تو و بی تی اس5

بریم که شروع کنیم😊😊😊😊🤗🤗🤗🤗

شوگا: یعنی چیشده خدای بزرگـ..... (اینجا شوگا فشارش میوفته و قش میکنه😢) تهیونگ: پرستار، پرستار🗣🗣 جین: هیجی نیست فقط فشارش افتاده به خاطر ا/ت 👍🏻😣😐 پرستار اومد🏃‍♀️🏃‍♀️ پرستار: چیشده؟!! جیمین: کوری نمیبینی فشارش افتاده😐😐 پرستار: اقای محترم درست صحبت کنید😒😐 جیهوپ: جیمین، نمیتونیم نگرانیمون رو سر اینا خالی کنیم!!!!! 👍🏻😣 بعد 1 ساعت......

تهیونگ رفت داخل اتاق شوگا و در زد، شوگا: بیا داخل😣👍🏻 تهیونگ: داداش حالت خوبه خیلی نگرانت بودیم😣😭😢 شوگا: من خوبم ا/ت خوبه؟! 😒 تهیونگ: ما نفهمیدیم تو چته ی بار با اون بدبخت قهری ی بار اشتی!! فازت چیه؟!! شا: هیچی ول کن اصن😒😒😒

دستم درد گرفت😐💔

حالا برمیگردیم پیش ا/ت: پرستار: اقای دکتر باید چیکار کنیم؟؟؟ دکتر: وایسا تا با همراه. های ایشان صحبت کنم!! ......... شوگا از اتاق اومد بیرون و رفت پیش اعضا دکتر: سلام اقای یونگی! شوگا: سلام چیزی شده اتفاقی افتاده؟! دکتر: متاسفانه شاید بله!! شوگا: منظو.. ظو.. ر.. تو.. نو.. نمی.. فه.. ممم؟؟؟! دکتر: خطر بیمار بیشتر شده 95 درصد امکان داره ایشان از دست ما برن!! همه اعضا شوکه شدن!! شوگا: خواهش میکنم زنده نگهش دارید😭😭 دکتر: تلاشمون رو میکنیم😔 دکتر رفت پیش ا/ت دکتر: خانم ا/ت بهوش اومدید😍 ا/ت: بله! اینجا کجاس؟ دکتر: این معجزه اس🥳😍 شوگا: بهوش اومده🥳🥳🥳😍😍😍😭😭😭😭 بعد 30 دقیقه دکتر اومد بیرون و گفت 5 دقیقه فرصت دارید برید تو! شوگا رفت تو اتاق با تهیونگ شوگا: ا/ت منو ببخش من نمیدونستم منو ببخش که از خونه بیرونت کردم و زدمت😔😢

تهیونگ: منم ببخش ولی تو نباید طرفداری منو میکردی ولی ما رو ببخش😭😢😔 ا/ت: من شما ها رو بخشیدم خعلی وقته😊🤗 شوگا: اخ جون وقتی حالت خوب شد میخوام برات یجشن بگیرم😊🤗 ا/ت: میخوای بگیری؟؟!! 😐😐 شوگا: یعنی بگیریم😊😊 تهیونگ در گوش شوگا تهیونگ: داداش تر زدی🗣👍🏻😐 شوگا: میدونم😂 ا/ت: چی رو میدونی؟؟؟!!! 😐 شوگا: کی؟ چی؟ من؟ کجا؟ ا/ت: موفق باشی😐😐 تهیونگ و ا/ت : عرررررر😂😂😂😂 شوگا:زهر عقرب😐🗣 بقیه اعضا اومدن داخل... 🏃🏃

جیمین: حالت خوبه؟! کوک: ا/ت خوبی؟! جیهوپ: ا/ت خوبی؟! نامجون و جین: مردیم از نگرانی!! ا/ت: ارع، ارع، ارع، خوبم نمیخوام بمیرید😐😂 شوگا و تهیونگ: 😂😂😂 جین: زهر موش😐 شوگا: ا/ت من میرم تا کار های ترخیص رو بکنم 👍🏻😊🤗 تهیونگ: منم باش میرم👍🏻🏃 حرف های تهیونگ و شوگا تهیونگ:یادته بهم گفتی ا/ت رو مثل جونت دوست داری؟!👍🏻😊 فلش بک:شوگا موقع ایکه ا/ت رو دید روز اول به تهیونگ گفت که من ا/ت رو مثل جونم دوست دارم لطفا مراقبش باش😟 و تهیونگ: باشه داداش خیالت جمع😊👍🏻🤗

پایان فلش بک😊 حال: شوگا: ارع چطور؟! تهونگ: منم تو رو مثل جونم دوست دارم🤗😂 شوگا: 😐من قش کردم چیزی زدی؟! 😐 😐 تهیونگ: 😂😂😂😂😂😂😂 شوگا: خدا شفا😐👌🏻 تهیونگ: کی بهش میگی؟؟ شوگا: وقت گل نی😐 تهیونگ:😐😂👌🏻 شوگا:حالا میگم بهش😊 تهیونگ: امشب بگو خودتو راحت کن👌🏻😐 شوگا: نمیشه😊👌🏻😐 تهیونگ: خاک😐

اینم پارت 5 خوب حالا ا/ت زندس و شوگا هم حالش خوبه! 😊 😘😘😘

بوس لاوم😍😘 کامنت فراموش نشه و بگید داستان و ادامه بدم یا نه؟؟ 👌🏻😘😍🤗😊