
و بله هر چیزی که یه شروعی داشته باشه یه پایانی هم داره... ادامه توضيحات اسلاید اول
خب قرار بود این پارت رو زودتر بزارم اما متاسفانه نشد... حالا این پارت پارت آخره و قراره کم تر باشه این رمانی که من نوشتم اولین رمانم بود چندان جالب نبود اما رمان بعدی قراره قوی تر و جالب تر باشه..... تو این پارت قراره یه رجوع کنیم به خاطرات گذشته کتنوار که چقدر مشکلات داشته چطوری بوده و الان هست و این جور چیزا پس بدون معطلی بریم سراغ رمان😁
کتنوار خودش رو خوشتیپ کرد و لیدی باگ هم به سر و صورتش رسید و رفت پیش گربه... کت: درود بر شما بانوی محترم. لیدی: 🤭 سلام پیشی کت: چطوری؟ لیدی: ممنون خودت چطوری؟ کت: منم خوبم. خب آماده ای؟ لیدی: آره کت: پس دنبالم بیا! و لیدی باگ رو برد کنار رود روی پل(کسی اسم رود یادشه😅) شب مهتابی بود و یه دونه هم ابر تو آسمون نبود و بازتاب نور ماه تو آب خیییلی قشنگ بود! لیدی: وااااااااااییییی🙀🙀 کت: چی شده؟ خوشت نیومد؟ لیدی: نه خوشم نیومد چون خییییلی دوستش دارم خیلی خوشگله😍😍😍😍 کت: خوشحالم که خوشت اومد😊 لیدی: اینجا خیلی با صفا و آرامش بخشه. کت: آره هر وقت میام اینجا یاد مامانم می افتم. لیدی: فکر کنم مامانت هم مثل نور ماه معرکه است البته نمیدونم این چجور چیزیه اما تمام مادران دنیا خیلی عالین😃 هههممممشششوووننن کت: آره😞 لیدی: چرا ناراحتی؟ چیزی گفتم که ناراحتت کرده؟ کت: نه فقط وقتی یادش می افتم دلم میگیره لیدی: چرا؟؟ کت: هعی.... روزگاره دیگه روزی هستی روزی نیستی لیدی: وای....من متاسفم... نمیدونستم کت: نه اصلا ایرادی نداره... لیدی: ظاهرش چطور بود؟ کت: ظاهر و باطنش یکی بود خییلی خوب بود. لیدی: یکم توصیفش کن... یا نه بزار من حدس بزنم کت: باشه لیدی: آآآآآآآممممم... موهاش مثل تو زرد طلایی.... پوستی روشن و ممممم چشمای گرد داشته. درسته؟ کت: 😂 درسته به جز اینکه چشماش گرد نبوده کشیده بوده. اما نمیدونم چرا خیلی شبیه چشمای توئه😊 لیدی: یعنی اونم چشماش آبی بود؟ کت: نه سبز بود... اما مثل مال تو خیلی خوشگل و براق بود😉 لیدی: 😳😳😳 ممنون😊 پس تو بیشتر به مامانت رفتی نه؟ کت: آره. تو چطور؟ لیدی: من موهام به مامانم رفته پوستمم به مامانم قدم به بابام. کت: چشمات چی؟ لیدی: نمیدونم اصلا به کی رفته ژن ها قاطی شده😂 کت: به هر کی رفته.... چشمات معرکه است😊 لیدی: ممنون خجالتم دادی 😅🙂 خب پدرت مگه کنارت نیست؟ کت: هست؟ ولی همش باید تابع دستور اون عمل کنم همش باید تحت فرمان اون باشم (بعدش بخاطر اینکه لیدی باگ شک نکنه میگه) و همش میگه از آدرین آگراست یاد بگیر🙄 لیدی: از آدرین یاد بگیری؟ به نظرم تو خودت بهترینی کت: ممنونم ولی یکی لازمه اینو به پدرم بگه لیدی: ول کن اهمیت نده😂 کت: سعی می کنم 😁
لیدی: می گم به نظرت ما میتونم ارباب شرارت رو شکست بدیم؟ چون استاد فو رفت، کتاب معجزه گر ها رو هم برداشت و الان شانس برنده شدن ما پایینه😕 کت: نگران نباش ما میتونیم لیدی: 😊... ممنون کت: بانوی من؟ لیدی: جانم؟ کت: میشه بهم یه قولی بدی؟ لیدی: چه قولی؟ کت: قول بده که هر اتفاقی برای یکی از ما دوتا افتاد و ارباب شرارت موفق شد به یکی از ما آسیب بزنه اون یکیمون سعی کنه نجاتش بده... به هر نحوی که شده.... این قول رو بهم میدی؟ لیدی باگ دست راستش رو بلند کرد و گفت: قول میدم کت: منم قول می دم... خلاصههه بعدش به هم لبخند زدن .لیدی باگ هم سرش رو گذاشت روی ش.و.ن.ه کت نوار، و با هم به بازتاب نور ماه نگاه کردن! پایان
قصه ما به سر رسید کلاغه به خونش نرسید😍 اینم از پایان اما رمان بعدی خیلی خوب میشه قول میدم😉 پس تا رمان بعدی خدا یار و نگهدارتون 🥰🥰😍🥰😘😘
🖤❤🐞🐾🐈⬛
راستی بچه ها تاریخ دقیق اکران فیلم میراکلس اویکینگ یا میراکلس بیداری ۱۲ مرداد ۱۴۰۱ هستش حالا اگه تاریخ عوض نشه این موقع پخش میشه😆😆😆😆😆😆
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ای بابا من انتظار ب.و.س.ه.اینا داستم حعی
عالی😍😍😍
ممنون😃🥰😍
رمانت عالی عالی بود 😊
مرسی عزیزم تو هم عالی هستی😘😘
❤
رود سن و پل هنر
آهان خیلی ممنونم آجی خوشگلم 😘😘
دوست داشتی به رمان منم سر بزن: تغییری از سر ع*ش*ق
فوقققققققق العادهههههههههههههههه بود 😍😍😍😍😍😍😍💖💖💖💖💕💕 مي تونم اسمت رو بدونم ؟
ج چ ١ : خيلييييييييييي
ج چ ٢ : بلهههههههههههههههه
مممممرررسسسسیییی😘😘😘😘😘😘
البته😊 من نازنین هستم 😍
چه اسم قشنگي 😍😍😘
مرسی خوشگلم لطف داری😘😘 اسم شما هم خیییییللللییی قشنگه 😍
ج چ1:خیلیییییی
جچ2:نهههه
داستانت عالی بود
مرسی دوست گلم😘
عالییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
بیخیال دختر(دختری یا پسر؟چرا یادم رفت؟) این داستان خیلی خفنه که! البته تموم شد😁
بی صبرانه منتظر داستان بعدیم
ج چ 1:بی اندازه
ج چ 2:نوچ
من دخترم😁
ممنونم خیلی لطف داری😍
چرا وقتی 5 نفر حداقل داستان رو خوندن لایک اش 2 تاست؟ پایان بندی داستان ضعیف بود
آره خودمم متوجه ام این فقط یه رمان پیشین بود رمان بعدی قوی تر خواهد بود😉
قشنگ بود
چالش:
۱ ارههه
۲ نه
مرسی😘
رود سن بودش
آهان خییلی ممنونم😁😄