9 اسلاید صحیح/غلط توسط: j_hope انتشار: 4 سال پیش 121 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام دوستان ممنون میشم حمایت کنید.راستی این داستان بیشتر در مورد جیهوپ هست اما همه اعضا توش نقش دارن و عاشق میشن و ...
توضیح:داستان در مورد دختری به نام جینهو هست که24سالشه و پزشک بخش قلب هست.با اینکه خودش مشکل قلبی داره و همیشه غمی تو سینشه و میریم که با اون اشنا بشیم
صبح شده بود،جین هو از خواب پا شده بود و مشغول حاضر شدن بود.داشت لباسش رو میپوشید که قلبش تیر کشید.دستشو رو قلبش گذاشت و با درد لباس پوشیدنش رو ادامه داد.از خونه اش خارج شد و با تاکسی به سمت بیمارستان رفت.
نیم ساعت گذشت،جینهو داشت به اهنگ ماما از جیهوپ گوش میداد(جینهو ارمی بود اما از اون دخترای غش و ضعف کن نبود و فقط در حد اهنگ گوش دادن ارمی بود).این اهنگ رو خیلی دوست داشت.
راننده:خانم رسیدیم
جینهو با صدای راننده به خودش اومد.پول رو حساب کرد و وارد بیمارستان شد.
با ذوق لباس پزشکیش رو پوشید و به سمت اتاق سانگ هی شد.فکرش رفت سمت یک سال پیش.
اینی که الان میگم تو ذهن جینهو میگذره:
یک سال پیش،زمانی که دیگه داشتم دیوونه میشدم و عذاب وجدان میمردم.سانگ هی،یک دختر 8ساله منو نجات داد.یادش بخیر.
(سانگ هی یک دختر 9ساله زال هستش که به دلیل بیماری قلبی یک سال در بیمارستان بستریه و پزشکش جینهو هست.اون دختر فوق العاده باهوشیه و به جینهو کمک کرد تا غمش کمتر بشه و افسردگیش بهتر بشه)
جین هو وارد اتاق سانگ هی شد.
سانگ هی:جین هوووو بالاخرهههه اومدیییییی.برات خبرای جالبی دارمممم.رو یکی کراشششش زدم ازم 15سال بزرگتره ولی اشکالییی ندارههه
جین هو:وای دختر من همسن تو بودم تازه فهمیدم شوهر یعنی چی.کراش چی؟رو کدوم بدبختی زدی؟
سانگ هی با لبخند و ذوق گفت:کوک از بی تی اس وووییی نگاه چه جیگریه
جین هو شماش گرد شده بود نمیدونست به سانگ هی بخنده یا دعواش کنه.گفت:دختر تو از الان چه چیزایی بلدی.یادم باشه هروقت عاشق شدم بیام پیش تو مثل اینکه بیشتر از من میفهمی.
سانگ هی با زبون درازی گفت:معلومه من عشق شناسم کسی عاشق بشه در جا میفهمم😂😂
جین هو سرشو با خنده تکون داد و از اتاق سانگ هی خارج شد.یهو ی پسر با ترس اومد پیش جینهو.قیافش خیلی اشنا بود .گفت:
ببخشید دوست ما قلبش درد گرفت اوردیمش بعد اومد برای معاینه.کجاست؟؟
جینهو:کدوم پسر؟کجاست؟اسمشو بگین پیداش کنم ببینم کجاست.
پسره گفت :اسمش کیم سوک جین هست.
جینهو یهو متوجه یه چیزی شد.سرشو بالا اورد و دید عههه این پسره که کیم نامجونهههه.ولی به روی خودش نیاورد چون همونطور که گفتم دختر غش و ضهف کن نبود.
دنبال اسم کیم سوک جین گشت و اتاقشو پیدا کرد.
جینهو:اقا پیداش کردم با من بیاید بریم پیشش.من معاینش میکنم.
با هم رفتیم اتاقش.جین سرشو بالا گرفت و جینهو اونو دید .واقعا خوشتیپ بود.
جینهو اون رو معاینه کرد و هیچ اثری از مشکل ندید.تعجب کرد.
یهو جین در گوش نامجون ی چیزی گفت و نامجون با چشمای گرد شده به جین نگاه کرد و زیر لب گفت باورم نمیشه.
همون موقع جینهو گفت:افا من مشکلی نمیبینم مطمعنید قلبتون خیلی درد داره؟
نامجون با پوزخند به جین گفت نه خانم مشکلی نداره.
جین گفت:نههه خواهش میکنم منو بستری کنید بطفا خواهش میکنم.
جینهو حسابی تعجب کرد.همون موقع ی پسر با ترس اومد تو و داد زد
جین چت شدددد هیونگگگگگ هان؟؟؟؟؟
جینهو نگاهی به پسر کرد.شناختش اون جونگ هوسوک بود.خواننده بی تی اس.
جیهوپ به جین هو نگاهی کرد.تو چشماش اشک بود.جینهو یهو انگار یه جوری شد انگار داشت ذوب میشد.گفتش من دیگه باید برم .اقای جین شما مشکلس ندارید میتونید برید.وقت بخیر.
