
سلام سلام سلام

روز بعد از زبان مری:صبح ساعت 6بلند شدم دیدم که وای خدا مارک امده(مارک داداش مری و خیلی هواشو داره وقتی مر ی بگه نه مارک هم میگه نه) 😍😍😍😍😍😍😍وای داداشی خیلی دلم برات تنگ شده بود کجا بودی چرا نیومدی پیشم. مارک:اروم اجی کوچولو 🙂 منم دلم برات تنگ شده بود ببخشید کار داشتم نمی تونستم بیام خب مامان بابا که پیشتن منو میخای چکار راستی اونچه اهنگو بود که دیشب خوندی ها😡. مری:وقتی بهت میگم سخت گذشته باور نمی کنی همین دیگه😲وای وای ساعت چنده...... مارک:6:30...... مری:وای وای دیرم شده قراربود استاد جدیدی بیاد 😫خیلی خیلی دیرم شده........ مارک:😂اجی بپوش خودم میرسونمت........ مری:مرسی داداشی خیلی دوست دارم(لباس مری)....... راوی:مری سری اماده میشه بعد میره دانشگاه توی راه با مارک در مورد همه چی حرف میزنه وقتی میرسه سری میره داخل کلاس و هنوز استاد نیومده....... از زبون مری:رسیدم هنوز استاد نیومده بود من که رسیدم اقای مدیر امد داخل وگفت:سلام بچا ایشون معلم جدیدتون هستم اقای اگرست....... وقتی گفت اقای اگرست خیلی هنگ کردم چیییی یعنی ادرین استادمونه؟؟؟؟؟؟ هالا ولش کن.... .. راوی:مدیر میره و
و ادرین:سلام ادرین اگرست هستم استاد جدیدیتون........ راوی:بچا بلند شدن دونه دونه خودشونو معرفی کردن تا رسید به مری:سلام من مرینت دوپن چنگ هستم....... از زبون ادرین:وقتی چشمم خورد به مرینت قند توی دلم اب شد خیلی این لباس بخش میاد....... کامی:هی دختر فکنم عاشقت شده...... ادی از عقب گفت:اره دختر یجوری نگات میکنه هرکی هم که ندونه میفهمه..... مری:استاد ببخشید شما همه ی شاگردان تونو این جوری نگاه میکنین؟؟؟ 😏یا فقط منو این جوری نگاه میکنین؟؟؟....... از زبون ادرین:دست خودم نبود ولی فقط مری رو نگاه میکردم😍(چه زود خودمونی شدی مری) مری:استاد ببخشید 😏جوابی ندارین؟؟؟؟........ ادرین:ببخشید خانم دوپن چنگ ولی شما خیلی شبیه خواهرم هستین(😲😂😂😂ادرین این چی بود ادرینا که شبیه مرینت نیسته الان میخوای چه جوری جمش کنی ها؟؟؟ ادرین:خوبیش اینکه ادرینا توی کلاسشون نیسته😅😬) مری:ولی استاد ادرینا کن خیلی با من فرق داره.... ادرین:ادرینا شما اسم خواهر منو از کجا میدونید؟.....راوی:مری سرشو میبره اون ور و صورت ادرینا جلوی چشمای ادرین نمایان میشه ادرین با خودش میگه مدیر(👉برعکس بخون)
کامی:مری هالا ولش کن بشین😂😂😂.... مری:ولی....... کامی:بشین....... مری:باشه😤ادرین در ذهنش:وای خیلی بخیر گزشت
(بچا ادرین جای اونی که اسمشو یادم نیسته و.......... جای مندلیف بهتون نمی گم که کی😉) از زبون مری:زنگ خورد و همه رفتن بیرون که ادرین به ادی گفت وایسه:ادرینا چرا بهمن گفتی با این توی یک کلاسی ها..... ادی:😂😂😂چرا خودت خیتی درست کردی یه منوتو درزم من شبیه اون سوسک نیستم😝...... مری:من سوسکم 😠اگه به داداشم نگفتم...... راوی:مارک ام ه بود دنبال مری که از درسش بپرسته میره درکلاس مری که میشنوه مری میگه بزار به داداشم بگم😤..... مارک:کی اجی منو اذیت کرده ها😡...... مری:وای داداشی😗........ راوی:میپره روی سرو کله مارک
مری:چی شد که این بار کوچولورو نگفتی ها😂...... مارک:دوست دارم ی باشه میگم........ مری:اخجون🙂......... مارک:کی اذیت کرده ها......... مری میگه:همین ادرینای🐴اذیتم کرده........ مارک:ادرینا چقدر اسمش شبیه اسم دوست دارم. خ. ت. ر. منه اسم اونم ادرینااگرسته......... ادرینا توی ذهنش:من میمیرم مری و ادرین منو زنده نمی زارن😭😭😭😭😭
بای بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود
عاااااااااااالی بود 💗🌹
عالیییییییییییییییییییی بعدی رو می خواممممممم🤤🤤
♥️♥️♥️
دارم روش فکر میکنم
فالومکنیدبکمیدم•-•💖
فالومکنیدبکمیدم•-•💖
فالومکنیدبکمیدم•-•💖
فالومکنیدبکمیدم•-•💖
فالومکنیدبکمیدم•-•💖
دنبالی بدنبال
راستی خیلی قشنگ بود💜
اولین لایک و کامنت رودادم
فوق العاده بود
مرسی نفسم
آجی میشی؟