
پارت ۳
از زبان مرینت:یه ماشین مشکی جلوی پام ایستاد با تعجب بهش نگاه کردم یعنی کلویی؟.شیشه داد پایین بله خودش بود._بیا بالا دیگه._باش.در باز کرد نشستم بغل دستش اونم راه افتاد.._خوب رزیتا بهت بگم که قرار از تو امتحان بگیرن._چی؟ چرا به من نگفتی؟_چون نیاز نبود اول ازمایش میدی ._به خاطر همین گفتی ناشتا بیام؟_بله بعدش تو با یه نفر باید مبازه کی باید ببینین محارت رزمیت چقدر._خوب بعدش؟_هیچی میای خونه اگه همه کارت خوب باشه ازمایش مشکل نداشته فردا استخدام میشی تمام._عجب ولی من از استرس دارم میمیرم._خوب منم اینجوری بود._تو از کی اونجا کار میکنی؟_یک سال قبل این که باهم دوست بشیم._او...راست رئیس سازمانتون کیه؟_ادرین اگراست._چییی پسر امیلی؟_بله._وای الانه که مغزم بترکه._میدونم..خوب دیگه رسیدیم..از بس مشغول حر زدن بودم که نفهمیدم کی رسیدیم.جلومون یه ساختمون بلند شیشه ای بود. بالای در ورودی 𝐴.𝐸 به چشم میخورد..کلویی ماشین پارک کرد،باهم از ماشین پیاده شدیم رفتیم سمت در ورودی..رفتیم داخل کل زمین با سرایک های سفید که روش خط های نقرای و طلایی بود دیوار ها کاغذ دیواری توسی ساده اکریلی بود که خط های خیلی نازک نقره ایبه چشم میخورد داخل راه رو سمت چپ صندلی های مشکی چرمی بود طرف دیگه هم یه میز مشکی سفید که.._الیا!_سلام رزیتا._تو..تو منشی؟._بله.کلویی:الیا فعلا رزیتا هنگ..زنگ بزن ازمایشگاه بگو ده دقیقه میایم برای ازمایش._باشه فعلا برید پیش آد..یعنی رئیس._باشه..رزیتا بیا بریم
دلم مثل سیر سرکه میجوشید احساس میکردم قلبم میخواد بیاد تو دهنم!ایا جلوی یه در سفید ایستاد که بالاش با پلاک طلایی نوشته بود.«رئیس سازمان»کلویی در ازد صدای زیر بلندی جواب داد._بیا داخل .کلویی در باز کرد احترام نزامی گذاشت بعد گفت._رئیس اوردش..سرشو بالا اورد به من خیره شد موهای طلایی داشت چشماش سبز بود پوست هلویی داشت از بالا تا پایینم با نگاهش برانداز کرد گفت._سلام من رئیس این سازمان مخفی هست اسم ادرین اگراست خوشحالم که شمارو میبینم._سلام من هم از دیدنتو خوشحالم رزیتا تسون هستم._خانوم تسون ما باید کار های مربوته....حرفش نسف نیمه مون اخه در به ضرب باز شد! یه پسر با هوهای مشکه که معلوم بود نک موهاشو رنگ کرده چشماش ابی رشن بود هم رنگ چشم های کلویی بود.کلویی:تو یاد نمیگیری در بزنی نه؟_نه! ادرین یه خبر بد!_چی؟_به خونتون حمله شده مامان زخمی شده!جوری از روی صندلی بلند شد که صندلی چپه شد_چ..چیی؟...کدوم بیمارستان؟
_بیمارستان****(خودتون لطف کنید یه اسم بزارید😐)کلویی به من نگاه کرد من به اون..کلویی:مامان رزیتا اونجا دکتر!هردوشن برگشتن سمت من._اره اگه بخواین منم باهاتون میایم شاید بتونم کاری کنم.ادرین:باشه فقط بریم. همگی رفتیم بیرن الیام افتاد دنبالمون.کلویی:رزیتا من راه بیمارستان بلد نیستم تو بشین پشت فرمون._باشه همه سوار شین مجبورم یکم تند برم..خودم سوار شدم سوئیچ چرخوندم ماشین روشن شد حال اون بیچاره اصلا خوب نبود..