۱۰ سالگی دیوید⬅از زبان دیوید⬅اسم من دیوید پیترسونه.من و خانوادم در روستایی به نام دشت سرخ زندگی می کنیم.پدرم اسمش تامه.اون من یه دامداره.حیوان جادوییش یه توله سگ بود ولی الان توی مرحله دوم یعنی سگ هستش اما وقتی گرگا حمله میکنن به مرحله سوم میره یعنی یه یه سگ بزرگ و وحشی تبدیل میشه.مادرم اسمش رزیتاست.اون طبیب روستاست.مادرم خیلی مهربونه و خیلی به مردم کمک میکنه.به همین خاطره که مردم اونو خیلی دوسش دارن.حیوان جادویی اون یه عنکبوته و توی مرحله دومه.مادرم فقط از سمش برای داروسازی استفاده میکنه.
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
قشنگه داستانتا😘😘😘😘فقط یکم بیشتر بنویس
ممنان😆😆
عالیه داستانت😍😍😍
ممنون داداش😗😗😗😗
ج.چ 1 : نمدونم:)
ج.چ 2 : دوست داشتم یوز پلنگ باشه.
بسیار عالی👌❤️
ممنون عزیزم😘😘😘😘
بازم شراره دلارو دیوونه کرده🙆🏻♀️❤
مامانش موهاشو عروسی شونه کرده🙆🏻♀️❤
تستت عالی بود^^🖤
-این کامنت فقط جهت شادی دل سازنده هست🚶🏻♀️♥
مرسی😍😍😍
^^