ماجراجویی آدرینا(جنگ آبی2)پارت4

آنچه در قبل خواندید:جلو برم که خودشو پایین پرت کرد!!!!پس تصمیم گرفتم که منم برم تا بهش کمک کنم ولی تا اومدم بپرم صدای جرقه اومد! اِ کامی اومد~_~ ولی چون بدون خبر اومد و قرار بود فردا بیاد محافظا فعال شدن=_=آخه ممیمیری خبر بِدی و برا همین نمی تونستم به پرم پایین چون محافظا فعال شدن و وقتی اومدم بپرم فقط تا اولش و تونستم بپرم و بقیشو نتونستم و رو هوا معلق میموندم پس رفتم خونهT_Tکه دیدم یهو کامی رسید و گفت سلام و درود به آدرینا:به خودم اومدم فهمیدم خودمو پرت کردم این پایین~_~ یهو چشمم به قارچ های تو آب خورد یک لحظه بنده راهت میتونم اینجا راه برم!پس آبش یک توهمه و بقیه ی چیزهاش درسته!

رفتم سمت قارچ ها و فهمیدم مشکلی ندارن پس رفتم روش که دیدم پرشین و بعد روشون پریدم و رسیدم به یک جاییکه کلی گل آبی داشت!یافتم مارین پَست نزاشت من مانگا داشته باشم می گه من ضعیفم=_=حالا بهش نشون میدم=) ......رفتم یکیشونو بردارم که برق دستمو گرفت باشه فهمیدم شاید حق با مارین باشه~_~ که مغزم بهم گفت :اسکل تو مانگا داری برا همین برق گرفتنت وگرنه میمردی=_= آدرینا:Y.Yاز اول هم می دونستم خیلی خاصم شوخی کردم بگذریم پیش به سوی بیرون رفتن از اینجا البته در حین بیرون رفتن تمرین هم می کنم ببینم مانگا چیه اصلا دارم؟یا می تونم استفادش کنم؟!اونوقت تو جنگ به کار میاد لئون و کلون:مارین آدرینا و ندیدی؟ مارین:(توضیح دادن ماجرا)راستی به کامی سلام کنین¬_¬ ................. آدرینا:داشتم راه میرفتم و آهنگ shower و گوش میدادم که در گودالی افتادم=_= بعد برگشتم دیدم یک چیز مشکوکی اونجاست و رو زمین افتاده

بعد رفتم و ببینم چیه و سنگی که روش بود و برداشتمO.Oیک کلید جادویی بود برداشتمش که یهو تکون خورد و به طرز عجیبی منو با خودش به یک جایی برد که یک جعبه بود رفتم سمت جعبه و جعبه و باز کردم و یک

امیدوارم خوشتون اومده باشه^^💖ببخشید کم نوشتم بعدی:2لایک و 2کامنت^^