سلام بچا یه مدت حوصله نداشتم ولی الان مینویسم
πلوکا:وقتی رییس اسم مرینت کاگامی ادرینا رو اورد قیافه ی منو مایک و ادرین😲😲😲شد اونم تازه سه تا بهترین مامور ها خیلی تعجب کردیم ولی سری خودمونو جمع جور کردیم که کسی نفهمه.......... πادرین:یعنی میشه سه تا از جلف دانشگاه بهترین مامور های اینجا باشن............ راوی:هنوز رییس داشت حرف میزد برای همین نرفتن داخل......... ادی:مری میخوام سوی بگم............ مری:بگو........ ادی:اون پسره مو موزی که داشت با خانم راسی حرف میزد دو یادته؟؟؟؟ مری:اره چرا؟؟؟؟ ادی:اون ادرین بود!!!!! 😅😅😅😅😅مری:چـــــــی😱این یعنی....... کامی:اره لوکا و مایک هم همین جا هستن وای بچا بد بخت شدیم رفت 😖مری چکار کنیم...... مری:نمیدونم الان باید بریم داخل هیچ اهمیتی به اون سه تا نمیدیم باشه انگار که اصلا وجود ندارن😉 خوب بریم....... راوی:الان در باز میشه و مری اول پشت سرش هم ادی و کامی میرن داخل بدون اینکه هیچ گونه حرفی بزنن میرن اونجا سه تا صندلی خالی کنار رییس بود میشینن و رییس میگه:خانم دوپن چنگ اطلاعات..... راوی:مری میزنه روی ساعتش و چنتا عکس میاد بالا (اگر ای خواین بهتر بفهمین برین فیلم مامور علی رو نگاه کنین😅😅) بعد شروع میکنه
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
11 لایک
Wtfff going on here
بیبین هم پشام ریخت و خیلی اخراش خندار بود ولی عالی بود
عالی بود آجی