
اینم از پارت 4😊😊😊 به خدا خودمو میکشم زود منتشر نشه😐😐😐😐😐 خب تو پارت3 جای حساس قطع کردم؟ 😬😁 خوب زیاد منتظر نزارمتون💜😊
از زبان ا/ت: بعد از حرفم به تهیونگ رفتم تو اتاق و درو اروم بستم یکم گریه کردم و بعد 5 دقیقه خوابم برد🛌🛌 از زبان تهیونگ: بعد حرف ا/ت واقعا تعجب کردم که گفتن اون کرده و رفت تو اتاق و درو اروم بست و هیچ اعتراضی نکرد!! واقعا چرا!؟؟!! برمیگردیم زمان حال: اعضا:شوگا چرا اونو زدی!!!؟؟؟ 😐😐😐😐😐😐 شوگا:دختره پرو میزنه تو گوش من😠😡 2 ساعت بعد...... کوک:من میرم ببینم این دختره چرا نیومده بیرون حتی شام هم نخورد!!؟؟😐😐 همه اعضا بجز شوگا:ارع برو👍🏻😐 شوگا:😐🙄 .....
از زبان کوکی: رفتم در زدم اما جواب نداد بعد که درو باز کردم مثل ی پیشی کوچولو خواب بود😊😊😊😍😍😍 چند بار اومدم بیدارش کنم اما بیدار نشد نفس میکشید اما بلند نمیشد!!! جیمین: کوکی چیشد؟؟!! کوک: بلند نمیشه😐😐😐 نامجون: یعنی چی؟؟؟ 😐 شوگا: همش الکیه🙄🙄 جیهوپ: ا/ت، ا/ت، ا/ت😐😐 جین: نکنه اتفاقی افتاده😐😬 شوگا: واقعا بیدار نمیشه؟؟!! 😐 تهیونگ:این بشر چش شده؟؟!! 😐😐 همه: با داد ا/ت😲😳🗣 شوگا: وای بدبخت شدم!!! 😣😢 کوک: چیکار کنیم؟؟!! 😳
جیهوپ: زنگ بزنید اورژانس 😐😲 تهیونگ: اوکی، اوکی👍🏻🏃 شوگا:ا/ت ببخشید 😢 غلط کردم😢😢 کوک:هیونگ تو دست خیلی سنگینه!!!😬 جیمین:راست میگه!فک کنم به خاطر تو اینطوری شده!🙄😐😳 تهیونگ: بچه ها اورژانس برنمیداره😐😐🗣🗣😣😣 شوگا: نه، نه
کوک: ساعت چنده؟؟؟!! نامجون: ساعت 3 شبه😐 کوک: 😐😐 از زبان ا/ت: من خوابم برد ولی بعد 15 دقیقا بیدار شدم بعد نشتم رو تخت سرم گیج رفت بعد هیچی نفهمیدم 😣وقتی بلند شدم کوک داشت ساعت رو میپرسید🗣 ا/ت: اینجا کجاست؟ شما اینجا چی کار میکنید؟ کوک: خواب بودی؟ تهیونگ ترسوندیمون!!! 😐😐🗣🗣 شوگا: گفتم همش الکیه ها😳🙄 ا/ت: من خواب نبودم! فک کنم قش کرده بودم😳😐 جین: وات؟ 😐😳 ا/ت: من بعد 15 دقیقه بیدار شدم و رو تخت نشستم بعدش سرم گیج میرف و هیچی نفهمیدم😣😬 تهیونگ: الهی😣😢 شوگا: ببخش منو که زدمت البته خوبت شد🙄 ا/ت: مشکلی ندارم😒 شوگا: قهری؟! 😐😳
ا/ت: 🙄😒 شوگا: لطفا وستیلاتو جمع کن و از اینجا برو! 🙄😒😠😡 اعضا: 😐شوگاااااا😐😐 ا/ت: نه فکر کردی میمونم پیش تو تو این خوابگاه؟؟!! 😠😡😒«با داد» شوگا: هری😒 از زبان ا/ت: وسایلامو جمع کردم اومدم لوازم ارایشیمو جمع کنم که همه اعضا بجز شوگا گفتن: ا/ت خواهش میکنیم نرو تهیونگ: واقعا ببخشید من الان به شا توضیح میدم همه چیزو👍🏻😢😣 ا/ت: نه من باید برم ا/ت: وسایلامو برداشتم از اعضا خداحافظی کردم شوگا تو دستشویی بود باهاش خداحافظی نکردم😒اون بایس من بود ولی ناامیدم کرد👍🏻😢😣 از زبان شوگا: اومدم بیرون دیدم همه دارن منو نگاه میکنن 😡😠😐ا/ت نبود شوگا: ا/ت کجایی؟! کوک:تو گفتی بره اونم رفت😒🙄 شوگا:😂😂😂 جین:خنده داره😠😡
شوگا: ارع خیلی با مزه بود 😂😂😂 نامجون: زهر مار دیگه باما صحبت نمیکنی!! 😒😒 شوگا:واقعا رفت؟؟؟!!😐😐 تهیونگ: ارع😢 شوگا: بهتر😂😒 همه رفتن رو مبل.......... بعد 30 دقیقه.... جیهوپ: من فک کردم ا/ت برمیگره!! 😐😢 تهیونگ: منم فک کردم برگرده😐😢 جین: 30 دقیقه گذشته عمرا برگردع!!! از زبان شوگا:گفتم شاید بخواد برگرده اما هنوز نیومده باید واقعیت رو بفهمم👍🏻
