❤لیدی باگ و کت نوار❤۱۸❤

سلام برو بعدی

آدرین: اشکال نداره تو تبدیل شو مرینت: میگم خستم باز چه نقشه ای داری؟ آدرین: تبدیل شو مرینت: باشه (تیکی خال ها روشن) آدرین: خوب شد (پلگ پنجه ها بیرون) و بعد کت نوار لیدی باگ رو بغل کرد و بردش رستوران کت نوار: خسته شدی؟ لیدی باگ:😂نه کت نوار: الان اینجوری بریم رستوران یا تبدیل به خودمون شیم؟ لیدی باگ: بنظرم تبدیل به خودمون شیم وقتی رفتیم رستوران به کوامی ها هم غذا بدیم و برای کوامی های داخل خونه هم غذا ببریم کت نوار: چشم بانوی من (نکته: به حالت عادی برگشتن و غذاشون رو خوردن و به پلگ و تیکی هم غذا دادن و برای کوامی های تو خونه غذا برداشتن و بعد اومدن تو کوچه و تبدیل به کت نوار و لیدی باگ شدن و برگشتن خونه) مرینت: آدرین دستت درد نکنه آدرین: کاری نکردم که حالا میخواهی فیلم ببینیم (نکته: بچه ها مرینت و آدرین فیلم دیدن شام هم بازی کردن که شب شد و شام خوردن و خوابیدن و فردا صبح شد آدرین: هاااا ساعت چندههه نهههه وایییی ساعت ۱۰ مدرسه خیلی دیر شد رو تخت نشست و آروم مرینت رو بیدار کرد و گفت: فک کنم دیر کردن های تو به منم سرایت کرد مرینت؟ مرینت هنوز خوابی مرینت: برو گ.م.ش.و اونور من میخوام با آدرین ازدواج کنم و همستر بخرم آدرین:😂😂😂 مرینت بیداااااااار شووووووووو مرینت: ها چیههه من نبودم ادرین:😂😂 که یهووووو

یه صدای اومد بابای آدرین بود بلند بلند داشت حرف میزد و می گفت: ناتالی الان آدرین خونه نیست بیا برای شکست لیدی باگ و کت نوار نقشه بکشیم آدرین: چی؟ گابریل: (نورو بال های تاریک باز بشن) ناتالی: اما من که معجزه گرم رو ندارم آدرین: (با گریه آروم) نهه امکان نداره اون از مادرم اینم از پدرم مرینت: متاسفم آدرین: تو تبدیل شو و برو بچه ها رو بیارم مرینت: باشه (تیکی خال ها روشن) آدرین: (پلگ پنجه ها بیرون) (نکته: لیدی باگ تیم رو جمع کرد و آورد) همه دیدن که حاکماث و ناتالی رفتن پایین کت نوار با پنجه برنده زمین رو نابود کرد و به طبقه پایین رفتن حاکماث: چطور ممکنه اما الان نابودتون میکنم یه دکمه زد ۱۰ الی ۲۰ تا بمب فعال شدن و یه دیوار جلوی حاکماث و ناتالی و امیلی رو گرفت کت نوار: مامان؟ لیدی باگ: پشت لاک سپرتو فعال کن پشت لاک: ۱ نفر زیاد سپر من تعداد کمی رو میگیره برای همین ۱ نفر زیاده که یهوووو

کت نوار سریع معجزه گر لاک پشت رو گرفت و گفت(ویز و پلگ ترکیب شید) و یه سپر دور بچه ها کشید ولی خودش تو سپر نیومد چون ظرفیت تکمیل بود لیدی باگ: کت نوار نهههه لطفاااا حداقل برو بیرون کت نوار: نه سریع با چوبش دیوار جلوی حاکماث رو شکست و سریع معجزه گرش رو گرفت و یک جای سپر رو باز کرد و معجزه گر پروانه رو به لیدی باگ داد لیدی باگ: لطفاااا نرووو کت نوار: این تقدیرمه ولی منتظرم بمون یه روزی میام پیشت منتظرم بموون که یهووووو

بمب ها ترکیدن اما دوباره همون دیوار جلوی گابریل و ناتالی پدیدار شد و عمارت آگراست منفجر شد (بعد از انفجار) گابریل و ناتالی که یه جوری فرار کردن لیدی باگ:😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 نه کت نواااااااااار 😭😭😭😭😭😭 ریناروژ: لیدی باگ بس کن اون از پیش ما رفته الان پودر پودر شده (۶ ماه بعد) تیکی امروز قراره با لوکا برم رستوران تیکی: موفق باشی (تو رستوران) مرینت و لوکا داشتن میگفتن و میخندیدن که یهوووو

تموم شد خدانگهدار