
یهووو صدای جیغ وحشتناک و بدون پایانی اومد و یهو زندان شروع به ریختن کرد از زبان جونگ کوک: دنبال راه فرار بودم یهو یک کاشی یی رو دیدم که بالا اومده بود سعی کردم بکنم اما نشد یه لگد بهش زدم رفت تو و دیوار چرخید انگار و ما رفتیم یک جای وحشناک اونجا شکنجهگاه بود همینطور جنازه هایی رو که از دار آویزون بودن رو دیدم یهو جنازه لیزا رو دیدیم آیشا سریع بغل.ش کرد و و صورت بی جون و سردش رو ناز میکرد . +لیزااااااا😭 دخترمممممم بلند شووووو اگه بلند بشی هرچی بخوای برات میخرم 😭😭😭😭 بعد ۱۰ دقیقه گریه و زاری دیگه آیشا پشیمون شد و سرش رو بوسید و گذاشتش زمین . یهو سایمون اومد و خنده ی شیطانی ای کرد . آیشا زیر لب گفت+میکشمت. یک تیغ که روی زمین افتاده بود رو برداشت و پشتش قایم کرد و آروم رفت سمت سایمون. +باشه باشه تو بردی و عشقمو ازم گرفتی ولی ولی من تسلیم نمیشم یهو افتاد به جونش و با تیغ روی رگ و تمام صورتش کشید طوری که دستای خودشم زخم شد. یهو تیغ از دستش افتاد نفس نفس میزد سایمون هم بیهوش شد شایدم مرد!
رفتم و یک تیکه دستمال از جیبم برداشتم و رو زخم دستاش کشیدم بعدم یک تیکه از لباسم رو کندم و رخمش رو پانسمان کردم.+هق هق جونگ هق کوک چیکار کنم؟؟؟😭😭من الان آدم کشتم هق😭من هق قاتلم😭😭😭😭.-حقش بود اون اون اصلا آدم نبود که تو بخوای قاتل بشی بعدشم اون بچتو ازت گرفت و تورو جلو مین هو شرمنده کرد🙂 بالاخره بچه مین هو هم بوده🙂. +نه نه هق اون ... 😭 . یهو صدای وحشتناکی اومد حرفش نصفه موند انگار صدای لیزا هی اکو میشد و میگفت:مامان تو واسم مامان خوبی بودی ولی چرا نزاشتی بابا رو ببینم هان؟؟؟ چرا گذاشتی ببرنم؟؟؟. +ببخشید دخترمممم😭.
(۲ ساعت بعد) آیشا خواب بود من رفتم تا یک گشتی بزنم و ببینم چیزی برای خودن هست یا نه رفتم جلوتر یهو ۶ تا مرد جلوم ضاهر شدن و نفس نفس میزدن عقب عقب رفتم که گفتن :م ما هن آدمیم و عین اینا نیستیم ما کمک میخوایم تا بتونیم در دنیای خودمون رو باز کنیم ولی واسه اینکار باید ۸ نفر باشیم ولی ما ۶ نفریم. -جدی؟ یک ازاونا:اره. یکی یکی خودشون رو معرفی کردن یهو دیدم آیشا از پشت اومد.+ترسیدم کجا بودی؟ -همینجا . +جیغغغغغغغغعغغ کمک کوک فرار کن . -اینا خوبن. +چی؟. جیمین:ما خوبیم و تازه راه فرار هم داریم
خلاصه گذشت و گذشت و خستگی مون رو در کردیم و راه افتادیم اما یهووووووو
(خب بچه ها یک فلش بک هم بریم و نقشرو ببینیم) فلش بک: جین:خب بچه ها نقشه اینه ما باید یاقوت بنفشی رو پیدا کنیم که روش هک شده" عشق روغین " و اونوقت باید هممون یک آرزویی کنیم و بعد میریم خونه ولی خب اون یاقوت توی کوه حوتانس (این کوه وجود نداره) است ولی خیلی دسترسی بهش دشواره (اینم پارتم تمومید بای)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
گوود بید
عالللللللللللللللللللللللیییییییییییی پارت بعد ولی خیلی کوتاه مینویسی؟
پارت بعد رو تا صبح مینویسم
ببخشید ولی امتحان دارم
بیشتر مینویسم🥲❤
نه اشکال نداره عصیصم
عالییییییی بود 💕
پارت بعد ❤️
ممنوننننن❤❤❤❤
اوک
عالییییییییی
تنکیو 🤓🥺
عاللللی بود ادامه بده
چشم تنکس
عالی❤
مرسی:)
عالیه
مرسی🥲❤