از زبان مرینت : صبح بود از خواب بلند شدم و دست و صورتم رو شستم و رفتم طبقه ی اول و به مامانم سلام کردم صبحانه خوردم و رفتم بیرون تیکی : مرینت کجا میری ؟ مرینت : میخوام پیاده روی کنم 🫠 و گفتم تیکی دختر کفشدوزکی آماده از زبانه آدرین : رفتم بیرون قدم بزنم که یک دفعه دختر کفشدوزکی رو دیدم که سریع اومد پیشم و من رو 🫂 کرد 🌸 من از خجالت آب شدم 🥴 لیدی : سلام آ......آ.....آدرین آدرین : سلام 😶🌫️ لیدی : ا...ا....امممم میگم فردا شب میتونی ساعت ۵ غروب بیای کنار برج ایفل ☺️ آدری : چ...چ...چی....امم یعنی حتما 🫠 لیدی : خداحافظ آدرین جون ❤️ از زبانه آدرین : از لیدی باگ خداحافظی کردم و باورم نمیشد که بهم گفت آدرین جون🌝 و میخواستم برم خونه که یهوووو
عاليييييي بود
ممنون 🌸
سلام ادمین🎀🎄
کاربر 💖mahi💖هستم که میبینی🎀🎄
تست لایک شد🎀🎄
فالو کنی بک .یدم🎀🎄
فالو کنی بک میدم🎀🎄
هم آرمین هم بلینک هم میراکولی🎀🎄
ادمین شرمنده بابت تبلیغ پین کن♣️🎶
عالی بود😍😋
خوشحالم خوشت اومد 🌸
پارت دو هم گذاشتم