سریع خارج شد از اتاق و به سمت دستشویی رفت قلبش تیز میکشید واقعا درد داشت داشت بیهوش میشد ولی نمیخواست بیهوش شه.خودشو با بدبختی رسوند به اتاق دکتر جونگی.دختر خوبی بود و پزشک خوبی بود.داشت با نامجون و جیهوپ در رابطه با ترخیص جین میگف.همون موقع جین هو طاقت نیاورد و چشماش بسته شد
جیهوپ و نامجون و جونگی با نگرانی سرشونو به طرف جینهو برگردوندند.جیهوپ اومد پیشش و اسمشو صدا زد خواست بقلش کنه و بزارتش رو تخت که جونگیم فریاد زد :نههه،تو اینجور شرایط نباید تکونش بدی تا بهوش بیاد.قرصاش رو میخواد الان اینجا نیست.یکیتون بره اتاق 13.یه دختر زال اونجاست قرصای جینهو پیش اونه.بدوییین
جیهوپ سمت اتاق 13دوید و در رو باز کرد دختر بچه مو سفیدی رو دید سریع داد زد:قرصای اون دکتره چین؟اسم دکتره رو نمیدونست.به سانگ هی گفت:
همون دکتره که موهاش مشکیه قدش بلنده و ظاهرا مشکل قلبی داره.
سانگ هی داد زد:مگه چش شده؟؟؟قرصاش بالای تختمه.
جیهوپ قرصارو برداشت و دوید.سانگ هی هم پشت جیهوپ.وقتی برگشتن یکی از قرصارو بهش دادن و بعد پنج دقیقه بهوش اومد.جینهو وقتی اون همه جمعیت رو بالا سرش دید سرشو بالا اورد.
اونجا دکتر جونگیم بود و نامجون و جیهوپ و سانگ هی .
جینهو:چه اتقاقی افتاد؟من یادمه قلب من،،یهو سکوت کرد.گفت یعنی قلبی که توی بدنمه درد گرفت چه اتفاققی افتاد؟جیهوپ متوجه حرفش نشد.یهو جین اومد تو اتاق وقتی جونگیم رو دید دست پاچه شد.نامجون پوزخند زد.
2ساعت بعد:
حال جینهو بهتر شد.جین و نامجون از بیمارستان رفتن ولی جیهوپ موند.
جینهو رفته بود اب بخوره حالش جا بیاد و همون موقع جیهوپ از فرصت استفاده کرد
رو به سانگ هی گفت:
منظور دکتر جینهو از اون حرفش چی بود.قلبی ک توی بدنمه.؟
سانگ هی با لبخند ناراحتی گفت:باشه بهت میگم ولی من انقدر نگران جینهو بودم که متوجه نشدم شما بی تی اسید.هعییی چرا از نامجون و جین امضا نگرفتم،،اشکال نداره ولی جیهوپ تورو ک دارم میشه برام اینجارو امضا کنی؟؟ممنونم راستی دفعه بعد اومدی کوک رو بیار.
جیهوپ با لبخند دفتر سانگ هی رو امضا کرد و گفت باشه کوک رو هم میارم.راستی نگفتی؟
سانگ هی گفت:وقتی که جین هو دبیرستان بود یه دختر خیلی سرزنده بود و فقط ی مشکل داشت،بیماری قلبی.اما با وجود بیماری اصلا کم نمیاورد.اون ی همکلاسی داشت به اسم جونگهیون.اون پسر جذاب مدرسه بود همه دوستش داشتن.جونگهیون عاشق جینهو شده بود و از اون خاستگاری کرد.اما جین هو با پرخاش به اون گفت که اون رو دوس ندارع و علاقه ای ب عشق بازی نداره.
گذشت و گذشت زمانی که دیگه حال جین هو انقدر بد بود که دکترا ازش قطع امید کردن و گفتن تنها راه بهبودیش پیوند قلبه ولی اون زمان کسی نبود.تا اینکه جونگهیون قلبش رو به جینهو داد و خودش مرد.وقتی جین هو این موضوع رو فهمید افسردگی شدید گرفت و عذاب وجدان گرفت که اون با بدی با جونگهیون رفتار کرد و اون جونشو برآی جین هو از دست داد.جین هو حتی انقدر حآلش بد بود که داشت خودکشی میکرد.ولی به خاطرمن از این کار منصرف شد.البته این موضوع هارو جونگیم به من گفته چون همکلاسیشون بوده.با ذوق گفت از وقتی بخ اینجا اومدم سعی کردم جینهو رو شاد کنم و تا حدودی موفق هم شدم
در راه برگشت نامجون و جین:
نامجون داشت به صحبت جین تو بیمارستان فکر میکرد.رو کرد به جین و گفت:تو واقعا میخوای بیمارستان بستری بشی چون میخوای دکتر جونگیم رو هر روز ببینی؟خب اگه دوسش داری برو بهش بگو.راستی چجوری باهاش اشنا شدی؟
جین با خجالت گفت:خب راستش میترسم بهم بگه نه.و اینکه اون رو تو پارک دیدم و تعقیبش کردم و فهمیدم دکتره.خیلی تزش خوشم میاد نامجون.مثل خودم اشپزیش عالیه و خوشتیپه
نامجون با خنده و تعجب گفت:
تو از کجا این همه اطلاعات ازش داری هان؟
جین بیشتر خجالت کشید و گفت:خب نمیدونم چجوری بگم اخه من چند روزه تعقیبش میکنم تقریبا میدونم چجور ادمیه البتهه اون منو نمیشناسه نمیدونه من خواننده ام
خیلی ممنون از همکاریتوم و خوندنتون کامنت بدید برام مرسی
چالش:
بایست تو گروه کیه؟
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
چااش : کوک . جیم . هوپ
چه عالی😢💜💜💜
خبی خوبه حتما بعدی و بزار
حتما.اگه تستچی بزاره😂
مرسیییی❤❣❤
بایسم جین و جیهوپه
خواهش میکنم😀💜
عااالییی محشرررههه😍😍 حتما ادامه بده
مرسی بابت انرژی چشم حتما