بی تی اسه منم کاراموزم ا/ت:فکر کنم چند وقت باید کاراموز بمونیم و ا/ت تا خواست حرف بزنه با سر خورد به درخت تهیونگ : از خنده غش کرد ______[]_____[]____[]_____[]___[] (برای اینکه داستان خسته کننده نشه ما دو سال میریم جلو) از زبان ا/ت :امروز من۱۹ سالمه و قراره مدت زمان کاراموزیم تموم شههههه و رسما ایدل شمممم رییس کمپانی :خب خب امروز شما دخترا اولین اهنگتون که تمرین کردید رو اجرا میکنید و مردم می بینن همه باهم :جیغ حالا هم برید تمرین کنید که قراره موزیک ویدیو ضبط کنیم پس رفتیم برای تمرین اونجا ی پسر بود که قرار بود جز موزیک ویدیو باشه اومد و گفت :سلام دخترا من سوجونم از اشناییتون خوش وقتم ما: سلام من ا/تم و ایشون رزیه و لیسا و جیسو و جنی
سوجون: خانم ا/ت میتونم شماره شما رو داشته باشم که بتونیم تمرین کنیم؟ ا/ت: بله بفرمایید -ممنونم جنی :یاه یاه😂😂ا/ت خانم حال شما خوبه ؟ ا/ت :هعی جنی خودتو کنترل کنننننن برای تمرین میخواد عععع جنی: باشه باشه بعدش رفتیم برای ضبط موزیک ویدیو لاو سیک گرل وقتی تموم شد قرار بود فردا عکس برداری باشه و موزیک ویدیو فردا یا پس فردا پخش میشه (چون خیلی تمرین کردن رقصا رو حفظ بودن ) ++++++++++++++++++++++++ از زبان تهیونگ : فشار روی گروه زیاد بود داشتیم سخت کار میکردم و تمرین میکردیم مربی: امروز قراره موزیک ویدیو ضبط کنیم پس تمرین بیشتره اعضا:نهههههه بعد از دوساعت تمرین نیم ساعت استراحت بود و بعد موزیک ویدیو نامجون :پسرا بگیر چی میخورید بگم بیارن : کوکی: شیرموز من:شیک توت فرنگی و بقیه اعضا بعد استراحت رفتیم برای ضبط و بعد از موزیک ویدیو رفتیم خوابگاه از کارمون راضی بودیم چون ۲سال براش زحمت کشیدم ولی خب من هنوز انسان نشدم فقط یک سال دیگه باید صبر کنم وقتی رسیدیم خوابگاه نمیدونم چی شد خوابم برد وقتی بیدار شدم ساعت ۵صبح بود اعضا خواب بودن میخواستم ا/ت رو ببینم پس رفتم سمت خونه ا/ت ولی بارون گرفت و خیس اب شدم از زبان ا/ت :مثل عادتم بیدار شدم پنجره رو باز کردم که هوا بیاد دیدم یک نفر پایینه توی بارون داره میلرزه سریع چترم رو برداشتم دویدم پایین از زبان تهیونگ : دیدم یک دفعه دیگه خیس نمیشدم و چتری بالای سرم بود سرم رو بالا بردم دیدم ا/ت با حالت تعجب و نگرانی داره نگام میکنه ا/ت:تهیونگگگگگ چرا....
خب این پارتم تموم شد
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
میشه سریع پارت 8 بزاری
عالی بود
عالیییییییی💕💕💕💕💕💕💕💕🌠🌠🌌🌌🌌🌟☄☄🌟☄🌟☄☄☄☄💕💕💕☄☄🌌🌟🌌🌟