صدای خاموش پارت ۸

الیا:سریع در رو باز کردم و گفتم 🧡مرینت داری با کی حرف میزنی؟ 💖اااا...چیزه.. اتنا💗اون منو نمی بینه فقط تویی که منو میبینی و صدامو میشنوی 💖هیچی داشتم فیلیم نگا میکردم 🧡اها ....راستی بیا برای شام 💖اا خیلی خوب )که الیا رفتش داشتم با خودم فکر میکردم یعنی چی که من انتخاب شدم یعنی چی کار باید بکنم روبه اتنا کردمو گفتم:اگر من انتخاب شدم باید چیکار نیتونم بکنم؟💗اه ...خوب من به عنوان مله یک زن منتخب رو پیدا میکنم و پادشاهم یک مرد رو انتخاب میکنه که دو تا منتخب میشه 💖خوب😐💗و اینکه میتونن از قدرت های ما یا بیشتر استفاده کنن 💖خوب یعنی جی؟ 💗یعنی اینکه میتونی از قدرت ماورایی استفاده کنی💖مثل سوپرمن🤣🤣🤣🤣🤣💗😐😐اه خوب هرچی اره خیلی کم پیش میاد منتخب قدرتش بیشتر از ملکه یا پادشاه باشه

💗و صابقه نداشته 💖اها راستئ گفتی دو تا منتخب دارهره 💗اره اخ راستی برو شامو بخور فردا ظهر میام که ببینم قدرتت چیه😉😆 در اشپز خونه: 🧡یعنی مرینت داشت با کی حرف میزد 💚ادرین:شاید با دوست پسرش بوده😒 ❣رز:ادرین🔪😊 💚رر...ز چچرا چچاق.و دستته😱😨 که سمت ادرین رفت مثل سگ و گربه همو دنبال مکردن جولیکا و مایک و الیا و نینو و لوکا :🤣🤣🤣😂😂🤣🤣🤣داستن از خنده میپوکیدن ❣اه خسته شدم😩💖چخبرتونه😤😠💚دوستت میخاد منو بکشه😐💖حتما یک کرمی ریختی دیگه (یک دمپایی برداشتم و گفتم:رز بیا باهم حسابشو برسیم😊❣😊🔪💚ننههههههههه عهههههههه😱😱😵😵😵🙀🙀در همان حال جولی💜مایک🖤نینو🎧و لوکا💙در حال لذت بردن از تام جری بودن و در حال ترکیدن از خنده🤣😂

خوب بچها انم از این امیدوارم خوشتون امده باسه

تا بعد