
وای وای بچه ها تازه فهمیدم فصل پنج اومده !!!!!!! اگه این کاربر محترم میراکلور نبود تا سی قرن بعد نمی فهمیدم واقعا از وقتی دیدم ذوق مرگ شدم ❤واسه همین این پارت رو هم دارم همزمان با پارت ۳۹میزارم
مرینت: الکس چی نوشته . الکس: آاااا ....نوشته :همان جا همان جا که در کنار درختان است 🌹همان جا که ع.ش.ق در جریان است 🌹گل رز بی تو می پوسد بیا 🌹این جانب بی تو می میرد بانو ، بیا 🌹. ...مرینت فکر کنم منظورش تویی . مرینت: کجا !کجا بیام ....درخت ...گل رز ...قرمز ....ع.ش.ق!، فهمیدم . و با سرعت بسیار رفتم تو بالکن اتاق 18 تنها اتاقی که هم بالکنش به درخت ها دید گاه داره و هم رز ها ...رز های قرمز تقریبا ...نابود شده!. -بلاخره اومدی !. مرینت: سریع برگشتم ...کت!.کت تو ... تو از کجا می دونستی ما اینجاییم. کت: خب چون ...-مردم من بانو تاریکی هستم ! من میخوام شما در آرامش باشید پس باید اون دو نفر نابود شن !.لوکا: لایلا!لیلا: آااه سلام لوکا چه خوب که می بینمشون .
(نویسنده=¤)¤لایلا با یک حرکت ابر سیاهی رو به حرکت در آورد و هر هفت نفر رو گرفت !لوکا: لایلا این چه کاریه . فیلیکس: لوکا!من بهت گفتم قابل اعتماد نیست اما تو حرف گوش نکردی !😡. لوکا زیر زمین کرد: لایلا 🥺...¤لوکا سرش رو پایین انداخت. کت و مرینت از دور تماشا میکردن که لایلا گفت: برام معجزه گرای کفشدوزک وگربه رو بیارید !همین حالا !¤املی که از همه چیز خبر داشت و می دانست پسرش صاحب این قدرت است گفت: ما همچین کاری نمیکنیم😡. لایلا: جدی !...پس😈لباس سیاه ها تونو آماده کنید چون قراره هفت خونواده ع.زا.د. ار بشن!¤لایلا شروع کرد به گرفتن قدرت آن هفت نفر ، این کار باعث میشد آنها احساس کنند روحشان از بدنشان در حال جدا شدن است !صدای ناله های آن هفت تن همه جا را فرا گرفت ! ناگه لایلا از این کار دست کشید . لایلا: خب ، نکنه باز میخواید اینا عذاب بکشن ها!. مرینت: کت این صحنه قابل تحمل نیست . کت: ف..فکر میکنم قدرت گربه پیش منه ! . مرینت : چی 😰.کت: یه نقشه دارم .
¤لایلا که دید هیچ کس چیزی نمی گوید باز به کارش ادامه داد تا اینکه . کت: نهههههههه ،لایلا تو چی کار کردی تو ...تو اونا رو نابود کردی می فهمی نابود . ¤بله! آن هفت نفر همانند گچ سفید شده بودند و هیچ کدام جان در بدن نداشتند کت نوار خود را دلیل این اتفاق میدانست میخواست به هر روشی که وجود دارد لایلا ره نابود کند ، اما لایلا معجزه گر پروانه و اژدها را داشت !تا کت به این ور و آن ور میدوید تا لایلا را به یا ضربه نابود کند ، لایلا ناپدید میشد و در جایی دیگر پدیدار می شد !
ن¤ناگه کت داد زد: پنجه ی برنده! .¤او میخواست لایلا را بزند اما ....آن به لوکا و الکس خورد !چشمان کت گرد شده بود هنوز باورش نمیشد ، باور نمی کرد که این کا را کرده . کت رو دو زانو در کنار آن دو نشست و گفت : نه ،من چی کار کردم نه امکان نداره این یه خوابه یه کابوسه !. لایلا: شرمنده پیشی ، ای واقعيت!😈. کت: نه نه نه نهههههههههه ، لع.ن.تی قرار نبود این جوری بشه ...نه قرار ....ق قرار نبود .¤متاسفانه حق با لایلا بود ، اشک های کت سرازیر شد . مرینت که به گفته ی کت قرار بود در موقعیت بایستد که بتوند لایلا را گیر بیندازد حال از آنجا خارج شده بود و شاهد رفتن لایلا و از بین رفتن هفت نفر بود . او هم دوام میآورد و اشک هایش جاری شد مرینت: ک ..کت تقصیر تو ...نبود ....تو ...میخواستی لایلا رو بزنی . کت: نه ...همش...همش تقصیر من بود 😭. املی : نه !تو تقصیری نداری پسرم من ..من باعث شدم تو به قدرتی که الان داری دست رسی پیدا کنی ....وقتی بچه بود من کاری کردم که تو با همه ی معجزه گرا تبدیل بشی ...این طور بود که قدرت زیادی بهت رسید و از جایی تمام معجزه گرا گم شدن و فقط معجزه گر گربه که تو خیلی در بچگی بهش علاقه داشتی الان اینجاست ....همه ی اینا تقصیر منه. مادری الکس: نه املی . مادر لوکا: هیچ کدوم تقصیری نداریم همش زیر سر اون لایلای ن.ف..ه..م ...ه اون باعث این اتفاق شد . ¤در چشمان املی اشک ها حلقه زدند ، املی به آغوش خانم کافین پناه برد و اشک ریخت ، حالا از غمی که تمام این سال ها در سینه نگاه داشته بود آزاد شده بود
ببخشید این جوری نوشتم آخه وقتی زیادی هیجان دارم اینجوری مینویسم 😅😁 مدسی که تا اینجا اومدی پس حالا که اومدی یه لطفی بکن کامنت بذار و لایک کن ، ممنون 🌹 ناظر منتشر کن 🥺🌹
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آجی عالییی بود 😍ببخشید چند وقت بود نبودم 😪😊
خیلی مممنونم❤
اشکال نداره
خودم اومدم حالتو گرفتم 😂
آره😐😬ببخشید
سلاممم ♥‿♥ یه اطلاعیه ♥‿♥
کاربر نیکا✿◕ ‿ ◕✿ برگشته ✿◕ ‿ ◕✿ میخواد داستان بنویسه✿◕ ‿ ◕✿
حمایت کن
─▄████████▄─▄████████▄
▐█████████████████████▌
██████╔═╦═╦═╦═╦═╗██████
██████║╬║╩╣╬║╠╣╩╣██████
▐█████║╔╩═╩╩╩═╩═╝█████▌
─▀████╚╝█████████████▀
───▀███████████████▀
─────▀███████████▀
──────▀███████▀
───
باشه 😁
عالییییی♥️
عاجی همه جا هستییی
😂😂
مرسییییییییییی❤❤❤❤❤❤❤
دیگه دارم کم میارم😁😅❤
وای چه جالب باهم توی یک لیست منتشر شدن
پیوی
پیام دادم بخون
چقدر تستچی کوچیکه
بامنی؟ پیامی نیومده برام
منتشر شد