
سیلام خوفید؟🙂 خیلی وقت بود تست نمیساختم گفتم بسازم دلتون برام تنگ شده😜😂 تست داستان تستچی و اسم کتابشم تستنامه میباشد😔💜😂 برو بخون کمی بیشتر راجب تاریخ تستچی مطالعه کن🙂😂
در روزگاران قدیم کشوری به نام تستچی وجود داشت؛تستچی از نظر اقتصادی عقب بود و شاهی ظالم داشت که بسیار به کاربران ظلم میکرد تعداد در آمد لایک و کامنت های این کشور در پایین ترین سطح بود.
این کشور زشت و بی امکانات بود شاه ظالم هم که اسمش قلمبه بود فقط به فکر شکم خودش بود.این کشور کاربرانی بسیار مهربانی و خونگرمی داشت ولی متاسفانه اوضاع اقتصادی باعث بهم ریختن اعصاب اونا میشد😐 در این کشور یک پیرمردفقیر همراه زنش در یک خانه کهنه زندگی میکردن.زندگی اونا به سختی میگذشت تا اینکه روزی پسر بچه ای در خانه آنهارا زد....
پسر بچه سلام کرد و گفت ببخشید آقا شما لوبیا میخرید؟من بچه ای فقیر هستم و به پول نیاز دارم🥺پیرمرد دلش سوخت و یک بسته لوبیا خرید وقتی به خانه آمد ماجرا را به زنش گفت و قرار شد لوبیا را بکارند تا لااقل چیزی برای خوردن داشته باشند. پیرمرد آنهارا شب کاشت و صبح وقتی بیدار شد با کمال تعجب دید لوبیا تا بالای ابر ها رشد کرده است😂بدون این که به همسرش خبر دهد زود به حیاط رفت تا لوبیا را از نزدیک ببیند تا اینکه تصمیم گرفت از لوبیا بالا برود.....
رفت بالا و بالا و بالا تا رسید به بالای ابرا چیزی که دید را نمیتوانست باور کند یک قصر بزرگ و شگفت انگیز دید آرام آرام رفت داخل قصر پادشاه استقبال گرمی از او کرد و او در دلش گف(اینام پادشاه دارن مام پادشاه داریم😐) پادشاه گفت شنیده ام کشوری بسیار عقب مانده ای دارید و تحمل این اوضاع برایتان سخت است پیرمرد تایید کرد و پادشاه گفت به خاطر همین برایتان یک سوپرایز آماده کردع ام این اسب را به تو میدهم باهاش برو تو جنگل خونه فرشته مهربون و پیدا کن و هدیه تو از اون بگیر🥲😂😂
پیرمرد رفت و رفت و رفت تا خونه فرشته مهربون و پیدا کرد رفت پیش فرشته مهربون فرشته مهربون بهش گفت آنیونگ کیوتی😂😂 پیرمرد گفت اومدم تا هدیه ای که پادشاه میگفت و بگیرم و برم فرشته گفت چن لحظه صبرکن الان میارمش رفت و یه بسته رو آورد و گفت وقتی رسیدی خونتون بازش کن پیرمرد گرفت و اوکی بای🙂😂 فرشته گفت های برسون😎💜😂 وقتی پیرمرد رسید پیرزن و دید که نگران نشسته گفت بعدا میگم کجا بودم بیا ببین چی آوردم میخواد کشورمون نجات بده.....
بسته رو که باز کردن یهو نور بسیار نورانی از توی بسته اومد بیرون و تبدیل شد به یه آدمی به اسم ممد که خیلی مهربون بود و اومده بود کشورو نجات بده(البته نه خیلی مهربون😐💔) خلاصه قضیه رو برای مردم شهر گفتن و قرار شد بر علیه شاه شورش کنن و اونو بکشن تا ممد بره بشینه جای اون.......
از اونجایی که تعدادشان کم بود از بالای لوبیای سحر آمیز کلی سرباز پرت شد پایین و بالاخره همگی باهم تونستن شاه و درباریان و بکشن🙂😂
بع لطف ممد الان تستچی یکی از معروف ترین و پیشرفته ترین و پر جمعیت ترین کشور های مجازی هست که توش کلی شهر های گوناگونی مثل (کیپاپر ها،میراکولی ها،پاتر هد ها،و سایر شهر ها هست همچنین ما تو این کشور کلی آیدل و بازیگر و اینا دارم🙂🙂😂
کشور تستچی به دلیل موقعیت مهم جغرافیایی همواره از شرق و غرب مورد حمله قرار میگیره ولی خوب کاربرا میزنن تو دهنشون🙂😂

عکسی از کشورمون🙂😌نتیجه رم ببین
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اسلاید 9 از کتاب مطالعات هفتمه اره؟:[O_O
بشدت فرحبخش=/
ول فانوسا جر خوردم دمت چیز
قلمبه؟🤣🤣💔
بلح پادشاه قلمبه😔😂
وااااااااااای جررررررررر
عالی
تینکیو🥺❤️😂
خیلی زیبا بود
ممنانم
چ خوب بود لنتیییی😂
ممناااان😂💕
فقط اون قسمت که میگه انیونگ کیوتی 😐😂 فک نمیکردم پیرمرده انقدر کیوت باشه 🥲🥲🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣
وایی آره پیرمردی که تو تستچیه قطعا کیوته🤣🤣😂😂🤦🏻♀️
عاای نکشتی
مخصوصا اون های برسون و آنیونگ کیوتی و بای که من سرش به 7 جهت سمورایی.
😂😂😂😂🤦🏻♀️
آیا به دنبال راهی برای درو کردن پشمان خود هستید؟ 😐😷💔 آیا پشم هایتان نمیریزد؟ اصلا نگران نباشید راه را درست آمده اید😆 فقط کافیست به پست های ما سری بزنید و در همان لحظه اپیلاسیون شوید😵 صدرصد تضمینی با تاییدیه وزارت بهداشت 😂😐💕
عجبببب😐😂😂
چه باحال😂🙂
تنک🙂😂