
خب خوشگلا اینم پارت دوم امیدوارم لذت ببرین 😂😂😆😆
جیسو : بچه هاااااااااااا بالاخره اون لباسایی که تو قرئه کشی بردیم رسید لیسا : وای لباس امشبم جور شد رزی : خداراشکر داشتم گول میخوردم بهت لباس صورتیمو بدم لیسا: حالا من و جیسو و جونم لباس داریم شما دوتا ندارین 😜😜 جنی : ابله اگه یادت باشه چهار تا سر همی سبز برنده شدیم همونایی که سبز پاستیلی بود لیسا : میشه یک دقیقه حال منو نگیری رزی : من خودم میدونستم میخواستم بگم جنی گفت جیسو : بچه ها راستی کدوم سینما قراره بریم ؟ لیسا: نامجون گفت که خودش میاد دنبالمون چون بقیه تو سینما نشستن پاپ کرن و خوراکی بگیرن جیسو : اوکی ساعت هفت شب (( جیسو : بچه ها بدویین دیگه من که حاضرم لیسا: خدایا حالا سایه چه رنگی بزنممممممممم جنی : ما هممون سبز زدیم تو هم سبز بزن لیسا : باشه باشه رزی : بچه ها نامجون دم دره بدویین دیگه خوابالو ها جنی : ما که بیداریم جیسو : من که خوابم نمیاد لیسا و رزی : الان وقته بحثه بنظرتون رزی : من لیسا کفشامونو پوشیدیم دیگه میرم پایین جیسو : واستین واستین من هنوز رژم مونده لیسا : پس از اون موقع چیکار میکردی جیسو : به صورتم کرم میزدم راستی جنی کجاس جنی : من اینجام دارم کاهو میخورم گشنم شده لیسا : بیا بریم ببینم نامجون : چه عجب دقیقا 48 دقیقه متتظر واستادم این پایین واستادم بدویین فیلم یک ربع دیگه شروع میشه راستی جیسو تو بیا جلو پیش من بشین جنی : ببخشید گشنم شد داشتم چیزی میخوردم نامجون : پس سهم پاپ کرن تو رو من میخورم جنی : هوی دست به پاپ کرنم نمیزنیی نامجون : حالا بزار ببینم شوگا چی بر میداره
دوستان سریع برین صفحه بعد چون نمیدونم چی شد صفحه دوم کلا با صفحه اول یک شد ببخشید
لیسا : چرا شوگا ؟ نامجون : اخه کوک و شوگا شرط بستن هر یک زودتر قابلمه رامیون رو زودتر خالی کرد اون انتخاب میکنه چی بخوریم تازه کوک 12 بار رفت دستشویی یکبارم رو تهیونگ بالا اورد تازه شوگا هم 16 بار حالت تعوع گرفت جنی : پس وعضشون خرابه نامجون :باید ببینی لیسا : اه نامجون رسیدیم نامجون : اره جنی : چه فیلمی قراره ببینیم کاشکی عاشقانه باشه جیسو : نه من ترسناک میخوام لیسا : نه بابا چی میگین باید بریم کارتون باب اسفنجی ببینیم رزی : احمقا اینا پسرن پس مطمئننا فیلم اکشن انتخاب کردن اخ جون نامجون : افرین رزی اما وسطاش عاشقانه هم داره جنی : میدونستم ✌ ........ جی هوپ : نامجون نامجون بدو بدو فیلپ شروع شده بدووووووو نامجون : دخترا بدویین فیلم شروع شد اه کجان تا اینجا که بودن جی هوپ : خب زنگ بزن بهشون نامجون (( الو جیسو کجایین جیسو : وای باورت نمیشه یک مغازه دیدم پر از لباس های خوشگل داریم نگاه میکنیم نامجون : فیلم شروع شده جیسو : ای بابا باشه اودیم جنی بیاین بریم میگه فیلم شروع شده جی هوپ.: چی میگه نامجون : رفتن دارن تو مغازه خرید میکنن جی هوپ : دخترن دیگه جیسو : اومدیم اومیدم کوک : لیسا لیسا بیا اینجا بشین پیش من برات جا گرفتم لیسا : دستشویی رفتی که و اینکه اروغ نمیزنی ؟؟؟ کوک : کی اینو بهت گفته لیسا : نامجون دیگه کوک : نامجون زنده به گورت میکنم آبرومو بردی نامجون :😂😂😂😂 لیسا : کوکی عصبی نشو اینطوری خیلی بد میشه اروم باش ببخشید اصلا نباید میگفتم کوک : باشه بیا بشین جنی : رزی رزی بدو بیا این وسط بشینم قشنگ ببینیم جیمین : جنی میشه بیای پیش من بشینی جنی : اما خب میخوام با رزی بشینم رزی : میخوای اگه من مزاحمم من برم تنها بشینم جنی: نه تو مزاحم نیستی این اقا مثل اینکه ..... هستن جیمین : اره اگه میشه رزی : پرو و جیسو : رزی جونم بیا پیش من بشین رزی : اما نامجون کنارته که جیسو : این خودش اومده چسبیده به من تو بیا طرف راستم بشین تهیونگ : سلام رزی میشه بیام کنارت بشینم رزی : باشه بشین راحت باش راستی کمرت درد نمیکنه
تهیونگ : یکم رزی : میخوای ماساژ بدم فقط میشه کتت رو در بیاری قیافه تهیونگ :😍😊 یک ساعت بعد تهیونگ : جمین جیمین جیمین : ها چته تهیونگ : رزی رو شونم خوابش برده چیکار کنم جیمین : تو که از خدات بود چیشد ها؟ تهیونگ : اره اما خب میترسم بیدار شه اخه میگن اگه یکی بیدارش کنه بعد خواب دیگه از خود بی خود میشه تازه منم دستشوییم گرفته جیمین : بدبخت شدی جین : میخوای من بشنم جای تو تو برو دستشویی بعد ییا
تهیونگ : باشه باشه لیسا : وای چقدر عاشقانه دلم واسه دختره میسوزه کوک : گریه نکن عزیزم لیسا : من کی گریه کردم کوک : ببخشید لیسا : وای وای چرا دختره داره خودشو میکشه کوک : چون میخواد باپسره باهم بمیرن و تو بهشت یا جهنم باهم باشن لیسا : نمیشه که کوک :چرا لیسا : مگه تو جهنم و بهشت دستشویی هاشون مردونه و زنونه جدا نیست ؟؟؟ کوک : وای چه ذهن منحرف داری تو جیسو : تازه کجاشو دیدی نامجون : جیسو تو دوس پسر داری جیسو : نه تودمم اینجوری راحت ترم نامجون : کسی هست که دوسش داشته باشی جیسو : اره نامجون : خب اون دوست داره جیسو : نمیدونم جین : اه تهیونگ داره زنگ میزنه جین : الو تهیونگ چیشد تهیونگ : جین بدو یکیو بگو بیاد کمکم حواسم نبوده رفتم دستشویی خانم ها الان نمیدونم چجوری بیام بیرون کل بی تی اس غیر از تهیونگ جین : چی میگه جین : باز گند کاشته حواسش نبوده رفته دستشویی خانم ها الان گیر کرده رزی همون موقع بیدار شد رزی : چی شده گی گیر کرده جین : تهیونگ حواسش نبوده رفته دستشویی خانم ها گیر کرده رزی : میخواین ما بریم کمکش جین : کیا رزی : من و جیسو و جنی و لالیس شوگا : چرا شما رزی : نه پس میخوای شما پسرا رو بفرستیم دستشویی زنونه جین : وای چه خوب جیسو : پسرک بی حیا ی هول الان میکشمت جین : ارو م بزن روده هام از هم پاشید جیسو : حقته میمون جین : غلط گردم بابا جین : اه تهیوتگ داره زنگ میزنه تهیونگ : چی شد جین : الان دخترا میان کمکت
