توروجون خودت و مامان باباش ردش نکن چیز بدی نداره 🙏🙏
○ پارت هفتم ○
💢یک ماه بعد
همه چی خوب بود ، پدر و مادراشون از رابطشون خبر داشتن و میخواستن قول و قرار عروسی بزارن اما رئیس بیمارستان ۵ ماه به عنوان پزشکان منتخب از بیمارستان مرکزی سئول فرستاد آمریکا 🇦🇨🏥و تمام اختلالات اعضا رو بهم ریخت اولاش خوب بود بهم پیام میدادن و زنگ میزدن📱📞 تصویری ، معمولی ؛ مادر بزرگ ایلایدا و جونگ کوک که منتظر یه جدایی بودن تا بین اون دوتارو بهم بزنن دست به کار شدن تا با یکم دروغ کارشون رو جلو ببرن
+ دکتر جئون ... دکترجئون
کوک : بله؟
💲 داستان از زبان کوک
من : بله ؟
+ یه خانمی پایین کارتون دارن 😅😆
لیستی که دستم بود و دادم دست پرستار و رفتم پایین که دیدم مادر بزرگ ایلایدا جلو در بیمارستان وایساده 🙄😳
من: سلاممادربزرگ 🤚
+ سلام پسرم خوبی ؟
من : ممنونم کاری داشتید ؟
+ راستش ... اومدم یه چیزی بهت بگم و برم 😇☺
من : اُه ... خب پس بیاید بریم دفترم 🙂😶
+ ن پسرم همین جا خوبه :)
من : پس بفرمائید 🤗😬
+ راستش پسرم ایلایدا دوست نداره و همش از روی هوس که ببینه واقعا ع.شق واقعیش رو دوست داره یا ن اومد با تو ، از آمریکا بیاد میخواد با پسر عموش ازد..واج کنه 🤵👰 پس لطفا دیگه دور و برش نچرخ!
من : شوخی میکنید دیکه ن ...؟ دروغ میگبد ؟ ما...ما عا.شق همیم 🥲😭
یه دفعه از این رو به اون رو شد
+ دیگه نمیخوام دور و برش باشی ... وگرنه هم برای تو و هم اون بد تموم میشه 😡😡
و بعد رفت و من موندم و تمام حال های خراب دنیا 😔☹ همون جا رو دو تا زانوهام فرود اومدم 🧎♂️و نفهمیدم کی صورتم از اقوام خیس شد 🥴😭
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)