
خب بریم اینو بزاریم پارت ۱ رو ۲۷ خرداد میگذارم

نام :فلورا رایسان دختر دوک رایسان پدر و برادرش عاشقشن اونم عاشق اوناست چون در حقیقت مادر فلورا در بدن دخترش تناسخ پیدا کرده .قدرت:آواز اقیانوس . حیوان :گرگ سفید . چیزی که درمورد اون عالیه اینه که اون در حقیقت داره تو بدن دخترش زندگی میکنه پس با استعدادهایی که داشت به زندگی ادامه میداد و در شمشیر بازی مهارت زیادی پیدا کرد.

فلورتیا مالورد:اون همیشه عشق پدر و مادرش رو می خواست ولی صاحب نشد . تو ۱۹ سالگیش با دوک جوان ملاقات میکنه و عاشقش میشه ازدواج اونا موافقت میشه چون پدرش طمع کار بود ولی دوک اجازه آزار دادن همسرش رو نداد و اینطور شد که تیا عشق نیازش رو گرفت . اون۲ تا فرزند برای دوک به دنیا آورد و در سن ۲۴ سالگی بخاطر اصرار خواهرش با سم کشته میشه و وقتی بیدار میشه تو بدن دختر ۳ ماهش هست.

کارل رایسان:دوک و پدر فالیسوس و فلورا .اون کاملا عاشق همسرش بود و تنها زمانی لبخند میزد و شاد بود که پیش اون و بچه هاش بود. بعد از مرگ همسرش ۳ سال به جنگ رفت تا از خونه دور باشه . رفتار فلورا اون رو یاد فلورتیا می انداخت. قدرت: ارواح آتش حیوان:اژدها

آلفیسوس رایسان:برادر دو سال بزرگتر از فلورا. همه اون رو آلفی صدا می زنند. اون مثل خواهرش مشغول شمشیرزنی میشه . اون خواهرش رو به شدت دوست داره . قدرت:ارواح جنگل حیوان:عقاب سیاه

تام مالورد: پدر فلورتیا اون هیچ وقت عاشق دخترش نبود و همه تلاشش رو برای نابودی اون کرد. اون دخترش رو با یم کشت تا خواهر فلورتیا همسر دوک بشه ولی دوک ورود مارکیز رد به سرزمینش ممنوع کرد.

هلن مالورد:مادر فلورتیا . اون مثل همسرش از دخترش متنفر بود و همه کار برای اینکه دختر دومش همسر دوک بشه کرد . حتی تیا رو کشت ولی خواهر فلورتیا هیچ وقت نتونست همسر دوک بشه.

جک مالورد:پسر اول خانواده تنها کسی بود که فلورتیا نقشه خانواده اش رو گفت ولی فلورا گوش نداد.رفیق امپراطور و استاد شمشیرزنی قصر . مردم به اون لقب قاتل سایه رو دادند

جان مالورد:اون کامل برعکس برادرشه . اون کسی بود که سم رو قویتر کرد . دوست داشت جای برادرش باشه ولی به حکم کشتم ببر ولیعهد از جانشینی خانواده اش خلع میشه بعد از نرگ خواهرش برای همیشه تو سایه ها گم شد.

فایرا مالورد:خواهر فلورتیا . دختری که همه جانعه عاشقش بودند ولی همون عاشق دوک جوان بود وقتی تیا با اون ازدواج کرد قسم خورد خواهرش رو میکشه . اون هنوز عزیز جامعه است ولی کسی از شخصیت تاریکش خبر نداره

کایدن کاستیال:فرزند امپراطور و ولیعهد .اون قلب مهربونی داره که به کسی نشونش نمیده. تو شمیرزنی و تیراندازی استاده . قدرت:ارواح آب حیوان:ببرسیاه ولی تو یکی از جشن ها با گرگی آشنا میشه که به زبون انسان ها حرف میزنه و بعد ها با اون گرگ به نبردها میپردازه

کایرا کاستال:شاهدخت سرزمین . اون شمیرزنی رو دوست داره ولی زیادی مهربونه . قدرت :ارواح پروانه حیوان:ندارد. برادرش اون رو خیلی دوست داره . اون بعد ها بهترین دوست فلورا میشه.

تانیا مالورد:اون دختر جک هست . دختر مهربونیه و عاشق شیرینی . عاشق پدرشه . مادرش وقتی ۶ سالش بود فوت میکنه. اون کسی بود که فلورا بهش اعتماد کرد و بهترین دوست کایرا شد.

الیزه رایسان:برادر کارل . اون همسر و امپراطوریس میشه . قدرت:یخ حیوان:خرگوش . اون تنها همسر امپراطور باقی می ماند و بعد ها به فلورا درس کنترل جادو می دهد.

میسی: یک الف . اون کسی بود که به فلورا رقص با اقیانوس را یاد داد ولی در حقیقت بهترین رفیق فایرا بود. اون توطئه های زیادی برای فلورا و آلفیسوس کشید.

تیلا تالسون: قدرت :ارواح آتش حیوان:شیر اون عاشق خون بود. اون وارد قصر شد و کنار جک به یاد دادن شمشیر زنی پرداخت .اون تو زندگیش فقط عاشق فلورتیا بود.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ازامروزتصمیم گرفتم رمانت روبخونم چون باهمین بیوگرافی جذبش شدم.
الان دو،سه روزه میخوام بخونم ولی وقت نمیشه
مرسی عزیزم امیدوارم خوشت بیاد
😑پارت اوللل❤💜
چشم
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسیییی❤❤❤
میخوام داستانت رو دنبال کنم بدووو پارت اول رو بزاررررر 🙏🙏🙏🙏💖💖💜💜💜💜
چشم دارم می نویسم پارت اول رو تمام بشه میگذارم❤️❤️