8 اسلاید صحیح/غلط توسط: shadow:) انتشار: 3 سال پیش 110 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
السلام و العلیها و ابا عبدالله صالحین😂😂😂😂😂
زدم تو فاز عربی😂😂😂😐😐😐😐😐
فاز خودمم نمیدونم، فازا مازا
سایه هنوز خیلی دور نشده بود ولی شنید!! واقعا از این حرفش ناراحت شد خب اونم آدمه اونم انسانه احساس داره رفت روی چمن های حیاط نشست و زانوهاش. بغل کرد و شروع کرد به. گریه کردن بعد چند دقیقه یکی دست زد به شونش برگشت و با چشمای خیس پشت سرشو دید اون جیهوپ بود ( ها چیه فکر کردین ته ته میخواد عذرخواهی کنه😂😂 کور خوندین حالا حالا ها عذرخواهی وجود نداره😂😂😂)
اومد بغل سایه نشست و مثل سایه زانوهاشو گرفت پرسید:گریه کردی؟ س:نه خیرم و سریع اشکاشو پاک میکنه ( اسم جیهوپ رو جی مینویسم) جی : میدونم گریه کردی بابت اینکه ته زدتت متاسفم😔🙁
س:اولا نمیخواد متاسف باشی دوما من به خاطر یه سیلی گریه نمیکنم
جی : پس میشه بهم بگی چرا گریه کردی؟ س: چرا واست مهمه؟ جی:خب تو الان عضوی از خانواده مایی!! س:هه خانواده اشک تو چشماش حلقه زد و با بغض گفت س:کاش طعم واقعیش رو میچشیدم جی:پس به خاطر همین گریه کردی؟ س:تو چرا انقدر با من مهربونی؟ با این اخلاق من...... جی : اخلاقت اصلا هم بد نیست یجورایی میتونم درکت کنم! س : چطور؟ ( ای بابا چقدر سوال تو سوال شد 😂😂😂😂😂😂😐😐😐😐) جی : منم خواهرم رو وقتی که به دنیا اومد گم کردم اون موقع ٨ سالم بود😔
س : به خاطر خواهرت متاسفم 😔
جی : ولش کن، از چه چیزی خوشت میاد؟ س : چییی؟ جی: منظورم اینه که چیزی که تو دنیا دوسش داری چیه یا کسی که دوسش داری؟ س:واقعا انتظار داری جواب بدم؟ جی : آره خب دلیلی نداره نگی!! س : آه همیشه دلم میخواست کنار یه دریا باشم و شب اونجا بخوابم وقتی ۵ سالم بود فهمیدم که. مادر و پدر ندارم، از اون روز به خودم قول دادم هیچوقت تنها لب دریا نرم😔( راستی اینجا دراز کشیدن روی چمنا)
جی : هاه خدایا، حالا تو یه سوال ازم. بپرس!!! چند ثانیه گذشت ولی سایه جواب نداد، جیهوپ سرشو برگردوند و دید خوابش برده😴
جی : حتی تو خوابم خوشگله🙂
( حالا همه اونایی که جیهوپو دوست دارن بسوزن😏بابا دارم شوخی میکنم ناراحت نشین)
جیهوپ سایه رو بغل کردو برد تو اتاقش و گذاشت روی تخت یه نگاه بهش کرد و لبخند زد و رفت بیرون
( فردا)
سایه از خواب بیدار میشه و به دور و برش نگاه میکنه چیزی یادش نمیاد مگه دیشب روی چمن ها نبود؟ گیج شده بود به ساعت نگاه کرد داشت دیر میشد دست و صورتشو شست و لباس های شخصی اش رو پوشید ( لباس شخصی همون لباس بادیگارد هاست) و یه ساک کوچولو برداشت و وسایل مورد نیاز رو برداشت و از اتاق رفت بیرون و پیش اعضا
تهیونگ رو دید ولی بهش محل نداد ته هم که متوجه شد هنوز از دستش عصبیه سرش رو انداخت پائین و دیگه به سایه نگاه نکرد.
سایه جیهوپو دید و لبخند دندون نمایی زد و به سمتش حرکت کرد
س:سلام صبح به خیر😊 جیهوپ با تعجب نگاهش کرد س : چیزی شده؟ جی : نه ولی اخلاقت.... س:میخوای همون بد اخلاقه بشم؟
جی : نه نه صبح به خیر🙂
اعضا و سایه سوار ون شدن و راه افتادن به سمت فرودگاهها امه در پارت بعدی 😇
تتتممموووممممم شششششدددددد😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
خب خب تا پارت بعدی خداحافظ
عهههههه وایسا کجا نمیخوای بری نتیجه؟ 😐😐😐😐
8 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
ی سوال فقط یتیم همینه؟
بزار شرطا انجام شده🤧💔
گوزاشتم
حیححح پیداش کردم 🥴💔
یاع یاع
و منی که منتظر پارت بعدم🙂 💕
یاع
عاالی بود پارت بعددد💕💕
آهان باشه چشم