ناظر عزیز و محترم لطفا منتشرش کن و لطفا گزارش نشه🙏🏻🌻
در را نبستم که صداشون رو بشنوم
ادرین:کارا توهم ميخواي بياي؟
_اره واقعا بيام؟البته من اخلاق س.گ.ی اون رو نميتونم تحمل کنم.
_کارا.مری اخلاقش خوبه ،بي احترامي نکن.
_حقيقته ميرم حاضرشم
ادرین اومد داخل اتاق،همونطور که دکمه هاي کتم رو ميبستم جلو رفتم و گفتم:اگه اون دختر عموت بيا من نميام.
ادرین اروم گفت:اِ..اين بچه بازيا چيه؟
گفتم:اصلا امروز صبح با تا.پ داخل اشپزخونه چيکار ميکرد؟
_فکر کرد امروز مامان مرخص ميشه اومده بود عيادت.
ز.ه.ر خندي زدم و گفتم:نميتونست زنگ بزنه؟
اددین:گ.ن.ا.ه داره طفلک.
به در اشاره کردم و گفتم:شوخي ندارم..اون بياد من نميام...ميري بهش بگي بره وگرنه...
بقيه حرفم را خوردم.ادرین در رو ب.س.ت و به من نزديک شد و گفت:وگرنه چي؟
_وگرنه همين الان بليت ميگيرم ميرم پاریس.
داشتم مثلا تلافي ديشب رو سرش در مياوردم..
اادرین پ.و.ز.خ.ند.ي زد و دست به کمر شد و گفت:برو ...پولت کو؟
کم نياوردم و گفتم:امیای جون و اقا گابریل علاوه بر مادر شو.هر و پدر شو.هرم..فاميلمم مثل پسرشون بد اخلاق و بد ع.ن.ق نيست که سرت د.ا.د بزنن.
ادرین چند لحظه نگا.هم کرد و جلو اومد و اروم منو ب.غ.ل کرد و گفت:نميزارم هيچ جا بري..مگه دسته خودته..
خودمو ازش ج.د.ا کردم و نشستم گوشه تخت.ادرین چند لحظه بهم خي.ره شد و از اتاق خارج شد.صداي حرف زدنشون ميومد..ولي وا.ضح نبود..صداي بسته شدن در اومد.بعد صداي ادرین:بيا رفت.
باپر.و.يي تموم خارج شدم و به سمتش رفتم،سوييچ ماشين که داخل پارکينگ بود را برداشت و سوار ماشين شديم.
......
ادرین گفت:فکر ميکردم خانمانه تر برخورد کني..
_دليلي نداشت.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
30 لایک
من هنوز نخوندم راجع به کیه؟؟؟
واییی آجی این پارت رو خوندم خعلی محشرررر شده 😀❤
مرسییییی
صلم آجی خوبی قشنگم؟
سلام اجو
مرسی خبم
تو خبی ؟
خبم مرس🙂❤
عالییی بود😍💜
مرسیی
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسیییی
عالییییییییییی💜💜💜💜💜💜💜💜
ممنون
عالی بود اجی 😻
مرسیییییی اجو
عالی بود عررررر
ممنون
عالی بود 😍
مرسی اجولی
بعدی هر وقت میخوای بزار چون الان وقت امتحانا هس
پس بخاطر ما از د رست نزن
برسیه
ااووووو مرسیییی