لطفا منتشر کن🤍
_بارفتن اون مرد عجیب در عین حال مخوف، دوباره با گذر کردن از مسیر حیاط و رسیدن به درب پایگاه رفتم داخل ...
ماریا همانطور که خودش رو با قلاب بافی اش مشغول کرده بود و روی صندلی گهواره ای چوبی اش تاب میخورد، ریز نگاه منتظری بهم کرد و گفت: خب، نتیجه چی شد؟ ... آهی کشیدم و به تاج تخت بیشتر تکیه دادم، درحالی که داشتم با انگشت هایم بازی می کردم، مشخص بود که میخواستم پنهان کنم ولی نمیشد، گفتم :هیچی ، انداختنم بیرون و گفتن اگر دوباره برم برای فرصت دوباره در خواست و اعتراض کنم کلا حق ورود رو دیگه به اونجا ندارم ، ولی میدونی چیه؟ بنظرم تهدیدشون ابکی بود درسته؟؟ ...
ماریا ترجیح داد در ادامه سکوت کند و خودش رو به مشغول کاری که میکرد بکند اما در اون مدت سکوت، من هم سرم رو به جای دیگری چرخوندم و از پنجره غروب افتاب رو به چشم میدیدم، میتونستم بفهمم که از رفتار تندی که صبح داشتم دلخوره، امااظهار داشت: پس اینطور که معلومه کار دستشون دادی ، تو خواستار چه سرنوشتی در آینده هستی؟؟ اینکه نیمی از عمرت رو پای خورد کردن اعصاب خودت و اعتراض به مقامات بگذرونی؟ فکر نمیکنم زمان انقدر بهت فرصت بده ...
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
عالی بود رفیق 🍡💜
فایتینگ👍
هعیی بسی زیبا کتر جون😚😂
من یه خبرنگارم میخوام برای بار دوم بهترین نویسنده تستچی رو انتخاب کنیم!! من دوتا اک دارم که با این خبرنگاری میکنم .. کی میدونه شاید اون نویسنده تو باشی هرچند که باید با کلی رقیب ق د ر رقابت کنی 😉 اگه قصد شرکت داری پیوی بهم پیام بده تا اسم داستانتو توی تستی که قراره بسازم بذارم
چقدر عالی !
حتما♥︎
لطفا من رو هم دنبال کن که بتونم بهت پیام بدم :)
چشم ببخشید دیر اومدم :)
داستانتو خوندم , بنظرم خوبه منتظر پارت بعدش میمونم! خوب مینویسی ولی میتونی برای زیباتر کردنش گاهی از کلمه های با مسما استفاده کنی
ظاهرا به اسمای خارجی علاقه زیادی داری:|` میتونی به جای اسمای خارجی از اسم های ایرانی کهن استفاده کنی البته این به نظر خودت بستگی داره ❥
ممنونم نظر لطفته♡
نه اتفاقا فقط علاقه ام به اسمای خارجی نیست و شخصیت های دیگه ای هم هستن که اسمای ایرانی کهن داسته باشن❤