❤لیدی باگ و کت نوار❤۳۳❤

سلام برو بعدی

حاضر شدن و رفتن سینما مرینت: فیلمش ترسناکه🤔؟ آلیا: نه خنده داره😜 مرینت: واقعاً آلیا: آره دیگه😜 آدرین: بانو من اینجام نترس 😎 (نکته: آلیا داره دروغ میگه و فیلم ترسناک هست) (نکته: ترتیب نشستن از چپ به راست: آدرین - مرینت - آلیا - نینو) و فیلم شروع شد (نکته: مرینت دست آدرین رو گرفته بود) سکانس ترسناک فیلم اومد و مرینت از شدت ترس دست آدرین رو فشار داد آدرین: بانو دستم درد گرفت😣 مرینت: ببخشید😅 آدرین: حالت خوبه بانو؟🤔 مرینت: ام ...... نه ....... یعنی ....... آره ...... نمیدونم 🤷‍♀️

آلیا: مرینت اگه واقعاً میخواهی بدونی خب ...... فیلمه ترسناکه😁 مرینت: آدرین میشه بریم خونه؟ آدرین: هر چی تو بخوای بانو 😍 مرینت: خداحافظ برات دارم آلیا آلیا: خداحافظ مرینت (نکته: الان تو خونه هستیم و ساعت ۷ هست) آدرین: بانوی من خوبی؟🤔 مرینت: نه 😣 آدرین: بانوی من اون یه فیلم بود بعدشم ترسناک نبود که 😐 مرینت: باشه بابا ولی من یه حالی از آلیا بگیرم😡 آدرین: آروم باش بانوی من😄

آدرین: من موندم چطور تو ماموریت ها اینقدر شجاعی بعد الان برای یه فیلم ترسناک ترسیدی 🤔؟ مرینت: الان داری مسخرم میکنی؟ آدرین: من غ.ل.ط بکنم تو رو مسخره کنم بانوی من😍 مرینت: اونی که تو ماموریت هست من نیستم لیدی باگه آدرین: نه دیگه داری اشتباه میکنی لیدی باگ فقط خودتی با لباس ابر قهرمانی میشه تبدیل شم برم بیرون؟🤔آدرین: برو ولی منم باهات میام مرینت: نه خودم میخوام تنها باشم آدرین: باشه برو ولی مواظب خودت باش

پلگ: آدرین بنظرم برو دنبالش یه کاری دست خودش میده ها!😉 آدرین: نه پلگ مگه بچس؟ پلگ: از من گفتن بودا (نکته: باید آدرین به حرف پلگ گوش میداد که نداد😓) آدرین: حالا تبدیل میشم که اگه چیزی شد سریع برم (پلگ پنجه ها بیرون) کت نوار تلویزیون رو روشن کرد (یک ربع بعد) (نادیا: گیج نشید این فقط اخباره یک نفری مرینت دوپنچنگ رو گروگان گرفته و روی برج ایفله ما از لیدی باگ و کت نوار کمک میخوایم پایان اخبار) (نکته: اون یکنفر لایلا است که با معجزه گر طاووس تبدیل شده) کت نوار سریع میره رو برج ایفل و مایورا یه چاقو میزنه تو قلب مرینت و پرتش میکنه پایین کت نوار هم میپره و میگیرش (عکس تست) و میبرش جای امن کت نوار: بانو .....؟ چشماتو وا کن..... داری شوخی میکنی؟؟؟..... که یهوووو دست کت نوار پر خون مرینت شد ولی دیگر مرینت چشمانش رو باز نکرد

تموم شد خداحافظ