سلام اینم قسمت چهارده امید وارم راضی باشین
مری پاشدم دیدم تو بغل آدرین بلند شدم آروم از بغلش اومدم بیرون رفتم پایین صبحانه درست کردم بعد آدرین اومد و باهم صبحانه خوردیم (چون اتفاق خاصی نمی افته بریم با سه جشن ) مری آماده شدم رفتم پایین با آدرین رفتیم باغ بعد پیاده شدیم من بازو آدرین رو گرفتم و رفتیم تو جشن
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
15 لایک
عالی بود فقط زودتر بعدی رو بزار تعداد صحه هاتت رو بیشتر کن منظورم اینه که بیشتر بنویس ممنون♥🌹
حتما
ممنون با سه نظر خوشگلت
درحال برسی هستش
ممنون😘
اگه بچه بیارن عالی میشه👶
حتما میارم ولی خب مونده چند قسمت
سلام بچه ها
من اون کار رو کم می کنم
و
اونایی که گفتین بده چرا خب بگین
خیلی همو بوسیدن بیشتر از هر کار دیگه ای 😑
ببخشید کمش می کنم
کمش می کنم
مزخرف
چرا
وات این دیگه چجورش بود
این چطور نوشتنی بود معلوم نبود از زبون کی هست و لطفا ان کارو داخله داستان نیار خیلی زشته
حتما
اصلا معلوم نبود چی گفتی😑:/
واقعا بد بود🤮🤮🤮🤢