5 اسلاید صحیح/غلط توسط: ♤army♤ انتشار: 3 سال پیش 1,142 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام به همه . ناظر لطفا رد نکن اخه من داستانم چیزی نداره که الکی ردش میکنید .
دیدم باند دستشم کاملا خونی شده . ماشین رو کنار خیابون نگه داشتم و زنگ زدم رئیس و گفتم که باند دست اقای کیم رو عوض میکنیم و بعدش حرکت میکنیم . تلفن رو قطع کردم و رفتم داخل داشبورد دنبال جعبه کوچک کمک های اولیه میگشتم ولی پیدا نکردم و بعدش رفتم صندوق عقب رو نگاه کردم ولی اونجا هم چیزی نبود . رفتم سراغ ساکم و شالی که از مادربزرگم یادگاری داشتم رو برداشتم و رفتم سراغ اقای کیم . باند خونی رو باز کردم و کمی اب داخل بطری رو برداشتم و ریختم بر روی دستش و شال رو دور دستش تاب دادم و بستمش . تهیونگ :ازت ممنونم . سو :خواهش میکنم🙂 . سوار شو تا بریم . تهیونگ :اشکال نداره من بیام جلو بشینم . سو :اشکال نداره . تهیونگ : سوار شدیم و ماشین حرکت کرد توی راه بودیم که بهش گفتم چقدر این پارچه زیباست . سو : ممنونم . این پارچه رو مادربزرگم وقتی ایران بود برام یادگاری خریدش (عکس بالای همون شاله هست) .
تهیونگ : ممنونم که همچین چیز با ارزشی رو دور دست من پیچوندی . سو :خواهش میکنم . اقای کیم خیلی با محبت با ادم صحبت میکرد و ادم خیلی خوشحال میشد که کسی باهاش اینطور باهاش صحبت کنه . ۶ساعت بعد .
سو : برای استراحت کنار جاده چادر زدیم . رئیس : باید همه رو ببریم داخل این ده تا چادر و بعضی ها از پرستار ها داخل چادر مواظب روانی ها باشن و چند نفر هم باید بیرون از چادر مواظب باشن . سو :من از بیرون مواظبم . رئیس: خیلی خب . حالا میخوای کیم تهیونگ توی کدوم چادر باشه . سو: حالا یکی رو انتخاب میکنم و میفرستمش که بره اونجا بخوابه . یک لحظه به دورم نگاه کردم و متوجه شدم که اقای کیم نیستش . ترسیده بودم عرق سرد داشت ازم میریخت رفتم پیش ماشین خودم و دیدم اونجا نبود بعدش رفتم سمت ماشینم و بعدش اتوبوس و هتل و ۱۰ تا چادر ولی بازم اونجا پیداش نکردم . خواستم برم پیش رونیکا و بهش بگم چه اشتباهی کردم .
رفتم سمت اتشی که پرستارها برای خودشون درست کرده بودن شدم که دیدم اقای کیم کنار پرستار ها دور اتیش نشسته و داره میخنده و دست میزنه . بهش لبخند زدم و براش خیلی خوشحال بودم که اینقدر خوشحاله چون یک دکتر وقتی میبینه مریضش شاده و لبخند میزنه واقعا شاد میشه . ولی الان وقت شادی نبود . تهیونگ : یکی از پرستار ها داشت برامون اهنگ میخواند و هممون براش دست میزدیم و دور اتیش گرممون میشد ولی یهو یگی اومد و یک سطل اب ریخت روی اتیش . سو : هتون بلند شید باید برید سر جاتون و مواظب باشید کسی از بیمار ها فرار نکنه و شما اقای کیم تهیونگ ،برای چی بدون اجازه من اومدی اینجا . دنبالم بیا . تهیونگ :از سر جام بلند شدم و با سو رفتم به سمت ماشینش . برای چی اومدیدم اینجا . سو : تو توی ماشین بخواب و منم همینجا دم ماشین نگهبانی میدم . تهیونگ :پس تو چی؟ . سو :من بیدار میمونم و مواظب اطراف هستم که کسی از بیمار ها فرار نکنه . تهیونگ :وقتی خسته شدی میتونی بیدارم کنی تا کمکت کنم . سو :مثلا چه کمکی؟ .تهیونگ : اینقدر باهات صحبت میکنم که خوابت نبره . سو :ممنونم😅 . تهیونگ : سوار ماشین شدم . سو : برات یکی از شیشه ها رو میارم پایین که هوا رد و بدل بشه . تهیونگ :ممنونم . سو :حوصله ام سر رفته بود . گوشیمو روشن کردم و تصمیم گرفتم برم داخل گوگل سرچ کنم ببینم کیم تهیونگ کیه و بیشتر ازش بدونم . یک ویدیو روی صفحه گوشیم اومد که زیرش نوشته شده بود : کیم تهیونگ پسر رئیس جمهور کنونی کره برای امنیت کودکان در خیابان ها صحبت میکرد ....وقتی ویدیو رو کامل نگاه کردم رفتم و چند ویدیوی دیگه هم نگاه کردم و فهمیدم که چه ادم صلح طلب و مهربونی هست و الان اون ادم داخل ذهن من یک ادم مغرور و خود خواه شکل گرفته و من اون رو قضاوت کردم . خسته شده بودم از اینکه روی اون صندلی نشسته بودم و برای همین از سر جام بلند شدم و یکم قدم زدم و بعدش یک نیم نگاهی به داخل ماشین انداختم که با جای خالی اقای کیم مواجه شدم....
ناظر لطفا منتشر کن . داستانم چیز بدی نداره . بخوانش خودت متوجه میشی . خب این پارت هم به پایان رسید خدانگهدارتون
5 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
111 لایک
عالییییی
ب سی ب سی فوق العاده وقت عکس سو رو نذار بذار تصوراتموم ازش بهم نخوره😂🙂💕
نه نمیزارم❤
هایعانجلم•-•🫐🖤
ما𝐁𝐮𝐛𝐥𝐭𝐞𝐞عستیم•-•🫐🖤
ماکمپانی نداریم•-•🫐
کمپانی میشناسی؟•-•🫐🖤
بهفنهامونـ𝐛𝐟𝐟[مخفف𝐛𝐞𝐬𝐭 𝐟𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝 𝐟𝐨𝐫𝐞𝐯𝐞𝐫] میگیمـ...:]🫐🖤
خوشحالمیشیماگهیه 𝐛𝐟𝐟 بشیـ...:]🫐
_ _ _ _ _ _ _ _ _
ساری بابت کامنت•-•🫐🖤
image♤army♤
| 8 ساعت پیش
نه این فصل دوم تهیونگ و دختر رزمی پوش هست .
_________________
عهههه واقعا ؟😀
من اونو نخوندم😅
اگر بخوانی بهتره ولی نخواندیم اشکالی نداره
عو باشه چون اسم اون اكانتت رو نميدونم❤️🍓
اسمشTaehyungهست
اووو باشه:)
ب نظر خودت بخونم؟چون پارتاش زياده طول ميكشه تموم شه 😅
هرجور که خودت دوست داری . صاحب نظر خودتی
🌖💕
پارت فعد کوووووووووووو فلان فلان شدهههههههههه پارت بعد چی شددددد
بزاررر دیگه عاجیییی
گذاشتم
آجیم معروف شدهههههه
۲۲۲ تا بازدید (چه روند)
آجی میگم شاد داری
آیدی شادت رو بده باهمتو شادم حرف بزنیم
البته اگه میخوای
میشه تو بفرستی اخه من نمیدونم باید چطوری برات ارسال کنم
ای جان امروز پارت بعد رو میزاره
دادارارارادارارارا هو هو 😑
جشن بگیرین ها اره اره🥳😎🥸😍😁😁🤗
چیزه
میدونم سخته ولی میشه پارت بعدی رو امروز بزاری 🥺🥺🥺؟؟
بله امروز میزارمش😁😘
ممنونم
ای بابا این اقای کیم چقدر فرار میکنه من که اینجام خسته شدم😑😂💔
چی بگم😐
چیزی نگو.پارت بعدو بنویس من لایک کنم😂