❤لیدی باگ و کت نوار❤۴۰❤

سلام اینم پارت ۴۰ ناظر جون منتشر کن.

سلام برو بعدی

(نکته: رفتن پایین صبحونه خوردن و بعد حاضر شدن و بعد الان دارن میرن مدرسه) مرینت: آدرین امروز دلشوره دارم پس از من دور نمیشیا باشه؟ آدرین: چشم پرنسس من😍 (نکته: رفتن تو کلاس خانم بوستیه درس داد و اومدن بیرون تو راه برگشت بودن که یهووووووووووووووووووووووووووو یه صدای بووووم اومد (نکته: اون صدای سنتی مانستری بود که مایک درست کرده) آدرین: بانو وقت تغییر شکله😍 مرینت: آره و میرن تو یه کوچه ای و میگن آدرین: (پلگ پنجه ها بیرون) مرینت: (تیکی خال ها روشن) و میرن و میبینن اون یه هیولا گندس

(نکته: اون غول مثل قسمت آخر فصل ۴ هست) لیدی باگ: یا خدا این دیگه چیه🤔؟ کت نوار: بانوی من😍؟ لیدی باگ: جونم پیشی 😍 کت نوار: مگه تو الان همه معجزه گر ها رو نداری🤔؟ لیدی باگ: چرا همشون رو دارم😏 کت نوار: خب پس این غول گنده از کجا اومده🤔؟ لیدی باگ: نمیدونم کت نوار: یه دقیقه وایسا این یک توهم نمیتونه باشه پس ...... یه ..... سنتی مانستره لیدی باگ: آره ولی من معجزه گر طاووس رو دارم کت نوار: نمیدونم و بعد میرن باهاش میجنگن لیدی باگ: کمک لازم داریم کت نوار: تو برو بانوی من سرشو گرم میکنم برو لیدی باگ: باشه من رفتم

و لیدی باگ بعد از چند دقیقه برگشت و دید که .... کت نوار از خستگی نمیتونه تکون بخوره و اون غول یه مشت محکم به کت نوار میزنه و یه ماشین هم بر میداره و هی میکوبه تو بدن کت وقتی لیدی همچین صحنه ای رو دید گفت: (لاکی چارم) (یا همون گردونه خوش شانسی) و بعد یهوووووووو غول محو شد لیدی باگ: کجا رفت خب حالا اشکالی نداره و بعد گفت ریناروژ تو معجزه گر بچه ها رو بگیر و بعد به من بده ریناروژ: باشه لیدی باگ . و بعد لیدی میره سمت کت و میبینه که .................

کت نوار غرق در خونه لیدی باگ:😨 کت نوار؟ کت؟ پیشی؟ 😭😭 دیدی گفتم که خوابم یه چیزی هست نباید تو رو از خودم دور میکردم پیشی؟ لطفاً چشاتو وا کن به خاطر من لطفاً 😭😭😭😭😭😭 کتتتتتتتت چشمایییییییی قققشششننننگگگگ تتتتووووو باااازززز کننننن بههههه خااااطططررررر منننننن 😭😭😭 (ترجمه: کت چشمای قشنگ تو باز کن به خاطر من) و بعد ریناروژ میاد و اون صحنه رو میبینه 😨😨 و لیدی باگ معجزه گر ها رو ازش میگیره و یاد یه چیزی میوفته که اون ..........

تموم شد خداحافظ