
❤دیدم آلیا توی کوچه ای قایم شده به سمتش رفتم . 🧡سلام مرینت یعنی دختر کفشدوزکی ( مرینت قبلا هویتش رو به آلیا گفته بود و معجزه گر روباهم به خودش داده بود) ❤ چرا تبدیل نشدی ؟ 🧡 یکم می ترسیدم تازه تو و گربه سیاهم که بودین نیازی به من نبود . ❤ الان بهت نیاز دارم . 🧡 باشه تریکس بیا حمله ور بشیم ....
❤ اکوما حتما تو گیر سرشه 🧡 من یک نقشه دارم ..... نقششو به دختر کفشدوزکی گفت . ❤ فکر خوبیه ...... روباه قرمز فلوتش را در می آره و صحنه ای می سازه دختر کفشدوزکی اونجاست زنبور ملکه💛 زود باشین برین بگیرینش ❤ نقشت خیلی خوبه
طلسم گربه سیاه از بین رفت ولی با طناب بسته بودنش با پنجه برنده طناب برید و فرار کرد . ❤ خب حالا عده ایشون مشغولن . چطوری به کلویی برسیم ؟ 🖤 گربه سیاه اومد سلام بر شما من باید برم چون زودتر به حالت عادی برمیگردم . ❤ باید فکر کنیم چطوری به کلویی برسیم .
❤ من یک فکری دارم باید به یک سمتی بکشونیمشون ولی چطوری ؟...... باید از گربه سیاه استفاده کنیم . گربه سیاه اومد . 🖤 خب نقشه چیه ؟ راستش .. صدایی اومد اون کفشدوزک قلابی بود . 💛 زود برین دنبالش . وایسا ببینم گربه سیاهم فرار کرده !
❤ نقشه اینه گربه سیاه تو اونا رو سرگرم کن تا من یک فکری درمورد اینکه چطوری به کلویی برسیم کنم . 🖤 باشه بانوی من . ❤ گردونه ی خوش شانسی ....
یک طناب حالا باهاش چیکار کنم ؟! 🧡 میخوای ملکه زنبور رو ببندی ؟ ❤ تو کاری کن ملکه زنبور از رو صندلی بلند شه 🧡 باشه ملکه زنبور من اینجام 💛 حالا به خدمتت می رسم ..... چی یک طناببب ! دختر کفشدوزکی گیره سر ملکه زنبور رو برداشت و شکست و آکوما اومد بیرون . ❤ دیگه شرارت بسه آکوما کوچولو . و آکوما رو گرفت . ❤🧡🖤 بزن قدش
ادامه در پارت بعدی است .....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (1)