پارت دو داستان دیدار دوباره
*****
بلاخره بعد اینکه حالم یکم درست شد پا شدم ، امروز ساعت ۱۲ باید به کمپانی هایب برم پس سریع پاشدم دوش گرفتم روتین پوستیمو انجام دادم ورزش کردم صبحانه خوردم و زنگ زدم به میسو
( میسو دوست صمیمی ا/ت هستش که از ۷،۸ سالگی باهم بودن و تو یه دبیرستان درس خوندن و اینم بگم میسو طراح لباس خیلی معروفیم هست ) بعد چندتا بوق صدای کیوت میسو رو شنیدم : الو ؟ ا/ت : انیونگ ، چطوری ؟ میسو : اوه سلام خانم استایلیست من خوبم شما چطورید ؟😉
خندیدم و گفتم : عالیییم ، راستی میسو نهارو هستی باهم بخوریم ؟ میسو گف : اره حتما ، اما من خب قراره برم هایب یکم کار دارم یهو گفتم : وایسا ببینم تو قراره طراح لباس گروه بیتیاس باشیییی ؟
باصدای اروم و کیوتش گفت : ارع ، نکنه تو استایلیستشونی ؟ گفتم : اره ، باش پس تو برو کمپانی منم الان میام خداحافظ
میسو : خداحافظ 🙂✨
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
40 لایک
چه جای بدی کات کرد دوستت 😂
عالی بود 🥺💚
مرسی 🥺
_میسو
پارت بعد پارت بعد تا پارت بعدو نگیریم اروم نمیگییریم
هایییی لابلی🧸🪷
من میلا ام تازه دبیو کردم و توی مراسم مامای کاربر : ☽︎ᴛ-ᴘᴏᴘ☾︎
من برای پیشرفت بیشتر به رای تو نیاز دارم لطفا توی مراسم ماما به سونگ مان هی رای بده
عاللللیییی
ناظر هردو پارتم خودمم پارت بعدیو بزارر پلیزز