خوبه یه توضیح من داستانم یه پارت در میون وحشتناک هیجانی هست خوب میرسیم به عکس پارتا عکس پارت اول که چند تا از داداشای اریکا هستن عکس پارت دوم اون مرده هست که اون روز تو اتاق بابای اریکا بود عکس پارت سوم کسی هست که خون اریکارو خورد عکس پارت چهارم هم باز اونی هست که خون اریکارو خورد عکس پارت پنجم هم قرار بود مارسل باشه که گفتم دستم خورد یه چیز دیگه شد ( البته درسته ها فقط چشماشو ابی در نظر بگیرید ) پارت پنجم ام که تو داستان باهاش اشنا می شید فقط اینجا چشماش بسته هست
خیلی دردش بد بود هرچی سعی کردم چمام رو باز کنم نمی شد فقط میتونستم صدا های اطراف رو بشنوم انگار دونفر داشتن باهم بحث میکردن یکی شون که معلوم بود خیلی اعصبانی گفت ( برای اینکه گیج نشین جای این علامت * و جای اون یکی شخص علامت^ رو میزارم ) * پس چیزی که می گفتی باهاشه کجاست دیگه داری کاری میکنی که چیزرو که نمی خوای نشونت بدم ^ خودم دیدم که همراهش بود درست توی گردنش ل .. لطفا ... اینکا...کارو ....نکن من هر کاری که خواستی ... رو برات انجام دادم * خیلی خوب حافظش رو پاک می کنم برش گردون ولی این بار دو روز وقت داری تا اون و گردنبند رو باهم برام بیاری ^ خی..خیلی خوب ..ممنونم بابت لطفت که صدای باز شدن در اومد و دیگه حتی صدا ها رو هم نشنیدم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
پارت بعدی رو کی میزاری ؟؟؟
عالی بود👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙💙
من تا یه مدتی نیستم به خاطر درسام و تعطیلی
وایییییییییی عالی بود 💞💞💞💞💞💞💞💞
به تست های منم سر بزنید و نظر بدید 🙃☺️☺️💖