شوگا: بچه هاا اعضا: هان😒 شوگا: واقعا ا/ت زد تو گوش من؟؟؟!!! تهیونگ: نه اون بدبخت اومد دفاع منو بکنه من تا اومدم بگم من زدمت ا/ت بهت گفت من الان خعلی نگران اون هستم باید بریم دنبالش😢 شوگا: ای وااای!! بچه ها هم شما منو ببخشید هم ا/ت که معلوم نیست کجا از من قایم شده😢😢😢 از زبان ا/ت: پول نداشتم هتلم هم اعضا گرفتن جای خواب هم نبود برای همین تا صبح قدم زدم که ی صدای بوق شنیدم بعد هیچی نفهمیدم😣😣😣 از زبان اعضا: رفتیم دنبال ا/ت داشتیم میگشتیم که ی دختره داشت راه میرف و ی ماشین زد به دختره😳😳 شوگا: ب، ب، بچ، ه، ها، او، اون، ا، ا/ت، نی، ست؟؟!!😢😢😣😣😲😲 جین: ارع فک کنم خودشه😲😲 همه دوییدن سمت اون دختره وقتس دیدن ا/ت هستش سریع شوگا بغلش کرد و ی ماشین گرفتن راه افتادن سمت بیمارستان
.................... ..... کوک: ا/ت رو بردت تو ی اتاق 20 دقیقه گذشت هیچ خبری نبود😢😢 تهیونگ: شوگا همه اینا تقصیر توعه ی کاری کردی قش کنه بعد هم ماشین زد بهش برات متاسفم اسم اینو میزاری دوست داشتن(با داد گفت) 😠😡😡😠 شوگا: 😢😢😢حق داری هرچی بگی حق داری😭😭 جیهوپ: بچه ها دکتر اومد بیرون!!! دکتر: خوب چی باید بگم؟! نامجون: یعنی چی؟! دکتر: نمیدونیم زنده بمونه یا نه!! شوگا افتاد رو زمین و مثل ابر بهار اشک می ریخت😭😭😭😭😭😭😭 بعد پرستار اومد گفت اقا دکتر اقای دکتر لطفا زود بیاید حال بیمار خوب نیست!!!!! 😲😲
خب اینم از پارت 4😊😊😊😊 خوب بود یا نه😊🤗
کامنت فراموش نشه که میکشمتون😊🤗😂 راستی تو کامنت ها بگید که به نظرتون ا/ت زنده میمونه یا نه؟؟!! چه اتفاقی برای شوگا و اعضا میوفته؟!!! 😢
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاشقش شدم وای آره زنده میمونه 😍😍😍😍😍🤗😍😍😍😍😍😍😘😘😘😗😗😗
حالم خوب نیس
منو بردن icu ؟
بلی بلی😂💔😐🔪
😢 بایس من زد تو گوشم ؟
مرتیکه فیتیشی ، عررررررر . ولی دستان آسمانی اون بهم خورده پس عردررررررر خیلی خوشحالم
بایس خودمم هس😐😂💔🔪
ارع دقیقا💜
ممنون🥳💜🙂
خیلی داستانت قشنگ بود ❤❤❤
بی صبرانه منتظر پارت بعدیم😘😘
مرسی🙂💜
کی میاد
نمدونم💔😐
عالی بود، من بیش از حد منتظر پارت بعدم🤩😢
در مورد سوالت، به نظرم ا/ت زنده نمی مونه، من دوست دارم زنده بمونه ولی خیلی از نویسنده ها دوست دارن ما بد بخت ها رو اذیت کنن،😭😭، و اعضا هم نمیدونن😭😭😭😭😭😭😭
من الان یه داستان خوندم😭😭اشکم رو در آورد و الان اصلا حالم خوب نیست
داستان صدای عشق را می شنوم از K.K😭😭😭😭
مرسیییی💜💜🥺🥺😍😍😍😍😘😘😘😘😘
ارع ولی من زیاد جای حساس تموم نمیکنم🙂🙂🙂
بی صبرانه منتظر پارت بعدیم تورو خدا زودتر بذار خواهش میکنم 🥰🥰🥰🥰🥰🥰 خیلی داستانت عالیه حرف نداره ❤️🙏
مممنننننون💜💜💜💜💜
تا پارت اخر گذاشتم😐💔
خیلی خوب بود💝💝
ممنون💜💜
واییی خدایا . حتما ادامه داستان رو بزاری منتظرم 🤩🤩
عالیییییی بودددد 😍😍🤩🤩🤩😍😍😍😍👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻👍🏻🥰🥰🥰🥰
ممنون باشه گلم😍🎉💜