آه خدای من تیکی من او آدرین باهم ازدو اج می کنیم و یه خونه توی جزیره میگیریم و یه همستر اسمشم میزاریم اوم اسمش رو چی بزاریم تیکی مرینت مواظب ماکارون ها باش نه تیکی ماکارون ها اسم خوبی واسه همستر نیست و تاپپپپپ همه ی ماکارون ها از توی ظرف سر خوردن و الان همشون خورد شدن آه تیکی کلا ولنتاین با دو تا رنگ قشنگه مشکی و قرمز خب قرمز که شد صورتی مشکی هم که خورد شد
آه خدای من تیکی من او آدرین باهم ازدو اج می کنیم و یه خونه توی جزیره میگیریم و یه همستر اسمشم میزاریم اوم اسمش رو چی بزاریم تیکی مرینت مواظب ماکارون ها باش نه تیکی ماکارون ها اسم خوبی واسه همستر نیست و تاپپپپپ همه ی ماکارون ها از توی ظرف سر خوردن و الان همشون خورد شدن آه تیکی کلا ولنتاین با دو تا رنگ قشنگه مشکی و قرمز خب قرمز که شد صورتی مشکی هم که خورد شد
آدرین به همراه پدرش از پله ها پایین اومد گابریل سلام به تموم مهمان های عزیز امشب اینجا جمع شدیم تا دختری رو انتخاب کنم تا د و س ت و همراه خوبی برای پسرم باشه از زبان آدرین از هیچی خبر نداشتم بابا داره چیکار می کنه نکنه فیلم سیندرلا رو دیده سرخ شده بودم بابا ادامه داد دخترایی مانند لایلا راسی مد نظر منو پسرم نیست نگاهی به لایلا انداختم از عصبانیت قرمز شده بود
از زبان مرینت ها ها تیکی دیدی حقش بود لایلا یه دروغ گوعه از زبان گابریل حسادت رو تو وجود لایلا حس میکنم خشمش خیلی بالاست باید زود تبدیل به هاکماث بشم هی شدوماث بودن کجایی اون فیلیکس لعنتی معجزه گر پر رو گرفت ولی به لطف اون الان همه ی میراکلس هارو دارم شاید لایلای جوان لیاقت یکی از این هارو به صورت موقتی داره نورو بال های تاریکی باز اکومای کوچک من بورو و اون بانوی جوان را شرورش کن
از زبان آدرین همه ی چشم ها به من بود تا اسم یک دخترو بگم یک دفعه یه اکوما دیدم صبر کردم تا کسی شرور شه تا تبدیل شم اما هیچکی شرور نشد دیگه خبری هم از اون اکوما نبود به حرف زدن ادامه دادم از زبان لایلا اکوما رو دیدم فورا گرفتم و کردم تو گوشوارم سلام هاکماث خوب گوش کن به من معجزه گر سگ و قدرت دیدن هویت مخفی همه ی آدم ها ولی نباید ظاهرم تغییر کنه تا نقشم عملی شه گابریل باشه کلینسر و لایلا تبدیل شد ولی کوچیک ترین تغیری نکرد ولی الان به هرکی نگاه میکرو می تونست رازهای رو بخونه و کسی اصلا نمیدونست اون شروره ارباب شما ت با معجزه گر اسب میراکل سگو به لایلا تلپورت کرد لایلا تبدیل شد اما بازم قیافش تغییر نکرد با چشم هاش همه رو دونه دونه دید تا رسید به مرینت و
خب تموم شد اگه خوشتون اومد لایک کنید و برای دنبال کردن داستان فالوم کنید و برای پارت دیگه ۴ تا کامنت و ۳ تا لایک می خوام
ناظر عزیز و مهربون منتشر کن لطفا توروخدا آخه خیلی زحمت کشیدم 😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
محشر بود راستی به داستان عشق مرینت من هم سر بزنید
باشه عزیزم
پارت ۳ نوشته شده ولی هنوز منتشر نشده
عالی 😍😍😍😍😍😍
ممنونم
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خواهش میکنم مرینت
عالییییییییییییی بود
به داستان منم سر بزنید
پارت جدیدو بده دیگه
چشم الان مینویسم
داستانت عالی حالش رو ببر به منم سر بزن
ممنونم چشم