عشق با یک نگاه پارت 9

سارا : وای ا/ت ممنون 🥺 ا/ت : خواهش عزیز 😊 ا/ت : موقع اجرا فقط حواسم به کوک بود ولی اون حتی یه بارم بهم نگاه نمی‌کرد موقع امضاء و اینجور چیزا بود از نامجون پرسیدم که کوک چیزیش شده ولی هیچ جوابی بهم نداد بقیه هم همینطور تا به کوک رسیدم وقتی نوبت من رسید لبخند بانی ایش محو شد و فقط با اخم سرش توی برگه بود ازش چند بار پرسیدم که چی شده ولی جوابی نگرفتم

(فردا صبح) نفهمیدم دیشب چطوری خوابم برد صبح با آلارم گوشیم بیدار شدم انقدر گریه کرده بودم زیر چشمام کبود شده بود اصلا نفهمیدم چی شد که اینجوری شد اصلا حوصله دانشگاه رو نداشتم پس نرفتم بجاش رفتم تو گوشیم سر کشی کنم که یهو یه پیام ناشناس اومد نوشته بود : سلام ا/ت منم نامجون میخواستم برای امشب دعوتت کنیم بیای اینجا امیدوارم که قبول کنی دلت راضی نبود ولی باید دلیل رفتار سرد کوک رو متوجه میشدم پس قبول کردم

ساعت شش بعد ظهر شده بود اشتها نداشتی پس تا الان چیزی نخورده بودی برای همین گودی چشات از بین نرفته بود پس مجبور شدی یه کم کرم پودر روش بزنی که معلوم نشه ساعت نزدیک هشت بود که به سمت خونه اعضا حرکت کردی وقتی رسیدی درو برات باز کردن و تو داخل شدی سارا هم اونجا بود معلوم بود که راب*طش با تهیونگ خوب پیش میره. خوش به حالشون بعد سلام علیک رفتم کنار سارا نشستم که کوک با دوست د.خ.ت.رش اومدن داخل خیلی ز.و.ج خوبی بودن و بهم میومدن و این قلبت رو به درد می آورد ولی باید

تحمل می‌کردی چند ساعت از مهمونی گذشت و کوک و اون دختره خیلی صمیمی بودن که با این حرکت کوک تیر خلاص رو زدی کوک ل*ب*اشو روی ل*با*ی اون دختره گذاشت آروم می*م*ک*ید از جات بلند شدی گفتی ا/ت : ببخشید ولی من دیگه باید برم که با صدای کوک سرجام میخکوب شدم کوک : حالا میموندی داشت خوش می‌گذشت که... آروم گفتی من دیگه خسته ام میخوام برم بخوابم پس با اجازه... داشتم کفشام رو پام میکردم که سرم گیج رفت و افتادم

از زبون جونگ کوک : بعد از اون کاری که با هام کرد باید حقشو بزارم کف دستش با گذاشتن ل*ب*ا*م روی ل*ب*ا*ی اون دختر بلند شد و خواست بره که جلوشو گرفتم ولی بازم به راهش ادامه داد وقتی رفت سمت کفشا تا کفشاش رو بپوشه افتاد رو زمین این دومین باری بود که این اتفاق میوفته با اعضا بردمش بیمارستان وقتی دکتر اومد بیرون گفت بنظر میاد که یه روز کامل چیزی نخورده و از گودی روی چشماش هم میشه فهمید که خیلی گریه کرده فعلا بهش سروم غذایی وصل کردیم باورم نمیشه دو بار غش کرده و هر دو بار تقصیره منه ولی همش به خاطر به بازی در آوردن من بود.

خب اینم از پایان این پارت

خب امیدوارم که حمایت کنید این پارت رو اگر حمایت نکنید ادامه نمیدم پس واسه‌ی این پارت شرط بزارم چون خوب حمایت نمی‌کنید خب شرط ها لایک : 20 تا کامت : 15 تا باشه اگر شرطا نرسن پارت بعد گذاشته نمیشه پس امیدوارم که از این پارت خوشتون اومده باشه لایک کامت بزارید فالو کنیدبوس