10 اسلاید صحیح/غلط توسط: لــي꯭آ انتشار: 2 سال پیش 710 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
تموم شد اخر داستان شک عظیم داریم
+لیا.ماشین داشت از یه جایی میرفت که باعث تعجبم شد.....یارو همش یه جوری نگام میکرد.....لیا.اقا شما از کدوم طرف دارید میرید؟......+لیا.ماشین وایساد توی یه کوچه خلوت......یارو پیاده شد و اومد در عقب رو باز کرد و بدون هیچ معطلی یه دستمال گرفت جلوی دهنم و خاموشی.....................(یه چند ساعت بعد)..............+لیا.چشمامو باز کردم و صبح بود......توی یه خونه چوبی و قدیمی که صدای اب توگوشم میکشید....سر درد داشتم.......لیا.کمک کنیدددددد...کسی اینجاست......+لیا.یه دفعه یه مرد با یه هیکل که یه خورده شبیه نامجون بود اومد تو و خیلی شبیه راننده بود.....و بعد یه زن اومد تو و ماسکشو داد پایین.......زن.هلو بیبی........لیا.جیاااااا.زنیکه عوضی......مرده.هوی چطور جرعت میکنی.....لیا.دستامو باز کنید.....
جیا.دهنشو ببند و این هم در اختیار تو هر وقت خواستی از شرش خلاص شو......راننده.باشه عشقم بای بای........+لیا.جیا رفت باورم نمیشه ممکنه بمیرم..خودم به درک بچم...اصلا چرا...همینجوری که داشتم اشک میریختم یارو گفت.........راننده.سلام تو چند روز قراره مهمون ما باشی.....اسم من جون جه اس...خب اینجا فقط دو وعده غذا میخوری....اذیت هم کنی یه تیر تومغزت خالی میکنم....هرگونه فحش هم ممنوع چون خودت بدجور اسیب میبینی........لیا.تورو خدا ولم کن...من وضعیت مناسبی ندارم.....بچه ی توی شکمم......جون.ادامه نده همه چی رو خودم میدونم......لیا.چی از کجا.......جون.فکر کردی کی همه ی این کارو کرد من کردم به درخاست زندگیم....اینارو دارم بهت میگم چون تا چند هفته دیگه میمیری....لیا.میشه بگید با زندگیم چیکار کردید..........جون.خب یه روز من یه شنود تو خونه تون جاساز کردم و همه چی رو میشنیدم از پارسال.......خب من فهمیدم ته داره چیکار میکنه منظورم شیش هفته پیشه......لیا.اوه تو چیکار کردی........جون.تو همیشه با دزدا انقدر راحتی......لیا.راحتی چیه دارم میپرسم همه چی رو فهمیدی؟........جون.بله با اجازتون.....لیا.خدایا تو خونمون هم حریم شخصی نداریم.......جون.خب من فهمیدم حامله ای و اون روز که رفتی تست بدی دنبالت بود و اون عکسارو ازت گرفتم با یه سری فتوشاپ یه مردی رو چسبونم بهت........لیا.اشغا....جون.گفتم فحش نده........لیا.خب........جون.البته من خودم تنها اون کارو نکردم جیا خواست تا بتونه به ته برگرده و مال و اموالشو بکشه بالا و بعد باهم فرار کنیم.........
لیا.ای خدا ازتون نگذره.......جون.نگران نباش موقع رفتن تورو میکشیم......لیا.دستتون درد نکنه(눈‸눈)حالا لطفا یه استامینوفن بده بخورم.......جون.تو خیلی با من راحتی.......لیا.کسی که توی خونه ادم شنود میزاره باید باهاش راحت شد......جون.بیا بخور...راستی باید این خونه رو تمیز کنی.......لیا.با اون بچه......جون.اره وگرنه گفتم کاری میکنم پشیمون شی..............لیا.مثلا چییییی؟؟........جون.کنارتو نگاه کن.......لیا.اوه باشه ولی دستمو باز به خدا قل میدم فرار نکنم.........جون.منم قل میدم ازادت کنم...مسخره...حالا که اینجور شد غذا هم میپزی.......لیا.روتو زیاد نکن........جون.میزنمتا......لیا.جرعت داری بزن تا......جون.تا چی........لیا.تا مثله چی گریه کنم و نتونی ساکتم کنی........جون.منم دهنتو چسب میزنم.تو خیلی مظلوم تر از چیزی هستی که فکر میکردم...........لیا.مظلوم خودتیا......جون.اوکی(دهنشو چسب میزنه)......لیا.مدیته دوجی........جون.فک کنم میگی مرتیکه عوضی......لیا.اوهوم.....
