ماجراجویی در پاریس فصل 4 قسمت 5 رییس باب

باب : هاک ماث خیلی وقته ندیدمت هاک ماث : خب بگو چیکارم داری نقشم خوبه؟؟ باب : عالیه هاک ماث عاقل شدی فهمیدی باید در برابر لیدی باگ چه کار کنی فقط ازت یک گله دارم هاک ماث : چه گله ای ؟ باب : چرا بانیکس را کشتی با این کارت خیلی صدا در آوردی هاک ماث : ببین من نکشتمش بفهم باب من نکشتمش باور کن راست میگم باب : باشه پس اگر تو نکشتیش که کشتش ؟؟؟؟؟؟ هاک ماث : نمی دانم ..............

مرینت : هنوز تو شوک مرگ بانیکس مانده بودم بقیه بچه ها هم همینطور اصلا نه کل شهر تو شوک رفته بودند بنابراین یک هفته مدارس را تعطیل کردند تو خانه نشسته بودم آدرین با کاگامی کم بود مرگ بانیکس هم بهش اضافه شد آآآآآآآه

در همین حال : XY ( رقیب جگد استون ) گفت : سلام باب باب گفت : صد بار بهت گفتم من رو باب صدا نکن بابا صدا کن اسم کوچکم بابه نفهم XY گفت : حالا چه فرقی می کنه ؟؟؟ باب گفت : خیلی هم فرق می کنه باید با بزرگترت درست صحبت کنی حالیته ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ XY گفت : چشم باب .. یعنی بابا باب گفت : آباریکلا

باب : خب پسر جون پولم آماده است ؟ XY : باب ....... یعنی بابا اولا کی تا حالا از بچش پول گرفته دوما اگر از بچه اش پول گرفته خودش بد بخت بوده شما که با پولتون میتونین فرانسه را هم یک جا بخرید دیگر به پول من چه نیاز دارید باب : حرف نباشه حساب حسابه کاکا برادر همین پولی که میگی من دارم از منه میفهمی چون من رو آن آهنگ های مسخره ات سرمایه گذاشتم حالیته دیگه

باب : جالا سهمت را بده XY : چشم و بعد سهم پولش را داد

در همین حال : یک مهندس داشت خانه ای را که خیلی زحمت کشیده بود را می فروخت ولی فرد خریدار هی عیب می گرفت و آخر خریدار نخرید مهندس خیلی نا راحت شد و بعد آکومایی شد

هاک ماث : مهندس شرور من به تو قدرتی می دهم که هر ساختمانی را میخواهی بسازی یا نابود کنی فقط ازت میخواهم معجزه گرای کت نوار و لیدی باگ رو برام بیاری مهندس شرور : حتما هاک ماث ممنونم

بعد مهندس شرور چند خانه را خراب کرد تا لیدی باگ و کت نوار رسیدند بعد مهندس شرور یک عالمه قطعه تیز درست کرد و به طرف لیدی باگ کت نوار فرستاد هر دو همه را جاخالی دادند و همینطور هی ادامه پیدا می کرد

بعد که لیدی باگ خیلی خسته شد از گردونه خوش شانسی استفاده کرد بعد یک سپر بسیار محکم در دستش قرار گرفت بعد نقشه اش را به گربه گفت : کت ببین من تو را پشتیبانی میدم تو برو آن نقشه مهندسی را نابود کن حتما در آن آکوما رفته کت گفت چشم بانوی من

بعد لیدی باگ با این نقشه برد بعد کت نوار گفت : حالت خوبه لیدی باگ ترو خدا ناراحت نباش لیدی باگ با لبخند گفت : ممنونم کت خوبم کت گفت : بانوی من میشه امشب باهام شام بخوری لیدی باگ گفت : پیشی دیگه پر رو نشو کت یک لحظه ناراحت شد اما بعد که لیدی باگ ادامه اش را گفت خوش حال شد : عیبی نداره پیشی امشب باهم شام میخوریم

ممنون نظر فراموش نشه این قسمت پندی براتون ندارم ببخشید