
خب سلام دوستان اینم پارت سه فکر کنم حدود بیس بار این تستو گذاشتن همش میزد صفحه منقضی شد😑ولی خب بیخیال امید وارم اینبار منتشر شه
سلام دوستان قبل از اینکه بریم سراغ داستان میخواستم معذرت خواهی کنم چون من یه تست اشتباهی به نام چقدر جیمین رو میشناسی واقعا ببخشید من اونو منتشر نکردم گوشیم دست دختر خالم که بهش میگم آجی بود اون منتشرش کرد دیگه به بزرگی خودتون ببخشید🙇♀️🙇♀️🙇♀️
نکته الان ساعت هشت شبه و از زبان بی تی اس در خونه بی تی اس راستی من دوست ندارم به خونه بی تی اس بگن خوابگاه😑🙄 یاد خوابگاه دانشجوها میوفتم😶😶😶😶
هوپی سکوتو شکوند و گفت:کی میاد بازی؟ جین:چه بازی؟ هوپی:اسم و فامیل (حالا من نمیدونم تو کره همچین بازی هست یا نه ولی خب داستانه دیگه) جین:من نامجون:منم میام شوگا:حرفی ندارم😑 هوپی:یهنی میای؟ شوگا:حوصله ندارم میخوام با گوشیم ور برم پس نمیام😌😑 هوپی:باشه نیا خب بقیه چی؟
کوکی:نه بقیه نمیان مرسی جیمین:جان؟؟ وی:ببخشید؟ کوکی:شما باید با من بیان بیرون جیمین:کجا؟ وی:😶 کوکی:بیرون حوصلم سر میره جیمین:خب باشه من میام وی:منم میام کوکی:خوبه پس بیاین بریم لباسامونو عوض کنیم جیمین:باشه وی:بریم (از زبان نویسنده)کوکی و وی و جیمین رفتم دوش گرفتم و آماده شدن و رفتن پایین که برن🙂
خب توصیف لباس های کوکی(یه شلوار لی طوسی و یه پراهن آستین بلند بافت آبی و کفش های مشکی موهاشو زده بود پایین و حالت فر داشتن و یه پالتو بلند خردلی و ماسک و کلاه)(حالا کلاه یه چیزی ولی ماسک ای بمیری کرونا)توصیف لباس های وی(یه شلوار لی مشکی و یه بافت سفید یقه هفت و کفش های مشکی موهاشو زده بود بالا و ماسک و کلاه) توصیف لباس های جیمین(یه شلوار لی نشکی و یه هودی لش سفید و کفش های خردلی موهاشو زده بود بالا و ماسک و کلاه)
کلا دوست دارم توضیح بدم چی پوشیدن😌😁) جین:به به چقدر خوشتیپ شدین شوگا:کجا خوشتیپ شدن خیلی هم بی ریخت شدن(ببخشید قصد توهین نداشتم آرمی ها خودتونم میدونید داستان🙂🙇♀️) وی:تو هم هی بزن تو ذوقمون کوکی:حالا یه شوخی کرد دیگه شوگا عجب اعتماد به نفس بالایی داری که گفته من شوخی کردم خیلی هم جدی گفتم جین:بیخیال برین زود برگردین من یه شام خوشمزه میخوام درست کنم جیمین:آخ جون چیه؟ جین:🔪🔪🔪🔪🔪🔪 وی:خیلی خب فهمیدیم سورپرایزه نامجون:😅برین دیگه کوکی:باشه باشه خدافظ (بعد هرسه تاشون رفتن بیرون)
خب از زبان تو) (وقتی میگم از زبان تو منظورم همون آیلا هست دیگه) تو:اووووووف الی:چی شده؟ حوصلم سر رفته الی:منم میگم میای بریم بیرون تو:اره جون خودت بیا بریم بیرون الی:باشه فقط کجا بریم؟ تو:هرجا که پاهامون بردنمون الی:واااااااااا تو:وا چیه بیا بریم لباس عوض کنیم الی:باشه بیا بریم خب رفتیم لباس عوض کردیم و رفتیم پایین که دیگه بریم
توصیف لباس های آیلا (یه شلوار جین پوشیدم که سر رون هاش یه خورده پاره بود و یه بافت آستین بلند چسبونه زرد یقه اسکی موهامو بابلیسی کردم و یه کت بلند مشکی و یه کیف گردنی صورتی و کفش های صورتی اسپرت پوشیدم ) توصیف لباس های الی (یه شلوار جین و یه هودی مشکی لش موهامو دم اسبی بستم و یه جفت کفش مشکی پوشیدم) الی:بریم آماده ای تو:اره بریم
خب زدیم بیرون همینجور داشتیم میرفتیم اصلا خودمم نمیدونسم کجا برم اون موقع فقط راه میرفتم (از زبان کوکی) زدیم بیرون من نمیدونستم میخوایم کجا بریم فقط دلم برای سه نفری بیرون رفتن تنگ شده بود جیمین:خب آقای جانگ کوک داریم میریم کجا؟ وی:راست میگه گفتی وقتی رفتیم بیرون میگم کوکی:راستش خودمم نمیدونم جیمین:جاااااااان؟ کوکی:گفتم نمیدونم فقط دلم برای سه نفری بیرون رفتن تنگ شده بود وی:اره خیلی وقته ما سه تا با هم بیرون نیومده بودیم جیمین::خب اره راست میگین
کوکی: میگم فقط بیاین قدم بزنیمو بریم وبریم لب ساحل قهوه بخوریم جیمین:من موافقم وی:منم همینطور بریم (از زبان کوکی) رفتیم قهوه گرفتمو داشتیم به سمت ساحل میرفتیم (از زبان تو) تو:میگم بریم لب ساحل الی:اره بریم داشتیم همینجوری راه میرفتیم که یهو محکم خوردم به یکی
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
بچه ها من تا پارت 6 گذاشتم در حال برسیه😑
امید وارم زود منتشر بشه😊
به امید اون روز که پارت ها زود منتشر بشه 🖤🖤🖤
عالی بود🤩
بی بصرانه منتظر پارت بعدم😍
عمونجور که خودت اعتراف کردی😂کم نوشتی😂😂
سلام
عالی بود❤️
جای بدی کات کردی
منتظر پارت بعدی هستم
زود بذار
منتظرم
زود بذاری ها 🤗
یه سری به داستان من هم بزن 🌹
ممنون از تست خوبت 🌹