شرطارو انجام ندادید هااااا
م.ت.امشب هم جین و سویون (مامان جین) و جیهیون(بابای جین) میان اینجا تا جین رو بزارن اینجا و ما فردا بریم........ا.ت.خدا بهم رحم کنه......م.ت.چی گفتی......ا.ت.هیچی...................(شب)(زینگ زینگ صدای در)...ا.ت.من باز میکنم.......سلام خوش اومدید.....م.ن.سلام مرسی عزیزم(و همینجوری سلامو و....)+ا.ت.وقتی چشمم به جین افتاد نمیدونم چم شد.....از یه طرف اون کسی بود که با دستم اینکارو کرد......از یه طرف دیگه هم به خاطر اینکه انقدر جذاب بود نمیتونستم چشم ازش بردارم......جین.سلام ا.ت.......ا.ت.سلام......(دو ساعت بعد).....م.ت.دخترم بیا این میوه هارو ببر.....تورو خدا خرابکاری نکن.....ا.ت.مامان به خدا دسته خودم نیست من به هرچی دست زدم داغون شد.......(نویسنده: ا.ت دقیقا ویژگی های خودمو داره منم دست به هرچی میزنم گند میخوره توش.....میخواستم شخصیت داستان مثل خودم باشه😂😢)
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
22 لایک
عالی بود ولی خیلی تند نوشتی بیشتر داستان رو نوشتی😂🥰❤❤
😂😂میدونم
نمیتونم هر روزشو بنویسم ایده ندارم😢😂
وای حتما پارت بعد بزار
بعدییییییییی
عالی پارت بعد
خوشحال میشم به تستام سر بزنید🌸