لیسا : سلام خانم ها خوب هستین ببخشید کد م دستشویی خالیه یک خانم : همشون پرن جنی : لیسا لیسا می ره گقت تو دستشویی سومی از راست اون خانم : اما اون دستشویی پره لیسا : اها میره خواهر کوچیک جنی است و موقع دستشویی باید بریم کمکش جیسو : اخ لیسا یادم رفت این رژ های منم تو کیف می ره هست رزی : منم گوشیمو دادم بهش تا بازی کنه تو این لحظه تمام بلک.پینک رفتن تو دستشویی خانم : ببخشید چرا چهار تاتون میرین جیسو : راس میگین پس رزی تو برو ما وایمیستیم همون موقع وقتی داشت رزی میرفت تو دستشویی یک دفعه تهیونگ رو لخت دید از خجالت روشو اونور کرد ولی جیغ نکشید رزی : میمون گاو خر مگه دستشوییت رو نکردی مرتیکه تهیونگ : چرا ولی باز دستشوییم اومد رزی : بدو شلوارتو بپوش حالم بهم خورد تهیونگ : پوشیدم میتونی روتو اینور کنی رزی : اون فلاشتانک بی صاحابم بکش خفه شدم تهیونگ : ببخشید رزی : خب الان واستا ا کمک جیسواز اینجا ردت میکنم بزار یک پیام بهش بدم راستی اگه شنیدی من گفتم که تو مثلا خواهر مایی خب میتونی صداتو نازک کنی تهیونگ : اینجوری خوبه رزی : این که شبیه صدای بابامه تهیونگ : این چی رزی : بدک نشد از این نازک تر نمیتونی تهیونگ : نه این اخرشه رز : باشه رز پیام به جیسو : جیسو چند نفر هستن هنوز جیسو : 6 نفر رز : نفهمیدی کی میرن جیسو : اخ ببخشید من خودمو جنی و لیسا رو هم حساب کردم رز : پس میشه سه نفر جیسو : اره ببین یکشون داره دستشو میشوره یکی داره با دوست پسرش حرف میزنه مثل اینکه ممکنه خیلی طول بکشه یکی هم که همین الان رفت بیرون رز : خب اونی که داره جرف میزنه از من و تهیوتگ دورتره ؟ جیسو : اره بابا همون اول نشسته راستی این دختره که داشت دستاشو میشست رفت
بچه ها ببخشید اما تست تموم شد امیدوارم خوشتون اموده باشه لطفا نظرتون رو کامنت کنین عشقا و منتظر پارت سوم باشید 😍😍😍😍😍😍😍😍
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
خیییلی قشنگ و متفاوت بودددددد عااااااااالی 😻😻خیییلی خندیدم😂 انقد خندیدم مامانم فکر میکنه خب شدم 😐😅😅
واییی دختر تو کی میخوای ادامه داستان رو بزاری هرروز سر میزنم😱😱😱😱
پارت ۳ راهم بزار تو رو خداااا
تا حالا کات کردی کلا رل زدی اجی
اره
مرسی🖤🖤💖💖💖
شیپ نکن گلم شیپ نکن اینا هیچ رابطه یی ندارن ش.ی.پ .ن.ک.ن
عزیرم اینا تهش کات میکنن این داستان فقط دلستان طنزه و به هیچ عنوان قرار نیست عاشقانه بشه چون من عاشقانه نوشتنپ افتضاحه یعنی ترسناک هم بنویسم اخرش طنز میشه
میای اجی شیم اخه فک کنم اخلاقت مث من هسش و خیلی منرفیم دو تامون راسی از داستانن ت خیلی خوسم امدر اگه دوس دار اجیم باش لینک پارت ۲ رو هم میدی
باشه اجیت میشم
😙😙😙😙
https://testchi.ir/tests/69913
ولی. خب دلم نمیاد هیچی نگم 🙃♥️
خیلی خوب بوود اصن عالی 😝 💜
بیا اینم نظرم واقعیم به خدا باز نیای مخ من رو بخوری بگی نظر واقعیت رو بگو 😐🤦🏻♀️
🧡
یاااااا تو دیگه چه منحرفی هستی
با دوستم درست صحبت کن!
منحرف نیس تو اگه میدیدیش 😙
تازه هر چی باشه من از اون منحرف ترم 😐😂
😂😂😂😂😂😂😂
خب داستانه دیگه
😉😂😂😂😂😂😂😂😂
شت این دو تا را با هم شیپ نکن بدم میاد
لیسا و کوک ؟
منم خیلی از شیپ لیسا و کوک بدم میاد ولی اینا قراره بعد کات کنن خیالت راحت تو این داستان بیسا و کوک کات میکنن