اینم پارت دو ناظر جان عزیزم لطفا بزار این بره
دیدیم یه نامه روی میزه خوندمش که اون پیرزنه بود گفته بود که با دخترش رفته مسافرت و دیگه نمیاد ومنم خر زوغ شدم پریدم بقل داداشم بلند گفتم هورا این خونه مال ماشد داداش گفت ارومتر کرم شدم
بعد کلی برنامه ریزی دیدم یه پیام اومد رعیس گفته بود منو چان رو میفرسته که بریم با ماشین تاکنسرت بی تی اس برای گریم منم خوشحال بودم ولی عجیب بود منو چان؟ بعد رفتم خوابیدم ..
با الارم بیدارشدم که دیدم ساعت دهه!
سریع لباس پوشیدم که دیدم یه شماره ناشناسه جواب دادم گف :
سلام خانم ا/ت؟
:بله بفرماییید
سلام منم چان وو من از این به بعد همکارتم پس ناراحت نباش اصلا من مثل اونا نیستم
ا... مممم خو.. ب خوشحالم که اینطوره بعد دوییدم تا رسیدم موهاشون با چان بود صورتشون بامن بعد که تموم شد منو چان باهم کلی گفتیم خندیدیم ( جاتون خالی😂)
بعد بلند شدم رفتم سمت کمد دیدم چان پشت سرمه برام هدیه داد گفت اگه اون روز رفتارم بد بود ببخشید چون یکی از دوستام ایرانی بود ومرد منم کلی ناراحت شدم وقتی تورو میبینم یاد اون میوفتم
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
ممنونم عزیزم
پارت بعد چیشد
فکر نکنم کسی خوشش اومده باشه
اتفاقا من خیلییییی خوشم اومد بزار ول حمایت بقیه تو تلاشت کن تا موفق بشی:)🥺🤍 من از داستانت حمایت میکنم عالیههع
کاربر گرامی تست شما لایک شد و یک کامنت بی محتوا به تعداد کامنت های شما اضافه شد
یه همچین بچه خوبی نباید پین بشه؟😔🌱
مرسی فالویی
فالوم کنید بک میدم 🌹
فالوم کنید بک میدم 🌹
فالوم کنید بک میدم 🌹
فالوم کنید بک میدم 🌹
فالوم کنید بک میدم 🌹