(سه روز بعد)....+توی این سه روز بهم خیلی سخت نگذشت.......یارو ادم خوبی بود......دلش نمیخواست اسیب ببینم ولی گفت حتی اگر من نخوام باید بکشمت چون جیا نمیبینه که منو دوست داره جفتمونو میکشه......................................................(بریم پیش ته و جیا ساعت 12ظهر)......ته.هلو بیبی......جیا.سلام لاوم.......ته.خوب خوابیدی.....جیا.اره مگه میشه خوب نخوابم من یه حموم برم........ته.اوکی بیبی..........(جیا میره هموم و ته میاد از روی تخت بلند شه که صدای پیام میاد از گوشی جیا).......ته.الان کی به جیا پیام میده......+ته. مطمئن هستی میخوای من اونو بکشم؟.......کیو....بزار پیامو به صورت مخفی باز کنم....رمزش چی بود؟......9683اره......و دونه دونه پیام هارو خوندم.......باورم نمیشه......تمام این کارا تقصیر اینا بوده......من چیکار کردم.....اشکام از گونه ام میریخت........چطور قراره جواب پسبدم...............ناگهان صدای جیا از توی حموم اومد........جیا.بیبی حوله منو میدی یادم رفت بیارم......ته.اره........بیا...........جیا.مرسی...........+ته.شماره یارو رو برداشتم و سریع از خونه زدم بیرون.......جیا.کجا میری.......(ته میره تو ماشین)
+ته.ادرس جایی که لیا توش بود رو برداشتم و شماره یارو....با تمام سرعتم رفتم اونجا......سه ساعت راه بود.......کصافطای اشغال....منم یه عوضی هستم اون طفلی گفت من کاری نکردم.....گوش نکردم........لعنت به این زندگی...........رسیدم.....ساعت های سه و خورده ای بود.........توی یه خونه چوبی........رو به روی دریا........فقط میخواستم بلایی سرش نیاورده باشن..........درو با تمام جونم کوبیدم.........لیا اونجا بود و دست و پای بسته.....کباب شد دلم باعث همه ی اینا منم.........رنگ رو نداشت..........ته.لیا لیا حالت خوبه......لیا.ته تو اینجا چیکار میکنی از اینجا برو.......ته.نمیرم خودم باعث همه ی اینام......لیا.ته تورو خدا برو الان جون جه میاد هممون رو میکشه تورو خدا........ته.لیا ساکت شو........لیا.تورو خدا........برو(个_个)......جون.هوی مرتیکه داری چیکار میکنی.......ته.پس تو جون جه ای.......جون.فکر کردی میتونی اینو از اینجا ببری بیرون.......لیا.ته تورو خدا بروووووووووووووو........جون.من چهار روز ازت مراقبت کردم...با اینکه گفتم باید کار کنی نزاشتم تکون بخوری اما حالا که طرف این مرتیکه که با چهار تا عکس بیچارت کرد رو میگری باشه من تورو میکشم لیا.........ته.تو خیلی گ*ه میخوری میخوای سمت زن من بری......(شروع میکنن کتک کاری)......ته.لیا فرار کن.......لیا.بلند شو باهم میریم........(لیا دست ته رو میگیره و باهم میرن بیرون)....
جون.فکر کردی میزارم.......(تفنگشو بر میداره و به سمت ته میگیره و لیا میبینه)....لیا.ته مواظب باش.......(دنگگگگگ صدای تفنگ).....+لیا.میدونم باید یا نبایدشو.....ولی به خاطر عشقی که توی این چهارسال بهش داشتم باعث شد اینکار رو بکنم.........ته.لیا.چیکار کردی.تورو خدا چشماتو باز نگه دار.....(جون جه فرار میکنه و ته زنگ میزنه امبولانس).......ته.ببین زنگ زدم امبولانس (همه ی اینارو با گریه میگه)....چرا این کارو کردی....من مگه تورو اذیت نکردم.....مگه باعث نشدم بری بیمارستان.....حالا تو چیکار کردی؟....پریدی جلوی تیر.......لیا.میدونم چیکارا با من کردی......ولی........ته.ولی چی چرا این کارو کردی؟ مگه نباید از من متنفر باشی؟...
