دندان خونی پارت 3

یک سال بعد:استیو به سمت دانشگاه میره...استیو:یویی با تو آشتی میکنم 😔😔...استیو میره سر کلاس میشینه استیو:کای من امروز میخوام با یوییی اشتی کنم ولی این اَنجل سیریش چسبیده به من😡...کای:اون با من نگهش میدارم...استیو :یهدونه ای...کای :میدونم😎😎...بعد میخندن ... یهو استادشون میاد .....

استیو:یا خدا😳😳کای این مژدونی کبه...اون مرده:امروز استادتون مریض هست من اومدم....بعد کلاس استیو میره جلو یه یویی...استییو: یویی من....من....عاشقتم....یویی😳😳😳

یهو اَنجل گونه ی استیو رو میبوسه یویی گریه کنان میره از دانشگاه بیرون...یویی:به من میگه عاشقتم بعد معشوقه ش میبوستش... استیو با کای و دونالد از دانشگاه میان بیرون....

استیو : کای تو سمت باغ خون آشام برو ، دونالد سمت خانه ی عشق برو،منم میرم سمت خانه ی ارواح ... انها دنبال یویی میرون... یهو استیو چشمش به یویی می افته .. یویی میدوعه (با سرعت انسان)استیو هم میره سمت یویی(با سرعت خون آشام)...

یویی جلو ی استیو وای میسته یویی: گم شو برو نمیخوام ریختت رو ببینم برو پیش جکی و اَنجل😡...استیو:هنوز اون مسئله رو فراموش نکزدی😡...یویی:نه... برو...برو😡...استیو:نمیرم یویی یا بهتره بگم جکی ... یویی:چی؟😳😳

بای دوستان عزیزم تموم شد وارت بعد رو زود میزارم و از تستچی میخوام تایید کنه لایک و کامنت یادتون نره🙃🙃😘😘👋👋💛💛❤