سلام ببخشید که دير شد و اینکه اسم داستان تقییر کرد شد یک افسانه امیدوارم خوشتون بیاد و نظر بدید 🤗🤗😍❤️❤️
آرتور و ایزابلا داشتن میرفتن که به چند تا اکونیوز برخوردند(اکونیوز ها یه جور موجوداتی هستند که بالا تنه شون انسان و پایین تنه شون اسب و خیلی وحشی هستند که به هرکس که میبینن حمله میکنن
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
گرگینه دوست داری
قسمت بعد کی میاد؟؟ سریعتر قسمتا رو بزار لطفااااااااااااا
گزاشتم ممنون@_@
عالیییییی بود بعدی رو سریع بزار
درکت میکنم خیلیییی بده که بخونن ولی نظر ندن😭😭😭😭😭😭😭
خیلی ممنون گزاشتم آره آره آره خیلی بددددددددده:-/:-(:-((^o^)
سلام من اولین نفر خوندمش خیلی عالیه🤩🤩🤩
بقیشو سریعتر بنویس
منم یه داستان نوشتم صاعقه سرخ ولی هنوز منتشر نشده اگه خواستی مال منم بخون 😘
ممنون حتما