اومدم با پارت اول داستان قسمت قبل مقدمه چینی بود و قول میدم فصل هاشو زیاد کنم
از زبان عمو اسکوروچ : بچه ها گلومگولد دشمن دیرینه ی من میخواد با موشک هاش عمارت مارو نابور کنه نباید بزاریم این اتفاق بیافته ( لویی در حال انجام کار همشگیش نوشیدن نوشابه است دویی که هواسش نیست وبی و هویی هم با دقت دارن گوش میکنن البته وبی با ذوق ) لویی : تموم شد ؟ عمو اسکوروچ : بله ، جایرو جایرو : بله قربان عمو اسکوروچ : لطفا دیوار ضد گلوله برامون بساز تا از حمله گلومدگولد جلوگیری کنه جایرو : باشه ( جایرو همون دانشمنده هست نمیدونین برین تو فیلیمو سرچ کنین داستان اردک ها از فصل ۱ تا فصل ۳ نگاه کنید فصل۳ فقط تا قسمت ۱۵ اومده )
بچه برای یه ماجراجویی دیگه آماده این ؟ هویی و وبی و دویی : بله بله بله لویی : اه من که اصن حوصله ندارم ولی برای گنج آماده ام 😏🤑
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
عالی منم یه داستان گذاشتم توی بررسیه
ممنون منتشر شد حتما میخونم روژان جون من عاشق تستاتم چیزای خوبی میزاری