
هلو اینم داستانم از هوپی جون😊😊 این پارت: اولین روز.....
اسمت ا/ت اس : وضعیت مالی خیلی خوبی نداشتیدم مجبور شدیم خونمون رو عوض کنیم و به یه جای دیگه بریم یه جایی دور افتاده در کره اما قشنگ مامانم منو به یه دبیرستان (۱۸ سالته)جدید ثبت نام کرد و بعد ما رفتیم خونه و وسایلو چیدیم بعد خوابیدیم روز بعد.......
مامان_ا/ت دیرت شد برو مدرسه تو هم حاضر شدی موهاتو بالا بستی و یه لباس با کراوات و دامن پوشیدی رفتی مدرسه و خودتو معرفی کردی بعد نشستی پیش بغل دستیت ا/ت: سلام دخترخانم(😐) اسمت چیه؟ دخترخانم(😐) : اسمم سی اِ هستش خیلی قشنگه 😍 معلم یه سوال رو تخته نوشت بعد گفت کسی می تونه حلش کنه؟ تو و یه پسره دستتونو بالا برید معلم تورو صدا زد پسره یه جوری نگات کرد (تو خیلی باهوش بودی) بعد حل کردی معلم: افرین عزیزم تو خیلی باهوشی☆_☆
_ممنون زنگ تفریح خورد و تو رفتی توی حیاط سی اِ : بابا دمت گرممممممم اون پسره نزدیکت شد و یغتو گرفت _ فک نکن می تونی جامو بگیری حلت داد و خودش با دوستای لات و لوتش رفت سی اِ ولش کن کلا اینجوریه زنگ خورد و تو از مدرسه رفتی بیرون
بعد هدفونم رو گذاشتمو داشتم می رفتم توی خیابون (یعنی داشتی تصادف می کردی)که یه پسره که صورتش مثل خورشید نورانی و جذاب بود منو گرفت دستمو گذاشتم روی گلوشو دستمو به کمرش قفل کردم بعد دو ساعت همو نگاه کردیم( کره ایا این جورین دیه😑😐😐)بعد دستمو برداشتم اِم خیلی ممنون♡♡ _خواهش می کنم بعدم رفتم خونه با فکر اون ♡
مامان_ چطور بود خوش گذشت؟ عالییی بودددددد😍😍😍 _خوشحالم که خوش گذشت بهت _تو(😄) بعدم خوابیدمو صبح روز بعد....
رفتم مدرسه بعد دوباره سی اِ رو دیدم همه داشتن راجبم حرف می زدن😍😄 خانم اومد تو بعد گفت بچه ها دانش اموز جدید داریم بیا تو من هم سرم رو میز بود _سلام من جیهوپ هستم من سرمو برداشتم خانم _جیهوپ می تونی بری اونجا بشینی داشت می اومد که یهو دیدمش ا/ت : عه تو!(اون پسره که نجاتم داده بود) جیهوپ: سلام:) لپام گل کرد رفت نشست سر جاش بعد معلم یه سوال سخت پرسید و من دستمو بردم بالا با اون پسره بعد دوباره من رو گفت رفتم حل کردم زنگ خورد اون پسره دوباره اومد سمتم خواست بزنتم که جیهوپ......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عاجی چرا پارت بعدو نمیزاری پیر شدم 😿
شاید باورت نشه هنو ننوشتم💔😐
چون من برم تو گوشی بابام می گه گوشیو میگیرم ازت تا اخر ۱۳
اهان چقد بد عاجـیـ :(💔
ولی یه سوال الان چطوری جواب منو دادی ؟ 😐😹
فک کنم شب بود میرم زیر پتو کسی نبینتم😹😹😹
الان ۳ اسلایدشو نوشتم فقط😐💔
اهان ://😹💕
واییی عاجی عالییییی بود^-^👑💜
بی صبرانه منتظر پارت بعدیم •-•🧁
🙂🙂🙂
اجی
پروفایلت خوشملع از کجا دان کردیع؟&♡🥺❣️💫
جوابم نمی اد😑😐
مهم نی 🍭🎶
ولش کن
عـالـیــ بـود💜⛓🍓🌻
😚😚
اول آرمیا اومدن شروع کردن یکیشونم که شروع کرد تو بودی😐😐😐😐😐
بانی جان میخوای هنوز فردا بنویسی عزیزم یه فکری به ماهم بکن
🤣😂😂😂😂😂😂😂😂
پارت ۳ و ۴ برسی
۵ هم تکمیل
۲ تا تست هم دارم تازه!
بعله😌😌😌😙
وقت نمی کنم هی داستانتو بخونم شت تو این زندگی
برعکس من من اینقدر علافم نظرات تست های دیگه رو هم میخونم اما ادامه داستان رو نمینویسم . شت بر من نه بر تو 🤦♀️🤦♀️
😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
😐
تو تست منو عاجیام چرت و پرت نگو فهمیدی؟😠😡😡😡
داستان جدیدت عالییی💜🌌
پارت بعد موخوام
میشه از جین هم بسازی یا ته🙂
خیلی قشنگههههه عاجی🌌💜
🍓🍓باشه
ولی توی داستان عشق غیر ممکن پارت ۳ و ۴ خیلی جین حضور پرنگی دارع😘
عالی بود عاجی پارت بعددددد •-•💜
چشم 😽🍓😻
خیلیییییییییییی خوب بود
😄😄😄😙خوشحالم اینطوری فک می کنی
ممنون