
سلام خوبین

از زبان مری:وقتی فیلیکس منو دزدید بعد از سه روز کامی و ادی ردیابیم کردن و منو پیدا کردن وقتی رفتم پیش بقیه دیدم که مایک:مری این یعنی چی که تو یه معموری؟؟؟؟؟ 😑چرا من که داداشتم نباید بدونم...... مری:کامی😡😡😡😡😡........ کامی:به خدا مهر من نبود کار ادی بود😁😁😁😁😁......... ادی:چــــــــــــی! نه کار ادرین بود گفت بگم😎........... ادرین:😡چرا دورغ میگی.......مری:ادی تو یعنی یه نخد توی دهنت خیس نمیخوره من میتونستم خودم بگم ول ین گفتم تو چرا گفتی!!!!!!.........کامی:مری صدای بی سیمه(عکس لباس مری وقتی پیداش کردن)

مری:اره بده ببینم............ ناشناس:خانم دوپن چنگ تا یک ساعت دیگه به پایگاه......... مری:چشم رییس......... رییس:و خانم اگرست و خانم تسورگی هم بیارین........... مری:چشم.......... مری:کامی ادی سری بپوشین باید بریم پایگاه که اوضاع خیط😬کامی:با همین لباسا؟؟؟؟؟؟ ادی:😫من گشنمه😫😫😫😫اول غذا........... مری:گفتم بریم 😑😡اول میریم لباسامونو عوض میکنیم بعد میریم باشه هالا بزنین بریم😉چون خیلی دیرمون شده........کامی:همون قبلی ها؟؟؟؟؟؟مری:نه رییس گفت که ما بهترین معمور ها هستیم باید لباسمون فرق کنه برای همین برام هر ستادمون لباس جدیدفرستاده.......مایک:وایسا وایسا ببینم کجا با این عجله کارت دارم....... مری:داداش الان کار خیلی مهمی دارم بعدش حرف میزنیم باشه😉........ راوی:وقتی مری میره رییس به مایک زنگ میزنه میگه که بیان با لوکا و ادرین به پایگاه اونایی میرن......... مری:وقتی رسیدم دیدم که خانم راسی داره با یه موی موزی حرف میزنه منم که خیلی بدم میاد یکی سر کار هرهرهر بخنده مجبور شدم با ادی و کامی که پشت سر من میومدن برم طرفش بعد به خانم راسی گفتم:خانم راسی فکنم گفته بودم سرکار بینظمی درنیارین که رییس خیلی بدش میاد نه اونم از منشی تازه کاری مثل شما😑😒......... πادرین:داشتم با خانم راسی که تازه کار بود درمورد کار حرف میزنم که یه صدایی از پشت سرم امد........ خانم راسی:بله چشم معذرت خواهی میکنم و راستی خانم دوپن چنگ شما فکر نمیکنید لباس اشتباه پوشیده باشید؟؟؟؟؟ 😑😡......(لباس مری)

(لباس کامی) مری:فکر نمیکنم شما کسی باشد که باید بهش جواب پس بدم....... واری:در همان لحظه کلویی میرسه میگه:خانم دوپن چنگ خانم راسی رو ببخشید اخه چون تازه کار هستن نمیدونن باید با شما چه جوری رفتار کنن.......... مری:وای خانم پورژوا چقدر خوشحال شدم که شمارو دیدم اخه عینک من به مشکل خورده😅..........راوی:وقتی که کلویی عینک مری رو درست کرد یه ساعت به مری میده میگه که این ساعت همه کاره هسته برای شما یه تا طراحی شده😉و فکر میکنم دیگه باید بریم اخه الانه که جلسه شروع بشه😁.......... راوی:کلویی میره سر جلسه ولی مری، کامی، ادی نمیره چون باید وایسن که رییس بگه.......... رییس:از همه ممنونم که امدین امروز شما ها با سه نفر از بهترین مامور های سازمان ملاقات میکنین و شیش نفر رو انتخاب میکنم که به ماموریت برن خوب به شما معرفی میکنم خانم دوپن چنگ و خانم اگرست و خانم تسورگی. ......... مری:خوب بچه ها فکر میکنم باید بریم داخل خودتونو سنگین نشون بدین😉😌

خوب بای بای 😍 اینم لباس ادی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود آجی
عالیییی
عالی قشنگم