
های حالتون چطوره؟ اینم پارت جدید با کمی تاخیر...
بعد از اون شب دیگه کسی جیها رو ندید همه ناراحت بودن ولی هیچکس مثل بکهیون اضطراب نداشت دیگه اون پسر مغرور و خودشیفته نبود مثل یه بچه ای شده بود که مامانش رو گم کرده بود هوم شاید این حرف که میگن تمام عاشقا اولش همو اذیت میکنن درست باشه ولی این وسط تکلیف یونگی چی میشد چرا همیشه اون باید قربانی میشد. چی در انتظارشون بود داستان اونا قرار بود پایانش تلخ باشه یا شیرین؟
دو سال بعد توی این مدت خیلی ها تغییر کردن و حوادث زیادی رخ داد پلیس هر چقدر گشت نتونست جیها رو پیدا کنه برای همین ورود به اون جنگل رو ممنوع کردن. از اون روز به بعد دیگه کسی یونگی رو ندیده بود از دست دادن دوباره ی عشقش ضربه ی بدی بهش وارد شده بود نیاز داشت تنها باشه ولی مدت این تنهایی مشخص نبود بکهیون هم سعی میکرد پشت لبخندش درد هاش رو پنهان کنه اما چقدر میتونست به این کار ادامه بده اونم حق داشت عاشق بشه و به زندگی با عشقش در اینده فکر کنه
تهیونگ هم همراه با یونا برای فراموش کردن این اتفاقات رفتن آلمان فقط مونده بود جیمین یک روز یه اتفاق عجیب افتاد که سرنوشت همشون رو عوض کرد
از زبان جیمین:(به منظره ی روبه روم خیره شدم همچی از اینجا شروع شده بود اگه اونشب من هم اونجا بودم اینجوری نمیشد غرق در خیالات بودم که با صدای یکی به خودم اومدم برگشتم دیدم بکهیون کمی عقب تر از من کنار ماشینش ایستاده. گفتم:تو اینجا چیکار میکنی؟ گفت:این سوالیه که من باید از تو بپرسم گفتم:خب من اومده بودم اینجا پیش یکی از فامیلامون بعدش داشتم قدم میزدم که رسیدم به اینجا (مثلا ما هم باور کردیم😐😂) گفت: توی دروغ گفتن هیچ مهارتی نداری اون وقت من موندم چه جوری قلدر دبیرستان بودی😑
گفتم: خودم میدونم به روم نیار😐. راستی حالا که اینجایی میخوام یه حقیقتی رو بهت بگم فقط ازت خواهش میکنم که بزار اول حرفام تموم بشه بعد هر چی خواستی بگو. گفت:باش. گفتم:راستش اون کسی که اون بلا رو سر جیها آورد رو من میشناسم. گفت :چییییییی اون وقت تو این رو الان باید به من بگی. گفتم:هی نزن زیر قولت. گفت:پوف خیله خب حالا اون کیه؟. گفتم :خب اون....
خب اینم از پارت جدید امیدوارم که دوست داشته باشید 💜 شرایط برای پارت بعدی 10 کامنت/ 20 لایک
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
پارت بعدی رو میذاری یا پارتتتتت کنم
به زودی میزارم
توروخودددددددددااااااااااا بعدیووووووووو بزارررررر وگرررنهههههه بعدیتتتتتتتتتتت میکنممممممممممممممممم
چرا داستان به این خوبی رو ادامه نمیدیییییی؟؟؟؟
دادا نه و میزاری یا نهت کنم😐 دققققق کردممممممممممممممم😐
همینی که این گفت 👆🏻💀
ـ لیسا
لایکارو وللل کننننن مننننن پارتتتتت بعدددد میخاممممممم 😐
۱۰
۹
۸
۷
۶
۵
۴