ببخشید این پارت رو دیر گذاشتم پارت قبلی بدون هیچ بازدید و لایکی هست حمایت نمیکنین؟😓🥺
مرینت♡ نمیدونم ولی احساس عجیبی دارم که انگار دلم نمی خواست لوکا اونجا باشه ولی بیخیالش شب رو خوابیدم صبح که بلند شدم گفتم خدایا دوباره باید برم دانشگاه خیلی خسته بودم ولی با این حال بلند شدم چشمامو مالوندم و یه نگاهی به ساعت کردم گاشششششش ساعت ۷ و بیست دقیقه بود خداااااا بیست دقیقه دیر کردم با عجله ی تمام لباسامو پوشیدم دیرم شدددددد ساشا هم طبق معمولش خواب بود بالشش رو برداشتم و چند بار زدم تو سرش گفتم بلند شو ده دقیقه دیگه کلاست شروع میشه هر کاری کردم بلند نشد توی پرده ی گوشش داد زدم بلند شو دیگه لامصب دیرم شد من کاراته و تکواندو بلد بودم یه مشت نسارش کردم تا بالاخره بلند شد داد زد این چه کاری بود خواهر😠 گفتم بلند شد دیرم شد ساعت هفت و بیست دقیقه شده بود و هیچی برای صبحانه نداشتیم گفتم ولش بابا میرم یه چیزی از آشپزخونه ی مدرسه میخرم کوفت کنم باید تمام راه رو با دوچرخه میرفتم ولی دانشگاه که خیلی دور بود یهو دیدم یه پسر با یه ماشین مازراتی مشکی اونجا وایساده بود نتونستم صورتشو ببینم ولی یه شلوار جین مشکی با یه بلوز سبز که یه پنجه ی سیاه بزرگ روش بود و یه هودی روش دیدم...
5 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
4 لایک
زیبابید....
هی تو ! 🌚💗
آره خودت 🌚💗
ببین داداچ من .. 🌚💗
با یه گروه هستیم به نام Black sky 🌚💗
تشکیل شدیم از دو بشر پوکر 🌚💗
به نام روبیجان و یو جیمین 🌚💗
حمایتمون کن فرزندم 🌚💗
_______________________
با این کامنت مشکل داری؟ ببین برادر اون بالا یه علامت سطل زباله هست .... اوکی ؟🌚💗
فالویی بک بده
انیونگ❤
ما 𝐁𝐀𝐍𝐀 𝐁𝐀𝐘𝐄𝐒 هستیم 💞
ما فن هامون میگیم 𝐵𝒜𝒩𝐸𝑀𝐼𝒴 😇
این گروه از چهار عضو کایوت ساخته شده❣
یونا🥞
لانا🥐
لیا🍫
کارینا
ما فنامون رو خیلی دوست داریم💕
یه بانمی میشی؟❤
اگه نمیشی دنبالمون کن دنبالت میکنیم❣