لیا.میدونم من عاشقتم ولی ازت متنفرم........ته.معذرت میخوام همش تقصیر منه...اگر با دوتا عکس من فکر نمیکردم که تو خیانت کاری اینجوری نمیشد....اگر چیزیت بشه خودمو میکشم........لیا.نگران نباش تو فقط مواظب بچه باید باشی.....ته.من نمیتونم تو هم باید باشی.......لیا.میدونی اگر من نباشم تو باید این کارو انجام بدی.....ته.کاش هیچ وقت اون شب از بار با اون حال نمی اومدم خونه معذرت میخوام شاید الان توی این حالت نبودی.....لیا.از کجا فهمیدی چه اتفاقی افتاده؟......ته.فکر کردی چطوری فهمیدم تو اینجایی؟گوشی جیا رو چک کردم......واقعا متاسفم......اهای ما اینجاییم...امبولانس اومد فقط تحملکن .....لطفا.....چشماتو نبند....لیا....لیا.....لیاااااااا.......دکتر.لطفا بلندش کنید.....ته.لیااااا.....دکتر.شما باید با ماشین خودتون بیاید ما همسرتون رو منتقل میکنیم........ته.باشه...........+ته.لیا میتونه تاقت بیاره...میتونه...
+ته.سوار ماشین شدم...راه افتادم پشت امبولانس بودم و همش گریه میکردم.... تقصیر منه.....من احمق بودم.....نمیتونم خودمو ببخشم....که گوشیم زنگ خورد......جیا بود...............جیا.پس همه چی رو فهمیدی.......ته.خفه شو خفه شو خفه شو. چطور تونستی........جیا.میدونی من که به خواستم رسیدم لیا رو کشتم.......ته.دهنتو ببند زن من نمرده.......جیا.چطور وقتی بهت خیانت کرده بود میگفتی دوست دارم بره زیر ماشین......ته.چون احمق بودم قدر اونو ندونستم و با احمقی مثل تو خواستم زندگی کنم ازت متنفرممممممم............(گوشی رو قطع میکنه و میرسه بیمارستان و لیا رو میبرن اتاق عمل و بعد چند دقیقه دکتر میاد بیرون).........دکتر.از بین زندگی همسرتون یا بچه تون باید یکی رو انتخاب کنید و لطفا عجله کنید وگرنه هر دو از دست میرن......ته.همسرم لطفا اون رو نجات بدید.......دکتر.ما تلاشمون رو میکنیم ولی ممکنه دیگه بچه دار نشید........ته.اشکالی نداره فقط جون زنمو نجات بدید....(چهار ساعت بعد حدود ساعت های 8).....ته.دکتر چیشد عمل خوب بود.......دکتر.اره و همسرتو فردا بهوش میاد........ته.ممنون ممنون ممنون............
+ته.یک روز گذشت و من توی بیمارستان بودم....پیش لیا.......خوابیده بودم که یهو صدای لیا رو شنیدم.....رفتم و سریع داد زدم دکتر همسرم و اونا سریع اومدن تو اتاق............دکتر.خبرای خوب همسرتون تا چهار روز دیگه مرخص میشه و حالش بهتر میشه......ته.ممنونم اقای دکتر.........(دکتر میره)......ته.حالت خوبه.... لیا.اره......ته.لطفا دیگه از اون کارا نکن...... لیا.باشه.حاله بچم چطوره......+ته.با این سوالش باعث شد قلبم درد بگیره....نمیدونستم چی بگم ناگهان قطره ای از اشکم اومد........لیا.بچم مرده؟....ته.لیا من مجبور بودم......لیا.(个_个)......ته.میدونم همش تقصیر من بود. منو ببخش اگر بگی خودتو بکش میکشم ولی گریه نکن.......لیا.ممکنه دیگه بچه دار نشیم؟........ته.نه نمیتونیم.....لیا(╥﹏╥).....ته.من معذرت میخوام(╥﹏╥).........
هیون.خب بقیه اش چیشد پس تو از کجا اومدی؟.......سویون.خب ببین تا اخر گوش کن ......حدود یک سال بعد از اینکه از اون قضیه گذشت به گوشی بابام زنگ زدن و گفتن هم جون جه و هم جیا موقع خروج از کشور دستگیر کردن....بعد پدر و مادرم تصمیم گرفتن یه بچه به فرزند خوندگی قبول کنن......هیون.که اون تو بودی......سویون.اره.......هیون.خب تو...(برید ادامه داره)
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
24 لایک
خیلی قشنگ بود🥺🥺
عالی💕🌸
محشر 😍🐼
منونن
آخرش کلا هنگیدم:/😂😂😂😂
خاستم سوپرایز کنم😂💖
عالی بود اصلا 😂💕
عالی بیدددد
کامصامیدا 💖
عالیییییی
ممنونمممم
عااااااللیی بود خیلی خوب تمومش کردی لاولی
ممنون
عالی بود عالی میشه فالوم کنی تا بیام پیوی باهات حرف بزنم کار دارم باهات
ممنون باشه
دنبالت کردما
میتونی بهم پیام بدی
من بهت پیام دادم بیا ولی جان تهیونگ هنوز رمان نزار بزار منم یه چیزی بگم اگه خوب نبود تو رمان تو بزار لطفا باشه بیا
عالی
ممنون
عالي
خوشحالم خوشتون امده