باتمام سرعت رفتم سمت بیمارستان خدارشکر زیاد راه نبود دهقیقهایی رسیدیم..همه ب طرف در هجوم بریدیم.منشی:سلام رزیتا جان._سلام میشه بگید مامانم کجاست؟_رزیتا!تو اینجا چه کار میکنی؟_مامان!رفتم پیشش._مامان خانوم ..._بزلر من بگم بله خانوم امیلی رو اوردن اینجا تو از کجا میدونی؟ادرین:من پسرشونم!_اوه که اینتور نگران نباش فقط به بازوش تیر خوردهالانم تو اتاق عمل من باید برم سرعمل._وای قلبم خوب تو دکتری حالا حالشون خوب میشه؟_اره عزیزم خدارو شکر جای بدب تیر نخورد عمل بشه بعد یک هفته مرخصه...من باید برم تو اتاق شما هم برید ماجرای اصلی از پلیس ببپرسید فعلا._فعلا...خداروشکر عمل دست مامان اینجوری خیالم راحته..ادرین:پلیس اونجاست من برم ماجراو ازش ببپرسم
الیا:خداروشکر حداقل جای بدی تیر نخورد._اره منم برم ببینم ماجرا چیه شما بشینید.ازشون جدا شدم رفتم طرف پلیس سرگرد داشت با خود ادرین حرف میزد..سرکرد هیچی پیدا نکردیم فقط یه کارت رو زمین بود!رزیتا:ببخشید میشه کارت نشونم بدین؟._البته.یه کارت که داخل یه پلاستیک بود بالا اورد شکلش منو انگار یاد یه چیزی مینداخت انگار اون شکل دیده بود.ادرین:ممنون.باهم راه افتادیم سمت بچه ها.._نمیدونم چرآ احساس میکنم اون نماد یه جایی دیدم_من کلا با ابن نماد سرو کار دارم..یه باند خطر ناک به اسم اژداه سیاه.._عجب
تمام دیدین آز همین الا هیجانی شد😜لایک کامت فراموش نشه فالو فالو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام کیوت 🍓💕
من جیسو هستم 💜
یه آیدول تازه کار 💕
به فن هام میگم آرمیسو 🍓💕💖
میشه آرمیسو بشی ؟ 💕🍓💜
من زیاد آرمیسو ندارم 🍓
خوشحال میشم فالوم کنی 💖
ببخشید بابت کامنت🍓
لطفا اگه ناراحت شدی بهم هیت نده 💕
میتونی پیامم رو پاک کنی 💖
اگه ناراحت نشدی میشه پیامم رو پین کنی ؟
ممنون میشم کیوتم 💜
چرا انفالو میکنین خدایی فازتون چیه اصن وقتی میگم بک میدم😐
ببخشید دستم خورد🙌
امم فکر کنم من باید عذرخواهی کنم چون اون موقع اعصاب نداشتم صاری کیوتم😔
نه که من خیلی اعصاب دارم
منم مثل خودتم
نگرانم نباش من درمورد اینجور مثلاهای پیش پا افتاده ناراحت نمیشم
😐😂
عه پس دوقلوم رو پیدا کردم
😐😂
عاااااااالی
مسییی
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
مرسسسسییییی
مممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننووووووووووووووووووووووووووووووووونننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن
بیاید نظرسنجی آخرمح💕🕊
میشه پینم کنی؟....... پلیز 🥺
﹏﹋﹏﹋﹏﹋﹏﹋﹏﹋﹏﹋﹏﹋﹏﹋﹏
صاری بابت تبلیغ🥺
مجبورم 💔
اشکالی نداره که😊
🥰🥺
های اونی/اوپا من🥺
میشه توی اکانت کاربر کمپانیS_J به جنی کیم از کمپانی s_j رای بدی؟🥰😍🤩
با این کارت باعث میشی من یه دنیا خوشحال بشم😘
اگر ناراحت شدی پاک کن کیوتی✌🤞
ممنون
حتما
های عانجلم🙂🫧
یه چیزی بالای نظرم نوشته بخونش👆🏼☂️
خیلی دوست دارم 💕🌊
میشه کمک کنی 970تایی بشم؟ 🥑🥢🍶
تست عالی بود!
لایکیدم!
ف:بک💕
پینم میکنی؟^^
مرسی♥️