ناظر جون لطفا منتشر کن
اعضا به همراه ات روی مبل نشسته بودن و سرگردون بودن که گوشی ات زنگمیخوره
ات:الو بله
پلیس:خانم لی ما دستگیرشون کردیم اگه امکان داره بیاید و شکایت کنیو ازشون
ات:بله الان میام
نامجون:چی شده
ات:دستگیرش کردن
ته:ماهم میایم
ات:آخه
کوک:آخه نداره
تو ایستگاه پلیس
ات:خوده عوضیشه آقای پلیس
ته سان:هه مشتاق دیدار خانم لی
ات:همچنین
ته سان:راستش رو بخوای عاشق بد کسی شدم
ات:درسته
ته سان پاشد و به سمت ات حمله کرد
اما حملش رو نصفه نیمه گذاشت اعضا به ته سان داشتن میرفتن که ات جلوشون رو گرفت .ات:هی عوضی امید وارم تو زندون به پوسی
ته سان:زیاد امید وار نباش
پلیس ها ته سان رو به سمت بیرون بردن تا به زن دون بره
ات"من تفنگم رو با
پلیس:نمیخواد خانم لی واسه امنیت خودتون و دوستاتون دستتون باشه
ات:ممنون
4 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
10 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)