
های. نمیخواستم تا 1401 بزارم دیگه دلم سوخت با دست شکسته گذاشتم😐 این قسمت : جدایی م.ر.گ.ب.ا.ر

ساعت یک بود . و افتاب وسط اسمان میتابید ، همه خسته شده بودند ، دنیس با بی حالی : من دیگه نمیتونم. خیلی خیلی خیلی گرمه. از دیشب فقط دو ساعت خوابیدم. الانم که باید از یک کوه 12000 متری بریم بالا 🥵 چارلی حرف او را تایید کرد و گفت : امیدی برای زنده موندن ندارم . 😩 هلن درحالی که سرش از شدت سوزش افتاب درد گرفته بود گفت : من تشنمه. رون یکمی اب میدی؟ رون با خستگی سر تکان داد و بطری اب را بیرون آورد ولی بعد با چهره ی هراسان شروع به تکات دادن بطری کرد . مانترا : چیشده رون؟ جرا مضطربی؟ رون بطری را به او داد . مانترا در بطری را باز کرد در کمال ناباوری نگاه کرد . اب تبخیر شده بود ! دریکو با بی حوصلگی گفت : عالیه! واقعا فوقالعاده است! تو یک بیابون گیر افتادیم. خورشید داره جزغاله مون میکنه و اب هم نداریم. کم کن صدایش بالا رفت : خب اقای سردسته پاتح. بگو چیکار کنیم؟ 😑

هری فقط به او نگاه کرد . دریکو با عصبانیت : نه واقعا مشتاق بدونم. بگو دیگه . لعنتی تو ارودی ما رو اینجا . ببرمون بیرون! بزار لاقل یک کلاس هاگوارتز شرکت کنیم 😒 لورا : بیخیال بچه ها . هری با جدیت : نه لورک دخالت نکن. این شازده شما ، فکر کرده فقط خودش داره زجر میکشه. ما هم داریم اینو تحمل میکنیم. بعدشم من کی تو رو زنجیر کردم که بیای؟😡 کیشا : خواهش میکنم تمومش کنید . دریکو گفت : اع اره راست میگی. عمه ی من بود میگفت باید نقشه رو دنبال کنیم ؟ میدونی چیه؟ من دیگه یک ثانیه هم اینجا نمی مونم. 😠 و به سمت راست رفت . هری : برو به درک . ما هم خوشحال میشیم نباشی 😠 لورا گفت : هری می فهمی داری چیکار میکنی؟ کی میخوای این بچه بازی رو تمومش کنی ؟ همه مون الان تو خطریم. الان اگه گم بشه تو جواب گو هستی؟😞 هری داد زد : برو ناراحتی تو هم برو دنبالش. هرکی میخواد با مالفوی بره. هرکی هم میخواد بمونه . تمام. 😑 لورا سرشو انداخت پایین. انتخاب واقعا سخت بود . اگر شما جایش بودید چه میکردید؟ ع.ش.ق، یا دوستان؟ لورا به سمت راست قدم برداشت. به هری نگاه پر غصه ای کرد . هری اهی کشید و دستشو روی صورتش گذاشت. رون و هرماینی و نویل و هلن و مانترا و کیشا و چارلی و دنیس پیش هری ماندند و از سمت چپ رفتند.

مانترا : هری مطمئنی بلایی سرشون نمیاد؟ نگران شونم. هلن و رون و چارلی هم حرف او را تایید کردند. دنیس و هرماینی همزمان: مانترا ما بهشون گفتیم. اونا خودشون این راهو انتخاب کردن! بعد از این هماهنگی خنده شان گرفت هلن : ولی بازم نباید اجازه میدادیم برن. این جنگل واقعا خ.ط.ر.ن.ا.ک. و عجیبه. هری برگشت . و گفت : به نظرت من خودم نمد ؟ الان من چیکار کنم ها؟ نویل : بریم دنبالشون! چارلی : عمرا بتونیم پیداشون کنیم. کیشا : پس باید امیدوار باشیم اونا ما رو پیدا کنن. ان سمت جنگل : دریکو با خودش : فکر کرده کیه؟ من بدون اونم میتونم از این ج. ه.ن.م برم بیرون. 😒 ناگهان لورا دوان دوان به او رسید. نفس نفس می زد. دریکو با تعجب به او زل زد و پرسید : لورا؟ تو اینجا چیکار میکنی؟ فکر میکردم الان باید پیش داداش دسته گلت باشی 😐 لورا : نمیتونستم تنها ولت کنم. دریکو : چرا؟ لورا کمی سرخ شد و گفت : امم خب چون که اممم وجدانم اجازه نمیداد 😅 ( به به . چه دروغ گو های خوبی 😐) دریکو لبخندی زد و گفت : باشه. در ذهن دریکو : یس! اون از من خوشش میاد ! یک قدم نزدیک شدم 😌 در ذهن لورا : خیلی ضایع است نه؟ . من تو عمرم دروغ نگفتم. یعنی اونم از من خوشش میاد که لبخند زد؟ نه بابا من یک پاترم اون یک مالفوی نمیتونم باهم ازدواج کنیم. کی گفت حالا ازدواج کنیم؟ ای مرلیننننن منو نجات ده از این افکاراتتتتت😓 هری و دوستان دیگر هم همچنان به راه رفتن ادامه میدهند 😐
حالا بریم عمارت : چوری : بانو اسنیپ. براتون خبرای داغ دارم. بانو : بسیار خب. چی شده چوری ؟ چوری ماجرا دعوا کردن بچه ها شرح میدهد. بانو پوزخند میزند. و میگوید : که اینطور . جالبه😏 . در همین حال میتوریا پیدایش میشود. میتوریا : بانوی من. بانو : اوه میتوریا اینجایی. میتوریا : بله بانو. خبر خوب دارم براتون. سارا با موفقیت تونست معجون فراموشی رو از کاتانا بگیره و داخل هاگوارتز پخش کنه. الان دیگه هیچ کس چیزی یادش نیست . بانو : چه روز عالیه امروز. و خنده ی ش.ی.ط.ا.ن.ی. میکند. 😏 دقیقای بعد. سارا داخل عمارت است. بانو جوری که هر سه بشنوند : شب نقابان عزیزم. براتون یک کار دارم. برید و مالفوی و پاتح رو برام بیارید . سارا : اطاعت عمر. فقط برای چی اونا رو میخواید؟ بانو نزدیکش میشود و چانه اش را بالا می اورد : می فهمی 😏
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
درود
چیشد؟نوشتی پارت جدیدو:)♡؟
آره بابا ما سه تا پارت نمیخوایم همون یه پارتم خوبه توروخدااااا بدههههه💚
ب ی پارت راضیم فق بدههههه😐💔
اره تو برسیه اگر رد نشه 😐
یوهوعععععع😃
منتشر شد😐😂
سال جدید شد، پارت جدید نداریم؟ :")
پارت جدید همممم داریممم 😐
ینم
رفز
داد
دت
لتل
دنل
دتد
دن